با شغل شوهرت بساز
07 مرداد 1395
هر کس شغلی و هر شغل لوازمی دارد:یکی راننده است که اکثرعمرش را در راهها بسر میبرد و نمیتواند مانند افراد دیگر هر شب بهمنزل بیاید،یکی پاسبان است که بعضی شبها یا همه شب باید پاسداری کند،یکی طبیب است کمتر وقت فراغت دارد با خانوادهاش بنشیند یا به تفریحبرود،یکی استاد یا دانشمند اهل مطالعه است که ناچار استشبها مطالعهکند،یک شغلش ایجاب میکند زیاد در سفر باشد،یکی نفت فروش استبوی نفت میدهد،یکی مکانیک است لباسهایش چرب و بوی روغن میدهد،یکی ذغال فروش و همیشه سیاه است،یکی کارگر شبانه استشبها باید بهکارخانه برود.ووو…
بالاخره کمتر شغلی پیدا میشود که کاملا بیدردسر باشد.چارهاینیستباید امور دنیا بچرخد، نان پیدا کردن آسان نیست،مرد چارهای نداردجز اینکه با مشکلات بسازد،لیکن در اینجا مشکل دیگری تولید میشود،وآن مشکل ناسازگاری و نق نق خانواده است.
زنها معمولا شوهری را دوست دارند که همیشه در وطن باشد،اولشب به منزل بیاید.اوقات فراغتی داشته باشد که به شب نشینی و گردش وتفریح بروند،شغل نظیف و آبرومند و پر درآمدی داشته باشد،لیکنمتاسفانه شغل بسیاری از مردها با خواسته همسرانشان وفق نمیدهد.
یک سری اشکالات خانوادگی از همین جا شروع میشود،رانندهایکه چند شبانه روز در بیابانها زحمت کشیده،با صدها ناراحتی مواجه شده نه خواب حسابی داشته نه خوراک منظم بعد از چند شبانه روزبا اعصاب خسته وارد منزل میشود تا چند ساعت استراحت کند و ازاحوال خانوادهاش با اطلاع شود،هنوز از در نرسیده غر و لند خانم شروعمیشود:این چه زندگی است که ما داریم،من بدبخت را با چند تا بچهمیگذاری و معلوم نیست کجا میروی؟همه کارها را خودم باید انجام دهم.ازدست این بچههای شیطان خسته شدم.اصلا رانندگی کار خوبی نیست،یاشغلت را تغییر بده یا تکلیف مرا روشن کن،من نمیتوانم تا آخر عمر بهاین طور زندگی کنم.
بیچاره مردیکه بعد از این ایراد و بهانهها و غر و نقها با فکرپریشان و اعصاب خسته میخواهد دنبال رانندگی برود.سرنوشت چنینرانندهای و مسافرانش معلوم است.
طبیبی که از صبح تا نیمههای شب با دهها بیمار مختلف سر و کارداشته و اعصاب و مغزش پیوسته در کار بوده اگر در خانه هم با ایراد و نقو نقهای همسرش مواجه شود چه حالی پیدا میکند؟و با چنین اعصاب ومغزی چگونه میتواند طبابت کند؟
کارگری که تمام شب زحمت کشیده و خواب به چشمش نرفتهصبح که برای استراحتبه منزل میآید اگر با ایراد و بهانهجوییهایهمسرش برخورد کند چگونه میتواند باز دنبال کار برود؟
دانشمندیکه کارش مطالعه و تحقیق است اگر همسر غیر موافقیداشته باشد که به کارش ایراد بگیرد چگونه میتواند موفق گردد؟
در اینگونه موارد است که زن فهمیده و دانا از زن نفهم و خودخواهتمیز داده میشود. خانم محترم،ما نمیتوانیم اوضاع جهان را بر طبق میل خودمانبچرخانیم لیکن میتوانیم خودمان را با وضع موجود وفق دهیم.شوهرتانبرای تهیه روزی ناچار استشغلی داشته باشد و شغل او هم لوازمی دارد،شما میتوانید زندگی خودتان را بر طبق شغل او مرتب سازید به طوریکههم آزادانه به شغل خویش ادامه دهد هم شما آسوده زندگی کنید،تنها بهفکر خودت و آسایش خودت نباش قدری هم به فکر راحتی شوهرت باش،دانا و فداکار باش،شوهرداری کن،اگر شوهرت راننده است و بعد از چندشب با اعصاب خسته به منزل آمد با آغوش باز و لب خندان از وی استقبالکن،اظهار مهر و علاقه کن تا خستگیهایش برطرف گردد،نق نق نکن،ازشغلش ایراد مگیر.مگر رانندگی چه عیبی دارد؟
او برای رفاه و آسایش شما شب و روزش را در بیابانها میگذارند،به جای قدردانی به شغلش ایراد میگیری؟و از خانه و زندگی گریزانشمیکنی؟شغل او هیچ عیبی ندارد.برای اجتماع خدمت میکند،برای تهیهروزی زحمت میکشد،اگر تنبلی میکرد یا دنبال کارهای غیر مشروعمیرفتبهتر بود؟کار او عیب ندارد،عیب از تو است که توقع داری هرشب در خانه باشد و نمیتوانی خودت را با وضع موجود سازش دهی.
آیا بهتر نیست که خودت را با این نوع زندگی عادت دهی و با کمالآسودگی زندگی کنی و هنگامیکه شوهرت به خانه آمد از او استقبال کنی وبا سخنان شیرین به کسب و کار تشویقش کنی و با لب خندان تا درب خانهبدرقهاش نمایی و با یک خداحافظی گرم تا ملاقات بعد دلشادش سازی؟
اگر چنین کردی به کسب و کار و خانه و زندگی علاقهمند میگردد.
