حقوق دوست
(الف) سلام کردن هنگام ملاقات
مردی از رسول خداص سؤال کرد: انجام چه کاری از اسلام نیکوتر است؟ فرمود: «دادن طعام و سلام کردن به کسی که میشناسی و کسی که نمیشناسی». (روایت بخاری و مسلم)
همچنین آن پیامبر بزرگوارص فرمودند: «وارد بهشت نمیشوید مگر آنکه ایمان داشته باشید و ایمان نخواهید داشت مگر آنکه یکدیگر را دوست بدارید، آیا میخواهید شما را راهنمایی کنم که چگونه میتوانید همدیگر را دوست بدارید؟ سلام کردن به یکدیگر را بین خود رایج کنید». (روایت مسلم)
(ب) عیادت از او هنگام بیماری
رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: «به عیادت بیماران بروید، به گرسنگان طعام بدهید و اسرا را آزاد کنید»! (روایت بخاری)
همچنین فرمودند: «هر مسلمان بر مسلمان دیگر در پنج مورد حق دارد: جواب دادن سلام، عیادت مریض، اتباع جنازه، قبول کردن دعوت او و جواب کسی که پس از عطسه، الحمدلله گفته است». (روایت بخاری و مسلم)
(ج) جواب عطسه کننده (تشمیت العاطس).
«ابوهریره» رضی الله عنه میگوید: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «إذا عطس أحدکم فلیقل: الحمد لله، ولیقل له أخوه أو صاحبه: یرحمک الله، فإذا قال له: یرحمک الله، فلیقل: یهدیکم الله ویصلح بالکم». «هر کدام از شما که عطسه کرد بگوید: «الحمدلله» و برادر یا دوستش بگوید: «یرحمک الله» و فرد عطسه کننده مجدداً جواب دهد: «یهدیکم الله ویصلح بالکم» خداوند شما را هدایت کند و حال و روزتان را نیکو گرداند».
(د) دیدار دوست در راه رضای خدا
در روایتی از «مسلم» آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «أن رجلا زار أخا له فی الله فی قریة أخری، فارصد الله تعالی له علی مدرجته ملکا فلما أتی علیه قال: أین ترید؟ قال: أرید أخا لی فی هذه القریة، قال: هل لک من نعمة تربها علیه (تقوم بها)؟ قال: لا، غیر أنی أحببته فی الله تعالی، قال: فإنی رسول الله إلیک بأن الله قد أحبک کما أحببته فیه».
«مردی به ملاقات دوستش در ده دیگری رفت. خدای تعالی یکی از ملائک را فرستاد که در راه کمین کرد و هنگامی که مرد عبور میکرد بیرون آمده، پرسید: کجا میروی؟ مرد گفت: دوستی در این ده دارم. میخواهم به دیدارش بروم. مامور الهی پرسید: آیا با خود هدیهای آوردهای که به او بدهی؟
مرد گفت: خیر!! فقط به خاطر خدای تعالی او را دوست دارم و به دیدارش آمدهام.
مامور الهی گفت: من فرستاده خداوند هستم، آمدهام که به تو خیر دهم، خدای تعالی فرمود: من تو را دوست دارم مانند تو که رفیقت را دوست داری».
(هـ) کمک کردن در هنگام گرفتاری
رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «المسلم أخو المسلم، لا یظلمه ولا یسلمه، من کان فی حاجة أخیه کان الله فی حاجته، ومن فرج عن مسلم کربة فرج الله عنه کربة من کرب یوم القیامة، ومن ستر مسلماً ستره الله یوم القیامة».
«مسلمان برادر مسلمان است به او ظلم نمیکند، او را یاری میدهد و رها نمیکند، کسی که برای رفع نیاز برادر مسلمانش مهیا باشد، خدای تعالی در روز قیامت نیازش را بر آورده میسازد و کسی که گرفتاری و مشکل برادرش را رفع کند، خدای تعالی در قیامت گرفتاریش را بر طرف میسازد و کسی که مسلمانی را بپوشاند، خدای تعالی در قیامت او را خواهد پوشاند». (روایت بخاری و مسلم)
(و) قبول دعوت زمانی که دعوت میکند
حدیث حق مسلمان به مسلمان که 5 حق است در صفحات قبل مفصلاً ذکر شد و نیازی به تکرار نیست.
