حجاب
تبیینی بر مسئله حجاب
منابع مقاله:مجله بانوان شیعه، شماره ۳، گندم آبادی، محبوبه؛
چکیده
این مقاله برای تبیین گوشه هایی از مسئله حجاب ضمن اشاره ای به پیشینه این مسئله در ملل و نحل و سایر ادیان، به سؤالاتی در خصوص فلسفه حجاب پاسخ داده است. مهم ترین محورهایی که در این مقاله به آن ها پرداخته شده عبارتند از: تأثیر حجاب بر ایجاد امنیت، تحکیم خانواده، و جلوگیری از فحشا. بنابراین، حجاب نه تنها موجب منزوی بودن زن نمی شود، بلکه حضور او را در جامعه راحت تر می سازد.
کلیدواژه ها: حجاب، پوشش، راهکارهای مکتب اسلام، امنیت، طلاق، فحشا، انزوا، ملل و اقوام گذشته.
مقدّمه
گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمی است و باورهای دینی و احکام اخلاقی و فقهی در راستای این غایت نازل شده اند. در حقیقت، هدف کلیه آموزه هایی که از سوی خالق حکیم صادر می گردند چیزی جز پاسخ گویی به همه نیازهای روحی و جسمی، مادی و معنوی، و فردی و اجتماعی انسان نیست. در نتیجه، احکام الهی مربوط به پوشش زن نیز با توجه به همین غایت و هدف صادر شده اند.
مسئله حجاب از دیرباز مورد توجه و بحث و بررسی دانشمندان و روشن فکران، چه در شرق و غرب عالم و چه در داخل و چه خارج از کشور، بوده است. دامنه این سخنان و گستره عقاید برخاسته از آن، چنان است که گاه گروهی از این اندیشمندان در مقام تحلیل و بررسی، تا آنجا پیش می روند که «حجاب» را شاخصی «محدود» کننده و عامل «تضییع» در زیست فردی و حضور اجتماعی زنان در جامعه اسلامی می دانند و حتی از این رهگذر، خواهان «منع» یا دست کم «اختیاری شدن» آن می شوند .
به راستی، «حجاب» چیست؟ آیا حجاب محدودکننده ای ذاتی در جامعه است؟ یا عاملی مصونیّت بخش است؟ آیا حجاب مخصوص دین اسلام است؟ یا در ملل و اقوام دیگر هم وجود داشته است؟
این مقاله به صورت تحلیلی پژوهشی قصد آن دارد تا در جهت پاسخ گویی به پرسش هایی این چنین، همراه با بهره مندی از دیدی منصفانه و بهره گیری از منابع و سرچشمه های اصیلِ مکتب اسلام، به مسئله «حجاب» در جامعه اسلامی و اقوام و ملل گذشته و فلسفه آن بنگرد تا از این رهگذر، به چشم اندازی درباره وضعیت اجرای این دستور استوار و ارزش مستحکم در جامعه امروزین اسلامی ایران دست یابد.
واکاوی حجاب در اسلام
«حجاب»، این واژه عربی، در نگاهی به معنای پوشیدن، پوشش، پرده و حاجب است که البته در این میان، معنای «پرده» بیشترین کاربرد را دارد و همین امر موجب شده است که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.
اندیشمند شهید مرتضی مطهّری در این باره می فرماید: «پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنا را ذکر می کند و فتوای فقها هم مؤیّد همین مطلب است. حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنّت، می توان به دست آورد. در آیات مربوطه، لغت «حجاب» به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است، بدون آنکه کلمه «حجاب» را به کار برده باشد.»(۲(
با توجه به چنین سخنانی، فهرست وار همراه با بیانی کوتاه و سخنی مجمل، به توصیف و تبیین «حجاب اسلامی» یا «پوشش اسلامی» درقالب گزاره های ذیل می پردازیم:
حجاب و فلسفه آن
اگر به انسان و ساختار وجودی او، چه از لحاظ جسمی و چه از نگاه روحی، بنگریم و از این رهگذر، نظری به انگیزه های نهفته و امیال گوناگون خفته در سرشت و خمیرمایه وجودی او، که «فطرت» نامیده می شوند، بیندازیم، به راحتی درمی یابیم که از جمله نیرومندترین، بزرگ ترین و برترین نیروهای موجود در او، غریزه «جنسی» است؛ میلی نیرومند که اگر در مسیر صحیح و راه درست خویش هدایت نشود، به سهولت سرچشمه گناهان بزرگ و معاصی نابخشودنی می گردد و پیامدی جز تبدیل زندگی پرنشاط و پویای انسانی به زندگی سراسر فلاکت و تباهی چیزی در پی ندارد.
اندیشمندان و روشن فکران با توجه به چنین نکته ای، سعی در چاره جویی بنیادین در رویارویی با این غریزه و میل فطری داشته و در این راه، نظریه های متفاوتی ارائه کرده اند. گروهی همچون مانی، بودا و تولستوی گفته اند: این میل نهفته و غریزه ذاتی را بکلی باید از بین برد تا انسان و جامعه انسانی از آسیب های آن در امان باشند و گروهی دیگر همچون فروید عکس این مطلب را بیان نموده اند.
در کشاکش میان این دو نظر، که یکی جانب افراط می پیماید و دیگری جانب تفریط، مکتبی زندگی آفرین همچون اسلام، که همواره از جایگاه اعتدال و گریز از افراط و تفریط سخن می گوید، راه کاری میانه و معتدل ارائه کرده است؛ راه کاری که به رغم گذشت چهارده قرن از پیدایش آن، هنوز بوی تازگی از آن برمی خیزد. اسلام میل جنسی را به رسمیت می شناسد و حتی آن را پلید نیز نمی داند، به شرط آنکه به درستی و با شیوه ای مناسب در مسیر انسان ساز خویش به حرکت درآید.
راه کار مکتب اسلام در چنین اندیشه ای و در مقام عمل به آن، به طور کلی، در دو راهبرد ذیل خلاصه می شود:
صفحات: 1· 2