دنبال خوشگذرانی نمیرود.اعصابش سالم میماند،تصادف نمیکند، زودتر به خانه میآید، برای رفاه و آسایش شما بیشتر زحمت میکشد.
اگر شوهرت یک کارگر شبانه استبرای تامین مخارج شما ازاستراحتشب چشم پوشی نموده است،خودت را با اینگونه زندگی عادتبده،اظهار نارضایتی نکن.
اگر از تنهایی حوصلهات سر میرود میتوانی مقداری از کارهایخانه را در شب انجام دهی. مقداری از شب را به خیاطی و گلدوزی وخواندن کتاب بگذرانی،وقتی شوهرت از کارخانه به منزل آمد فوراصبحانه را حاضر کن،اتاقی برایش خلوت کن تا بخوابد و رفع خستگیکند، بچهها را عادت بده سر و صدا نکنند،و نزدیک استراحتگاه شوهرتنروند.به آنها بفهمان که پدرتان شب نخوابیده و باید روز استراحت کند.
بلکه خودت و بچهها هم میتوانید شبها کمتر بخوابید و روز با شوهرتقدری استراحت نمایید،مزاحم او نشو بگذار خوب بخوابد،بدین نکتهتوجه داشته باش که شوهرت تمام شب را بیدار بوده و روز برایش به منزلهشب استباید بدون سر و صدا استراحت کند.
یک چنین خانمی باید دو برنامه داشته باشد یکی برای خودشدیگری برای شوهرش.مبادا با نق نق و اوقات تلخی روح خستهاش راخستهتر کنی.بگذار اعصابش سالم باشد تا برای تامین مخارج شمازحمتبکشد.به کارش ایراد نگیر،کار او چه عیبی دارد؟اگر بیکاری وتنبلی میکرد یا دنبال ولگردی میرفتبهتر بود؟افتخار کن که چنین شوهرزحمتکشی داری که برای تهیه روزی خواب شب را بر خودش حرامنموده،از جدیت و استقامت او قدردانی کن،با لب خندان تا درب منزلبدرقهاش کن.
اگر شوهرت یک طبیب یا یک دانشمند اهل مطالعه است،و شب وروز برای اجتماع زحمت میکشد از زحماتش قدردانی کن،به وجودچنین شوهر ارزندهای افتخار کن.
البته لازمه شغلش اینست که اوقات فراغت زیادی ندارد لیکن تومیتوانی برنامه زندگی خودت را با شغل او تطبیق دهی.انتظار نداشتهباش دست از شغلش بردارد تا مطابق میل تو در آید.بگذار با فکر آزاد بهکار و مطالعات خودش مشغول باشد.وقتی مشغول کار است میتوانیکارهای خانه را انجام دهی،و بقیه را بخواندن کتاب بپردازی یا با اجازهاو،به منزل خویشان و دوستانتبروی.اما سعی کن هنگامیکه موقعاستراحتشوهرت فرا میرسد در منزل حاضر باشی.قبلا برایش وسیلهپذیرایی آماده کن.وقتی وارد شد با لب خندان و خلق خوش استقبالشکن.با اظهار محبت گرم و شیرین زبانی خستگی اعصابش را برطرفساز. مبادا از کارش ایراد بگیری و اعصاب خستهاش را خستهتر کنی.
اگر خوب شوهرداری کنی نه تنها اسباب عظمت و ترقی او رافراهم ساختهای بلکه در خدمت اجتماعی او نیز سهیم خواهی شد.
هر زنی لیاقت همسری چنین مردان پر کاری را ندارد با فداکاریهاو رفتار پسندیدهات یاقتخویش را باثبات رسان.
اگر شوهرت شغلی دارد که لباسهایش کثیف و چرکین میشود لابدآنرا مناسب وضع خودش تشخیص داده که انتخاب نموده است،خردهگیری و ایراد و نق نق نکن.نگو:این چه شغل کثیفی است انتخابکردهای باید آنرا ترک کنی.
خانم محترم،کار کردن عیب نیست هر چه و هر که باشد،بیکاری و تنبلی و دنبال کارهای غیر مشروع رفتن عیب است،باید از یک چنینمردی قدردانی کنی که برای تهیه روزی زحمت میکشد و عرق میریزد،باایراد و بدگویی،اسباب دلسردی او را فراهم نساز،اصرار نکن حتماشغلش را تغییر دهد،لابد آنرا مناسب شناخته که دنبالش میرود.
تو از وضع کسب و کار بیاطلاعی،خیال میکنی تغییر شغل کارآسانی است،اصولا چه عیبی دارد که اصرار داری تغییرش بدهد،مگر نفتفروشی و ذغال فروشی و تعمیر موتور آلات مثلا چه بدی دارند؟تنها عیبیکه میتوانی بتراشی کثیف شدن لباس است.حل آن هم چندان دشوارنیست،اگر شوهرت لباس مخصوص کار ندارد با زبان خوش از او تقاضاکن لباس کار تهیه کند،و زود بزود لباسهایش را شست و شو و تمیز کن،به هر حال موضوع آن قدر مهم نیست که به طلاق و جدایی منجر شود،ایراد و بهانه جویی بعض خانمها واقعا تعجبآور است.
زنی در شورای داوری گفت:«شوهرم تغییر شغل داده بوی نفتمیدهد از این وضع خسته شدهام .