ساقی کوثر کیست ؟
پرسش:
ساقي كوثر حضرت زهرا است يا حضرت علي(ع)؟
پاسخ:
شيخ طبرسي در تفسير كوثر گفته: خداوند در مقام شمارش و بيان نعمتهايي كه به پيغمبرش داده، او را مخاطب ساخته و گفته است:” إِنَّآ أَعْطَيْنَـ’كَ الْكَوْثَرَ".
از عبدالله بن عمر و عائشه روايت شده: كوثر نهري است در بهشت.
ابنعبّاس گويد: چون اين آيه نازل شد، رسول خدا بر منبر بالا رفت و آن را بر مردم قرائت كرد. چون از منبر فرود آمد، مردم گفتند: كوثري كه خدا به تو عنايت كرده، چيست؟ !
رسولالله فرمود: نهري است در بهشت كه از شير سفيدتر است. از قَدح محكم تر و استوارتر؛ در كنار اين نهر قبّهها و سقفهاي مدوّر و مقعّري است از دُرّ و ياقوت؛ در آن نهر وارد ميشوند پرندگان سبز رنگي كهگردن هاي معتدل و كشيده همچون گردن شترهاي بُخاتي دارند.
گفتند: چقدر آن پرندگان در خوشي و ناز و نعمت هستند!
فرمود: آيا مي خواهيد شما را به خوش تر و بهتر از آن ها آگاه كنم؟ !
گفتند: آري! فرمود: خوش تر و متنعّمتر از آن پرندگان، كسي است كه آن ها را بخورد، از آبكوثر بياشامد، به رضوان خداوند دست يابد.
از حضرتصادق عليه السّلام روايت شده: كوثر نهري است در بهشت. خداوند آن را به پيغمبر در عوض پسري كه از او فوت شده بود، عنايت كرد.
عَطاء گفته: كوثر حوض رسولالله است، كه مردم در روز قيامت بر آن و بر گرداگرد آن اجتماع ميكنند.
اَنَسگويد: روزي رسولالله نزد ما بود. ناگهان او را چرت فرا گرفت؛ سپس با شادي، سر خود را بلند كرد. عرضكردم: سبب خنده شما چيست؟ !
فرمود: همين الان براي من سورهاي نازل شد و سورة كوثر را قرائت كرد.
سپس فرمود: آيا مي دانيد كوثر چيست؟ ! كوثر نهري است كه خداوند به من وعده فرموده، در آن خير بسياري است. كوثر حوضي است كه امّت من در روز قيامت دور آن گرد ميشوند؛ تعداد كاسهها و قدحهائي كه در اطراف حوض است و با آن آب بر مي دارند، به شمار ستارگان آسمان است. چه بسا أفرادي سرشناس را از كنار حوض، ميربايند و دور ميكنند، و من مي گويم: پروردگار من! اين ها از امّت من هستند! در جواب من گفته ميشود: نمي داني بعد از رحلت تو چه كارهائي كرده و چه وقايع و حوادثي پيش آوردهاند!
اين حديث را مسلم در “صحيح” آوردهاست. (1)
إمام محمّد باقر عليهالسّلام فرمود:
چونروز قيامت برپا شود، خداوند همه مردم را عريان و پا برهنه در زمين همواري جمع مي كند؛ آن ها را در راه محشر به قدري نگه مي دارند كه همگي عرق بسياري ميكنند. نفَسهاي آنان به شدّت مي زند. به قدري كه خداوند اراده كرده است درنگ ميكنند؛ و اين است معناي گفتار خدا: ” فَلاَ تَسْمَعُ إِلاَّ هَمْسًا؛ (2) در آن وقت (اي پيامبر) نميشنوي مگر صداي آرام و بدون صوت را".
در اين حال منادي از عرش ندا مي كند: كجاست پيامبر اُمّي؟
خلائق مي گويند: صداي تو به همه رسيد و همه شنيدند، پيامبر را با اسمش صدا كن!
منادي ندا مي دهد: كجاست پيامبر رحمت: محمّد بن عبدالله؟
رسولالله ميايستد، از همة مردم جلوتر ميآيد تا اينكه ميرسد به حوضي كه طول آن به قدر مسافت بين أيْلَة و صَنْعَاء ميباشد. در كنار حوض ميايستد.
پس از آن صاحب شما ( امام علي ) را ندا ميكنند؛ او هم جلو ميآيد، و در برابر مردم با رسولالله مي ايستد.
سپس به مردم اجازه داده ميشود، آنان بهحركت در ميآيند. در آن وقت، مردم به دو دسته تقسيم ميشوند: جماعتي بر حوض وارد ميشوند، و جماعتي را از حوض دور ميكنند.
چون رسولالله ببيند كه از محبّان ما اهلبيت كسي را از حوض دور كنند، گريه مي كند و مي گويد: پروردگار من! شيعةعليّ!
در اين حال خداوند فرشتهاي را ميگمارد كه از حضرت بپرسد: اي محمّد! سبب گريه تو چيست؟ !
رسولالله مي گويد: چگونه نگريم بر جماعتي كه از شيعيان برادرم عليّ بنأبيطالب هستند. آنان را از حوض دور كرده، و به جانب اصحاب دوزخ روان ساختهاند؟!
خداوند مي فرمايد: اي محمّد! من از گناهان آن ها گذشتم، همه را به تو بخشيدم. آنان را به تو و به كسانيكه از ذرّيّه تو هستند، و آنان آن ذرّيّه را دوست دارند و ولايت آن ها را بر عهده گرفتهاند، ملحق ساختم. آن ها را از زمره تو قرار دادم. بر حوض تو وارد كردم. شفاعت تو را در بارة آنان پذيرفتم. تو را بدين جهت گرامي داشتم. (3)
صفحات: 1· 2