شناخت اجمالی فرقه صوفیه
واژه تصوف بنابر اظهر احتمالات از واژه “صوف” گرفته شده و از آنجا که صوف به معنای “پشم” است، تصوف را باید “پشمینه پوشی” معنا کرد.
پوشیدن لباس های پشیمن، زبر و خشن، در واقع نمادی از زندگی سخت و دوری از تن پروری، تن آسایی و لذت پرستی است. و صوفی با پوشیدن چنین لباس خشنی
می خواهد خود را از بند هوا و هوس های مادی و دنیوی برهاند.
کسانی که به عنوان “صوفی” خوانده می شوند و معروف به تصوف هستند، به این که در هر زمانی یک “انسان کامل” وجود دارد، قائلند. این انسان کامل در اصطلاح
“قطب” خوانده می شود، بر همه افراد احاطه دارد و همه باید به دامن او چنگ زنند و هر فیضی را از او تلقی کنند.
“اقطاب” نیز خود سلسله هایی دارند و هر قطب مطالب را به قطب بعدی انتقال می دهد. البته صوفیان خود گروه ها و فرقه های مختلفی هستند و بعضا مرام، مسلک و
عقاید خاصی دارند.
به هر حال، در عرف ما شیعه متشرعه، عنوان صوفی و تصوف، عنوانی ممدوح تلقی نمی شود و غالبا به فرقه هایی که کمابیش انحرافاتی دارند اطلاق می گردد.
البته در برخی زمان ها کم و بیش تلقی مثبتی از این عنوان وجود داشته و شاید هنوز هم در برخی شهرها و مناطق، عنوان صوفی عنوانی مقدس تلقی شود؛ مثلا گفته
می شود در عرف عام کرمانشاه و برخی مناطق اطراف آن، صوفی را عنوانی مقدس و ممدوح می دانند. اما به هرحال همان گونه که اشاره کردیم، در عرف شایع ما
شیعه متشرعه، صوفی به افراد و گروه هایی گفته می شود که کم و بیش مورد مذمت اند، اشتباهات و انحراف هایی در عقاید و همچنین رفتار و کردارشان دارند.
اما در مورد عنوان “عارف” قضیه به عکس است و معمولا تلقی عمومی از آن مثبت بوده و این واژه هنوز هم ممدوحیت و قداستش را در عرف و فرهنگ ما حفظ
کرده است.