ام المصائب زینب(سلام الله علیها)
در وصف غمت چه گویم یا زینب؟؟؟؟
آه ای صبور قافله ی غم سفر بخیر
راوی روضه های محرم سفر بخیر
خلوت نشین نیمه شب ندبه های اشک
دلگیر بغض های دمادم سفر بخیر….
یکسال ونیم غربت و دلتنگی و فراق
یکسال ونیم گریه ی نم نم سفر بخیر
ای شاهد مراثی گودال قتلگاه
ای وارث مصیبت اعظم سفر بخیر
بغض غریب خاطره های کبودِ شام
امن یجیب کوچه ی ماتم سفربخیر
روی کبود ونیلی وآشفته ی فراق
موی سپیدو خاکی و درهم سفربخیر
زلفی بخون نشسته سرِنیزه ها رهاست
بانو به زیر سایه ی پرچم سفر بخیر
****************
چه بگویم که به من گشت چه ها دریک روز
هیجده یوسفم افتاد ز پا در یک روز
همرهانم همه گشتند فدا د ر یکروز
هستیم رفت ز دستم بخدا در یکروز
وای ازآن لحظه که از پیکر من جانمیرفت
چه غریبانه حسینم سوی میدانمیرفت
من عزیز همه بودم که حقیرمکردند
داغها بر جگر سوخته ، پیرمکردند
سِِِِِیر دادند به هر شهر و اسیرمکردند
خاک را پرده ی رخسار منیرمکردند
هیجده دسته گلم را به سر نیدیدند
دور محمل همه بر گریه ی منخندیدند