اثر غذای حرام در حالات کودک
حکایت شده کـه: “بایزید” بسطامی سالیانی چـند بـه عبادت پرداخت، ولی از عبادتش لذت و حلاوتی احساس نمیکرد. روزی نزد مادر آمد وگفت: مادر! مدتی است که به عبادت پرو ردگار مشغولم، ولی شیرینی عبادت را درک نمی کنم. فکرکن، ببین آیا موقعی که در رحم تو بودم یا کودکی شیرخوار بودم، چیزی از غذای حرام خو ردهای یا نه؟ مادر “بایزید” مدتی دراز در این با ره اندیشید و سپس گـفت: فـرزندم! و قتی که تو در رحم من بودی، روزی به پشت بام رفـته بـودم، ظـرف غذایی از همسایه آن جا بود و بی اجازه صاحبش مقداری ازآن غذاخو ردم.
“بایزید"گفت: اکنون برایم معلوم شد که چرا طـعم شیرین عبادت را نمیچشم، برو نزد صاحبش، داستان را بگو و از وی رضایت بگیر. مادر نزد همسایه رفت و رضایت گـرفت. پس از آن واقـعه بود کـه “بایزید"، شیرینی و طعم مناجات با پروردگار را احساس میکرد.
منبع. مفاسد مال و لقمه حرام/ 37.