ايثار نسبت به پدر و ساير اعضاى خانواده
فاطمه ى زهرا عليهاالسلام نه تنها براى افراد مستمند و بىچاره در خانه كمك و ايثار داشت، بلكه در داخل خانوادهى خود به هر يك از خانوادهى خود اعم از شوهر و فرزندان خود ايثار مىكرد.
فاطمه عليهاالسلام خود گرسنه مىماند و درد و رنج مىكشيد، ولى شوهرش را متوجه نمىساخت، خود نمی خورد و به فرزندانش می خوراند و شبانه روز براى آنان زحمت كشيد و دستاس نمود و با مهر و محبت بىنظير آنان را پرورش داد و راه و رسم پرورش فرزند را به پيروانش نشان داد. او در حالى كه مشغول كارهاى سخت و از جمله آرد كردن جو مىشد، از بچههاى خود نيز غفلت نمىكرد و با آن حال به آنان مىرسيد و نوازش مىفرمود…
آرى اخلاق اصيل و واقعى، هر انسانى را در رفتار خانوادگيش بايد جستجو كرد، نه اخلاق بيرون مرزى و خارج از خانواده، كه معمولاً در چنين مواقع، حقيقتيابى و حقيقتشناسى مشكل است، و اى بسا سر از تزوير حقهبازىدرمىآورد.
زهرا تجسم ايثار به خانواده و تودههاى جامعه بود و در اين ميان از ايثارگرى او به پدرش نبايد غفلت كرد. وى روزى از پدر بزرگوارش در منزل خود پذيرايى نمود و با پاره نانى آن حضرت را سير كرد، در حالى كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله سه روز بود كه طعامى ميل نكرده بود و فاطمه عليهاالسلام دلش به حال پدر مىسوخت و از شدت عاطفه گريه مىكرد. [1]
از حضرت على عليهالسلام نقل شده است:
ما مشغول كندن خندق بوديم- كه بدين وسيله از تهاجم دشمن جلوگيرى نماييم- ناگاه فاطمه عليهاالسلام به حضور پدر رسيد و پس از عرض ادب، پاره نانى را به آن حضرت تقديم داشته و گفت: پدر! اين نانها را براى حسنين پخته بودم، اينك اينها را براى تو آوردم. پيامبر خدا آن نان را گرفت و گفت: فاطمه جان! اين نخستين طعامى است، كه در طول سه روز، پدرت ميل مىكند. [2]
در روزگار ديگر رسول خدا به شدت گرسنه بود و نمىتوانست تحمل كند، بدين منظور سر به بيوتات همسرانش زد، ولى چارهاى نشد، سپس به خانه فاطمه آمد، با كمال تأسف آنجا نيز طعامى نبود، پيامبر الهى با تمام گرسنگى از خانه دختر برگشت، در اين ميان دو عدد نان و مقدارى گوشت از يكى از همسايهها به دست زهرا رسيد، آن بانوى ايثارگر آنها را در ظرفى گذاشت و يكى از فرزندانش را به دنبال پدر فرستاد و چنين گفت: سوگند به خدا، رسول خدا را بر خود و فرزندانم مقدم مىدارم. [3]
رسول خدا دوباره وارد خانه دختر شد و از رسيدن تحفه و طعام آگاه گشت، در اين بين فاطمه عليهاالسلام غذا را به حضور پدرش آورد، ولى دست غيبى را كه از لطف خدا سرچشمه گرفته بود، بالاى سرش ديد، زيرا ظرف غذا پر از طعام بود، همگى كنار هم نشسته، خوردند و سير شدند و سپس زنان و همسران رسول خدا و همسايههاى فاطمه عليهاالسلام نيز از آن بهرهمند گشتند. [4]
از مجموع اين قضايا نتيجه مىگيريم كه فاطمه عليهاالسلام به پدر و ساير اعضاى خانوادهاش نيز فوقالعاده ايثارگرى كرده و پيوسته براى سلامتى آنان تلاش نموده است.
حتى در تاريخ و كتب تفسير و حديث شيعه و سنى آمده است كه امام حسن و امام حسين عليهماالسلام مريض شدند، فاطمه همراه با شوهرش نذر كردند كه آن دو بزرگوار خوب شوند، آنان سه روز روزه بگيرند…
پس از شفاى فرزندان فاطمه، آن حضرت شخصاً براى شمعون يهودى كار كرد و از اجرت آن مقدارى جو گرفت و سه روز روزه گرفت. هنگام افطار غذايش را- همچون ساير اعضاى خانوادهاش- به مسكين، يتيم و اسير كافر داد، و سورهى دهر در حق آنان نازل شد. [5]
و بدين طريق به جهان و جهانيان ثابت كرد كه وى تا چه حدى به بچههايش ايثارگر است؟ و در حق ساير مردم نيز تا آنجا ايثار كرد كه سه روز گرسنگى را تحمل كرد، ولى اسير كافر را سير نمود.
[1] عوالم، ج 11، ص 131- بحار، ج 43، ص 40.
[3] واللَّه لاؤثرن بها رسول اللَّه على نفسى و غيرى…
[4] جلاءالعيون شبر، ج 1، ص 136- بحار 43، ص 27- عوالم، ج 11، ص 164.
[5] فرائدالسمطين، ج 2، ص 54، ش 383- بحار، ج 35، ص 237.