سخن چین از ولایت خدا خارج شده است.
سخن چینی فقط به زبان نیست، با اشاره و چشم هم سخن چینی ممکن است
در سخنچینی دروغ و راست بودن حرف شرط نیست. امام علی علیهالسلام فرمودند: «أكذِبِ السِّعایَةَ و النَّمیمَةَ، باطِلَةً كانَت أو صَحیحَةً= تکذیب کن سخنچینی و بدگویی را؛ چه درست باشد یا نادرست». اگر کسی حرف سخن چین را بشنود و تأیید کند یا باور کند، خطرناک است. چون هلاکت سراغ آدم میآید.
نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: هر کس بخواهد بد برادرش را بگوید که او را از بین ببرد و نابودش کند، خدا همه اعمال او را از بین میبرد. تمام اعمال و کارهای خیر او را از بین میرود و او را در جهنم هم درجه با «هامان» وزیر فرعون میکند؛ یعنی شریک جرم فرعون است.
سخن چینی ناشی از یک روحیه ی تجاوزگری است؛ این روحیه ی تجاوز، انسان را بدبخت میکند. تجاوز چشمی، گوشی، فکری و ذهنی وحشتناک است؛ مثلا من فکر میکنم حق دارم بدانم که مثلاً خانمم با چه کسی صحبت میکرده، شوهرم با چه کسی صحبت میکرده، برادرم، پسرم، دخترم با چه کسی صحبت میکرده و چه چیزهایی بین آنها رد و بدل شده است. ما حق نداریم این کارها را بکنیم و به حریمهای انسانها وارد شویم. این هاری و تندی و تجاوز و درندهگی است و امام علی علیهالسلام ما را از آن برحذر داشته است.
سخن چینی به زبان نیست. گاهی انسان با اشاره سخنچینی میکند، گاهی هم با پیامک، گاهی هم با رمز یا ضبط کردن صدای کسی. مثلا شخص میگوید: به خدا من اصلاً حرف نزدم. راست هم میگوید؛ ولی صدایش را ضبط کرده؛ خودش حرف نزده؛ ولی صدا را ضبط کرده و رفته جای دیگر پخش کرده.
بدن جنایتکار نیست. این یادتان باشد. همیشه قلب انسان جنایتکار است. چون شخصیت انسان به دلش است. مهم نیست با بدنش کاری کرده یا نکرده. مهم این است در دل چه اتفاقی افتاده: «آثِمٌ قَلْبُهُ[1]= قلبش گناهکار است» قلب گناه میکند. بدن کارهای نیست. زبان اسیر این قلب است. قلب این بدن بیچاره را به گناه میاندازد. این دست و بدن و هیکل را به گناه میاندازد.
چرا گناه را برای مؤمن نمی نویسند؟
مؤمن ممکن است گناه کند، اما از گناه متنفر است. اما بعضیها از گناه، از غیبت، از تهمت و سخنچینی لذت میبرند. این زمانی است که گناه نوشته میشود؛ یعنی در قلب اتفاقی افتاده. چون نامه عمل هر کس، نفسش است و گناه روی نفس ضبط میشود؛ ولی یک موقع است که یک کسی غیبت میشنود از یک غیبتکننده، اما از حرفهایی که طرف میزند، متنفر است، ولی نمیتواند خود را رها کند؛ اینجا برای او گناه نمی نویسند.
در روایت داریم که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: خدا هیچ کس را به جهنم نمیبرد، مگر کسی که خودش بخواهد به جهنم برود. عذاب هم این گونه است. بعضیها درد را دوست دارند؛ برای همین است که به دیگران درد را وارد میکنند. مثلا فرد میخواهد با زنش حرف بزند، اما تیغدار، نیشدار، طعنهدار حرف می زند و زن و بچه و یا شوهرش را آتش میزند. هر وقت حرف میزند، در آن متلک و تحقیر و سرزنش است. چنین افرادی همیشه آدمها را درد و زجر میدهند.
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرماید «إِنَّكُمْ مُؤاخَذُونَ بِأَقْوالِكُمْ فَلا تَقُولُوا إِلاّ خَیْرا= همانا شما مواخذه میشوید با حرفهایتان، پس غیر از خیر حرفی نزنید». مراقبت کنید که فقط خیر از دهان شما خارج شود. چون هر کلمهای که از دهان شما بیرون بیاید، طبق تعبیر قرآن «ما یَلْفِظُ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ= هیچ کلامی گفته نمی شود، مگر رقیب و عتید آن را می نویسند». فرشتهها آن را مینویسند و کامل ثبت میشود. پس مواظب باش جز خیر چیزی نگویید. حرف بد نزنید؛ حرف نیشدار نزنید؛ حرف تحقیرکننده نزنید و کسی را سرزنش نکنید.
پایان
برگرفته از سخنان استاد محمد شجاعی