(ز) تبریک گفتن به مناسبت اعیاد و مراسم و مناسبات مختلف دیگر
در صحیح بخاری و مسلم آمده است که «طلحه رضی الله عنه» به احترام «کعب بن مالک رضی الله عنه» برخاست و در ارتباط با پذیرش تو به او از جانب خدای تعالی به او تبریک گفت: و در حدیث مرفوعی از رسول اکرم صلی الله علیه وسلم آمده است که:
«آیا میدانید حق همسایه چیست؟ (حق دوست نیز در این قاعده جای دارد)
اگر از تو طلب یاری کرد او را یاری نمایی، اگر طلب قرض نموده به او بدهی، اگر خیری به او رسید تبریک بگویی و اگر مصیبتی برایش پیش آمد به او تسلی بدهی». (روایت مولف جامع الکبیر)
(ح) دادن هدیه در مراسم و مناسبات مختلف
رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «به یکدیگر هدیه بدهید تا یکدیگر را دوست داشته باشید».
و فرمود: «ای همسران مؤمنین! به یکدیگر هدیه بدهید تا یکدیگر را دوست داشته باشید».
از قاعده حقوق رفیق دائمی قواعد و حقوق رفیق موقت را میتوان استنباط نمود.
و منظور از دوست موقت کسی است که در راه سفر یا محل درس یا محل کار با انسان همراه میشود. قرآن کریم رفیق موقت، را با اصطلاح «الصاحب بالجنب» تعبیر مینماید.
این دوست که برای مدت کوتاهی با انسان همراه میشود، شایسته است که از همراهش احترام، محبت، همکاری، گذشت، نرمی رفتار و اخلاق بزرگوارانه ببیند و این الگوی با عظمت و ارجمند رسول اکرم صلی الله علیه وسلم است که نمونه شایستهای برای تمامی امت خود در جهت ملاطفت با یاران در سفر و حضر و جنگ و صلح و در تمامی حالات دیگر میباشد.
«طبرانی» میگوید: رسول اکرم صلی الله علیه وسلم با یکی از یارانش بر دو مرکب سوار بودند و در راه به مجموعهای از درختان برخوردند، رسول اکرم صلی الله علیه وسلم پیاده شد، دو شاخه را شکست، یکی کج و معوج و دیگری صاف، و به دوستش شاخه صاف (شاخه بهتر) را داد، دوستش گفت: ای پیامبر خدا! شما برای برداشتن این شاخه از من محقتر هستی. فرمود: «نه فلانی! مسلمانی که با کسی ولو برای یک ساعت از روز همسفر میشود در برابر او مسؤول است».
«ربیعه بن ابیعبدالرحمن» میگوید: «سفر و حضر هر کدام نوعی جوانمردی و بزرگ منشی خاص خود را دارد، مروت در سفر آن است که از توشهای که داری ببخشی، با دوستانت کمتر مخالفت کنی و بیشتر مزاح بگویی، البته مزاحی که باعث خشم الهی نگردد».
اما مروت و بزرگمنشی در حضر آن است که به رفتن به مسجد و تلاوت قرآن عادت داشته باشی و دوستان زیادی در راه خدا از آن تو باشند».
این اشعار را به شاعری از بنیاسد، نسبت میدهند:
اگر من دارای مرکب باشم و دوستان فاقد آن، از خدا میخواهم که پاهایم توان حمل مرا نداشته باشد و اگر شریک توشهام نباشند نخواهم آنکه هرگز توشه و نعمتی داشته باشم.
ما در آنچه که داریم، شریکیم و به پاس اینکه بر من منت نهاده و از توشهام بهره میگیرد، او را برتر از خود میدانم.
آنچه به عرض خوانندگان گرامی رسید در ارتباط با حق دوست و احترام گذاشتن به رفیق بود که از پایههای مهمی است که در تربیت اجتماعی کودک باید به آن توجه نمود، زیرا یکی از علل رشد تمایل و توانایی ارتباط اجتماعی است و پدیده محبت به خدای تعالی را نیز در او تقویت میکند، اگر این کشش و تمایل به ارتباط جمعی براساس محبت، اخلاص، گذشت، وفاداری، بخشش و همکاری باشد، یکی از بزرگترین پایههای روابط و مسؤولیت مشترک اجتماعی را ایجاد خواهد کرد و مبانی عدالت، برادری و برابری در سراسر زمین انتشار و گسترش خواهد یافت، چرا چنین اثر شگفتانگیزی دارد؟
زیرا فرد مسلمان به هر انسان صاحب بصیرتی نمونهای زنده از اسلام را در روش زندگی، اخلاق، رفتار و ملاطفت نشان میدهد.
و جامعه ما چه نیازمند است به مربیان فاضل و پدران بزرگ منشی که از ابتدای زندگی، نهال تربیت فاضل و اخلاق استوار را در اعماق وجود فرزندان خود بکارند تا بر مبنای فضایل ارزشمند و مکارم اخلاقی پرورش یابند و لذت جو و رفاهطلب نباشند.