بدترين مردم، شخص «مثلِّث» است.(قسمت سوم)
بدگویی کننده پشت سر کسی، دروغگو است
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «اَلسَّاعی کاذِبٌ لِمَن سَعی اِلَیه ظالِمُ لِمَن سَعی عَلَیه= شخص سعایت كننده، نسبت به كسى كه پیش او سعایت مى كند، دروغگو است و نسبت به كسى كه از او سعایت مى كند، ستمگر است».
وقتی که از کسی بدگویی می کنید، از ایمان و انسانیت ساقط می شوید؛ و این ظلم، ظلم خیلی بد و وحشتناکی است؛ با آن درجه از بدبختی و عذاب که بیان شد.
یک ذره فکر کن ببین دهانت چطوری است؟ زبانت چطوری است؟ ببین اخلاقت چطوری است؟ کسی می گوید کلاس تفسیر میروم، کلاس عرفان میروم، کلاس قرآن میروم، کلاس نهجالبلاغه میروم، ولی نمیتوانم جلوی زبانم را بگیرم. چنین وضعی آدم را ساقط میکند. تو شاگرد پیغمبر خدا هم که باشی فرقی نمیکند، آدم نمیشوی و سقوط میکنی.
حضرت در کلام دیگری روشی به ما یاد میدهند: «أَكْذِبِ السِّعایَةَ وَ النَّمیمَةَ باطِلَةً كانَتْ أَوْ صَحیحَةً= سعایت و سخن چینی را دروغ بشمار، نادرست باشد یا درست». سعایت با نمیمه یک فرقی دارد،. سعایت بدگویی است و نمیمه این است که حرف یک کسی را بروی یک جای دیگر بزنی و بگویی فلانی آنجا این طور گفت. مثلا الان با خواهرت نشستی یک حرفی زدی و تمام شد. دیگر حق نداری به مادرت بگویی. مثلاً مریم اینطوری گفت. فاطمه اینطوری گفت. نمیتوانی خبر یک کسی را به کس دیگری بدهی.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: چه حرفهایی که میزنند، غلط باشد و چه درست باشد؛ بگو دروغ است و تکذیبش کن. باورش نکن و آن را منشأ اثر قرار نده. یعنی روی این حرفهایی که شنیدی حساب باز نکن. همه را درست و غلطش را دروغ تلقی کن. شوهرت را دیدم داشت فلان کار را میکرد، زنت را دیدم داشت فلان کار را میکرد، من که زنم را اینطوری ندیدم، من که شوهرم را اینطوری ندیدم. پس چنین چیزی نیست. تمام، اما اگر باور کردی، خودت را نابود کردی. غیر از اینکه شوهر و زنت و غیر از هر کس دیگری که علیه او پیش تو حرف زدند. تکذیبش کن.
بدترین مردم کسی است که خوبی های دیگران را فراموش کند
امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید: «شَرُّ النّاسِ مَن سَعى بالإخوانِ و نَسِیَ الإحسانَ= بدترین مردم كسى است كه از برادران سعایت كند و احسان و خوبى [كردن خود] را از یاد برد». گاهی فرزند علیه پدر و مادرش نمکنشناسی میکند، گاهی شاگرد علیه معلمش، گاهی علیه همسرش، همسری که سالها با تو زندگی کرده، هزاران خون دل خورده، فداکاریها کرده، گرفتاریها کشیده. چرا احسانش را فراموش میکنی؟ چرا قشنگیها، خوبیها و زحماتش یادت میرود؟ اگر خدا با ما این کار را میکرد، تا الان هزار بار نابود شده بودیم. با این همه ظلم و جنایتی که ما میکنیم و فساد و معصیتی که داریم، خدا با ما چه کار میکند؟ هر کاری که دوست داری خدا با تو بکند، تو هم با بندگان خدا همان کار را انجام بده.
این فراموشی ها کار دست آدم میدهد. آن را در قاعده «هو أنت= او خود تو هستی». به کار ببریم. حالا تو برو پشت سر کسی بدگویی کن، مسخره بکن؛ سرزنش کن. در واقع خودت را سرزنش و مسخره میکنی. محبتهای یک آدم را فراموش بکن؛ در واقع خودت فراموش میشوی. این فراموش شدن، خیلی خطرناک است. طوری می شود که یک جایی در این دنیا عدهای تو را له میکنند؛ یعنی برای یک عده جان میکنی، ولی تو را نمیبینند. در قیامت هم فراموش میشوی، یعنی بعد از مردن، کسی به دادت نمیرسد.
قرآن میفرماید: «قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِیراً[1]= مى گوید پروردگارا چرا مرا نابینا محشور كردى با آنكه بینا بودم؟». یکی از دلایل کور محشور شدن این است که آدمها کور هستند. زنشان را نمیبینند، شوهرشان را نمیبینند، بچههایشان را نمیبینند، بزرگانشان را نمیبینند، اساتیدشان را نمیبینند و کور هستند. قیامت هم کور محشور میشوند.
در آیه دیگر، خدا چنین پاسخ میدهد: «قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَكَذَلِكَ الْیَوْمَ تُنْسَى[2]= مى فرماید همان طور كه نشانه هاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى، امروز همان گونه فراموش مى شوى» آیات و نشانههای ما برای تو آمد، اگر میخواستی آدم بشوی، اگر میخواستی بفهمی، اگر میخواستی یقین پیدا بکنی، هزاران دلیل برایت آوردیم؛ اما همه را فراموش کردی. امروز تو فراموش میشوی، یعنی کسی تو را نمیبیند. هیچ چیزی بدتر از این نیست که انسان در جائی گرفتار عذاب شود و کسی نباشد به آدم سر بزند.
پایان
برگرفته از مباحث استاد محمد شجاعی