در محضر امام رضا علیه السلام
<می گویند: چون مأمون ملعون، امام رضا علیهالسلام را ولی عهد ساخت در حین ورود آن حضرت به دهلیزی که از آنجا داخل قصر بزرگ می شدند هر کس که حاضر بود به تعظیم آن حضرت به پا میخواست و پردهای را که بر در آویخته بودند برمی داشتند.
جمعی از دربانان و پردهداران را حسد بر آن داشت که با یکدیگر عهد و شرط نمودند که این مرتبه چون آن حضرت بیاید تعظیمش نکنند و پرده را برندارند.
چون آن حضرت آمد همه به یک باره برخواستند و به عادت مقرر پرده را برداشتند و بعد از آنکه حضرت داخل قصر شد به فکر افتاده و یکدیگر را ملامت کردند و هر کدام عذری گفتند.
دوباره تصمیم گرفتند که آن حضرت را احترام نکرده و پرده را برندارند.
چون امام رضا علیهالسلام رسید باز بی اختیار برخواستند ولی در برداشتن پرده توقف کرده و آن را برنداشتند.
مقارن رسیدن آن حضرت، بادی بلند شد و پرده را بلندتر و بهتر از آن چه آنها برمی داشتند برداشت.
چون آن حضرت داخل شد با خود گفتند: «این امر باید اتفاقی باشد.»
پس صبر کردند، چون حضرت برگشت دیدند مانند همان بار، مقارن رسیدن آن حضرت، بادی پرده را بلند کرد پس توبه کردند و فهمیدند که برای آن حضرت در نزد حق تعالی قدر و منزلتی عظیم است و به نحوی که باد که در فرمان حضرت سلیمان بود نیز در فرمان آن حضرت است. >