درد دلی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ما که نادیده خریدار توایم همگی عاشق دیدار توایم
نه خریدار گرفتار توایم نه گرفتار، که بیمار توایم
گفتم شبی به مهدی، اذن نگاه خواهم گفتا: که من هم از تو ترک گناه خواهم
گفتم شبی به مهدی، بردی دلم ز دستم من منتظر به راهت، شب تا سحر نشستم
گفتا: چه کار بهتر، از انتظار جانان من راه وصل خود را بر روی تو نبستم
گفتا: حجاب وصلم، باشد هوای نفست گر نفس را شکستی، دستت رسد به دستم
گفتم: ببخش جرمم، ای رحمت الهی شرمنده تو بودم، شرمنده تو هستم
گفتا: هزار بار جرم و گناه دیدم پرونده تو دیدم، چشمان خود ببستم
گفتا: مباش نومید از خانه ی امیدم من کی دل محبّ شرمنده را شکستم
منبع: روضه های استاد رفیعی،ص79.