این روزها وقتی از خانه برای انجام کاری بیرون می روم دلم سخت می گیرد ومحزون می شوم چرا که بیرق های شیطان را برسر در بعضی مغازه ها می بینم که خودنمایی می کند ودین وایمان را از مردم می دزدد.مردم را می بینی که بی تفاوت به آنچه در اطرافشان می گذرد عبور ومرور می کنند وچنان می نمایانند که همه چیز عادی است، اما نیست.
تاچند سال پیش اوضاع به این گونه که اکنون است ، نبود. اینکه مغازه ها وبوتیک ها پر شود از مانکن های بدن نما که علاوه بر نمایش لباس ها ، نوعی نمایش اندام هم بود همین لباس ها بود که مردم را به خرید مانتو وشلوار و لباس های تنگ وکوتاه ترغیب کرد.
مگر یادتان نیست من که می گویم این ها هم یک نوع سیاست از پیش تعیین شده بود.
اول از تنگ کردن مانتوها شروع کردند بعد به سراغ چسبان کردن شلوارها رفتند ووقتی مردم عادت به پوشیدن این لباس ها کردند مانتوها آب رفت تا کوتاه شد. بعد سراغ آستین ها رفتند وکار به پوشیدن ساپورت وحذف شلوار رسید.
باید بدانیم که این ها علم شیطان است که در رنگ ها ومدل های رنگارنگ ومتفاوت به جان دین وایمان وغیرت وحیای جوان مسلمان افتاده وقصد نابودی آن رادارد وتا آن را ریشه کن نکند از پا نمی نشیند.
چرا یک جوان از کوتاه بودن فاق شلوارش، یا از پارگی روی لباسش فقط به اسم مثلا مد روز،ناراحت نیست؟
چراواقعا!مگر او برای چه لباس می پوشد!آیا جز این است که او و همه مردم امر به پوشیدگی وحیا شده اند؟!
پس چرا این گوهر وجودی خود را، دارد از دست می دهد وبه مزبله ای بی ارزش تبدیل می شوند؟!
آگاه باشید که این همان ضرب المثل معروف دزدی در روز روشن است ولی چشم ها کور شده ونمی بیند.
چرا زن مسلمان نباید از طریقه لباس پوشیدنش ناراحت شود!
چرا یک مرد مسلمان باپوشیدن لباس های کوتاه، از نمایان شدن بدنش در انظار عمومی نباید حیا کند!
آیا نمی دانند که اسلام عزیز اگر مارا امر به انجام آن ها کرده است در سلامت جامعه وروان خود فرد دارد؟!
با ادامه مطالب با ما همراه باشید..