سرنوشتها چه خوب و چه بد آن از ناحيه خداى تعالى است.
مرگ سرنوشتى است كه درك آن از احدى فوت نمىشود، هر چند كه شما به منظور فرار از آن به محكمترين پناهگاهها، پناهنده شويد.
بنا بر اين ديگر جاى آن نيست كه توهم كنيد اگر خداى تعالى جنگ را بر شما واجب نكرده بود شما از خطر مرگ رها مىشديد، و مرگ به سراغتان نمىآيد، چون مرگ شما به هر حال خواهد آمد.
أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنتُمْ فىِ بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَ إِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَاذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ إِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَاذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كلٌُّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَا لِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكاَدُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا.78/نساء
هر كجا باشيد، شما را مرگ درمىيابد هر چند در بُرجهاى استوار باشيد. و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد، مىگويند: «اين از جانب خداست» و چون صدمهاى به ايشان برسد، مىگويند: «اين از طرف توست.» بگو: «همه از جانب خداست.» [آخر] اين قوم را چه شده است كه نمىخواهند سخنى را [درست] دريابند؟
مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَ أَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَ كَفَى بِاللَّهِ شهَِيدًا.79
هر چه از خوبيها به تو مىرسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مىرسد از خود توست و تو را به پيامبرى، براى مردم فرستاديم، و گواه بودن خدا بس است.
حسنات و خيرات از ناحيه خداى سبحان است و ناگواريها و سيئات از ناحيه خود انسانها است و در عين حال همه حسنات و سيئات مستند به خداى تعالى است
منظور از حسنه و سيئه اعمال خوب و بد نيست، بلكه حوادث و پيشامدهاى خوب و بدى است كه اين مسلمانان در اثر بعثت رسول خدا (ص) و ترفيع پايههاى دين و نشر دادن دعوت و آوازه آن به وسيله جهاد با آن روبرو شدند.
وسيئهها را به رسول خدا (ص) نسبت مىدادند از باب تطير (فال بد زدن) بوده است و يا مىخواستهاند بگويند كه آن حضرت ضعف مديريت دارد و زمامدارى را آن طور كه بايد نمىداند.
به همين جهت خداى تعالى به آن جناب دستور داد چنين پاسخشان دهد:” كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ”،به ايشان بگو سرنوشتها چه خوب و چه بد آن از ناحيه خداى تعالى است“.
براى اينكه همه اشياء و موجودات هم در هستى خود و هم در بقاى خود و هم در حوادثى كه بر ايشان پيش ميآيد، منقاد و تحت فرمان خداى تعالى هستند.
” وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا …”
ميفرمايد: تو اى محمد از قبل ما هيچ سمتى ندارى، جز اينكه رسول مايى و وظيفه تو رساندن پيام است و شان تو همان رسالت است و بس، غير از آن هيچ كارى ندارى .
و هيچ اختيارى در امر خلق به دست تو نيست تا در خوش قدمى و بد قدمى اثرى داشته باشى و يا سيئات و ضررهايى به طرف مردم بكشانى و يا حسنات و منافعى از آنان دور سازى.
نرم افزار جامع التفاسير شيعه