بوي سيب سرخ
يكي از دوستان شيخ رجبعلي خياط نقل مي كند كه همراه ايشان به كاشان رفتيم. عادت شيخ اين بود كه هر جا وارد مي شد به زيارت اهل قبور مي رفت . هنگامي كه وارد قبرستان كاشان شديم شيخ گفت :
« السلام عليك يا اباعبدالله عليه السلام»
چند قدم جلوتر رفتيم فرمود :
« بويي به مشامتان نمي رسد؟»
گفتم : نه ! چه بويي ؟
فرمود : « بوي سيب سرخ استشمام نمي كنيد ؟ »
گفتيم : نه
قدري جلوتر آمديم به مسؤول قبرستان رسيديم ، جناب شيخ از او پرسيد :
« امروز كسي را اين جا دفن كرده اند ؟
او پاسخ داد ؟
پيش پاي شما فردي را دفن كرده ان و ما را سر قبر تازه اي برد . در آن جا همه ي ما بوي سيب سرخ را استشمام كرديم . پرسيديم : اين چه بويي است ؟
شيخ فرمود: « وقتي كه اين بنده خدا را در اين جا دفن كردند ، وجود مقدّس سيّد الشهداء تشريف آوردند اين جا به واسطه ي اين شخص عذاب از اهل قبرستان برداشته شد .
كيمياي محبت/محمد محمدي ري شهري