با هر کس محشور هستی ، رنگ او را می گیری
خوشا به حال کسانی که همنشین با اولیاء الله ، با خدا و همنشین ملکوت الهی هستند…
همواره سعی کن گوش به ندایی ده که آن ، تو را بالا کشد. هر حرف که تو را بالا کشد ، آسمانی است و هر حرف که تو را پائین کشد ، آن حرف خاکی است … سعی کنید با نامحرم تماس نداشته باشد ، چه زن باشد و چه مرد. پرسیدم: آیا مرد هم نامحرم می شود؟
فرمود : هر کس با خدا انس نداشته باشد نامحرم است.
در محضر استاد ، حسن زاده آملی ، صص 75-83
رابطه دين و عقل
قال النبي(ص): دين المرءعقله ومن لاعقل له لادين له
پيامبراعظم(ص) فرمود: دين (و دين داري صحيح) آدمي به عقل و خرد اوست.هر كس كه عقل ندارد، دين (و دين داري درستي) ندارد
-نهج الفصاحه، ح1581
نماز در کلام آیت الله بهجت(ره)
راه تحصیل حضورقلب درنماز
فرمودند:
اگر کسی بخواهد حضور قلب تحصیل کند، لحظه ای که درنماز، توجه پیدا می کند، اختیارا قلب خود را منصرف [به غیر} نکند.
همین اقدام، سبب دوام حضور می شود.[تا] عمل نکند، نمی فهمد.
(یعنی نمی تواند آثار و برکات این دستورالعمل را بفهمد.)
نماز، ملاک قبولی و متبوع تمام اعمال
سؤال:
معنای این روایت که می فرماید: «إِنَّ کُلَّ شَیْ ءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ. به راستی که تمام اعمالت تابع نمازت می باشد.» (نهج البلاغه، ص 383) چیست؟
جواب:
شاید مقصود این باشد که در روایت دیگر می فرماید: «إِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها، وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها. اگر نماز پذیرفته شود، سایر اعمال نیز مورد پذیرش قرار می گیرد؛ و اگر پذیرفته نشود، سایر اعمال نیز مورد قبول قرار نمی گیرد.»(فلاح السائل، ص 127)
لذّت از نماز، از هر لذّتی بالاتر است
در روایت است که رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم فرمود:
«حُبِّبَ إِلَیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ: أَلطِّیبُ، وَ النِّساءُ، وَ جُعِلَ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلاةِ. iز دنیای شما مورد علاقه و محبوب من است: عطر و بوی خوش، زنان، و نور چشم من در نماز قرار داده شده است.»(وسائل الشیعة، ج 1، ص 442)
تمام لذّتها روحی است و آن چه از لذّات که در طیب و یا از راه نساء، به صورت حلال تکوینا مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است؛ امّا طفل کم درک را با لذت حجله و عروسی کاری نیست و حجله گاه برای او لذّت ندارد، بلکه برای او حصار و قفس و زندان است و خود او در آن جا زندانی و بی تحرّک است، برای او دویدن و بازی لذت دارد، او دوچرخه و سه چرخه دوست می دارد و از این لذّت می برد که از جایی به جایی در حرکت و سیر باشد، بازی در کوچه برای او از حجله و عروسی لذّت بخش تر است.
برای ما هم آبگوشت لذت دارد. برای تریاکی ها و شیره کشها و… کارهایشان از همه چیز چنان که مدّعی هستند لذیذتر است.
لذّتها همه روحی است، وگرنه کوه به این عظمت، در جهالتِ از لذتهای روحی است.
در روایت است:
«تَنَعَّمُوا بِعِبادَتِی فِی الدُّنْیا، فَإِنَّکُمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِی الاْآخِرَةِ. در دنیا از عبادت من برخوردار شوید و لذّت ببرید، چرا که در آخرت از آن لذّت خواهید برد.»(اصول کافی، ج 2، ص 83)
منزلگاه
فاتقو الله عباد الله ،
وبادروا آجالكم باعمالكم
وابتاعوا ما يبقي لكم بما يزول عنكم
و تحلوا فقد جد بكم
و استعدوا للموت فقد اظلكم
اي بندگان خدا از خدا پروا كنيد
و پيش از فرا رسيدن اجلتان به اعمال شايسته پردازيد ،
نعمت هايي را كه برايتان جاودان مي ماند به بهاي اموري كه از دستتان مي رود خريداري كنيد
وبار سفر بنديد كه شما را شتابان مي برند
وآماده سفر مرگ شويد كه مرگ بر سرتان سايه افكنده
حکایت جالب پدر آیت الله بهجت(ره)
پسرک در بسترش دراز کشیده بود طوری که معلوم نبود خواب است یا بیدار.
پسری شانزده هفده ساله بود. در بستر بیماری افتاده بود طوری که هر لحظه امید به زنده ماندنش کمتر می شد.
ناگهان صدایی شنید، صدایی مبهم …
صدا می گفت: «با ایشان کاری نداشته باشید، ایشان پدر محمد تقی است»
در همان حال از هوش رفت.
مادرش فکر کرد از دنیا رفته اما بعد از مدتی از خواب بیدار شد.
کم کم حالش روبه بهبود می رفت تا اینکه حالش کاملا خوب شد.
سرحال و سالم … انگار نه انگار که به مریضی بسیار خطرناکی مبتلا شده بود!
از این ماجرا چند سالی می گذرد وپسرک دیروز به جوانی با نشاط مبدل می شود.
او در شهر فومن زندگی می کرد. هر قدر سنش بالاتر می رفت در بین مردم معتمدتر می شد
مثل بقیه مردها برای خودش کسب و کاری دست و پا کرده بود… اما اگر فرصتی دست می داد امور مردم را هم رتق و فتق می کرد.
مردم آنقدر به او اعتماد پیداکرده بودند که اسناد مهم و قباله ها با گواهی او ارزش پیدا می کرد
انگار خدا می خواست که او با این کارها روحش را پرورش دهد و لباس نفسش را از چرک و گناه پاک کند
جوان فومنی با اینکه سرش خیلی شلوغ بود اما گهگاهی سری به دفتر شعرهایش هم می زد
متوجه شده بود که خدا ذوق و قریحه خاصی برای سراییدن شعر به او عطا کرده است
به همین خاطر دفتر شعری درست کرده بود تا هر وقت روح و جانش در غم مصیبت اهل بیت ماتم گرفت و اندک حالی پیدا کرد، مرثیه هایی برای اهلبیت بسراید
در میان همه مرثیه های زیبایش، مراثی که در مصیبت اباعبدالله الحسین علیه السلام می سرود، جانگداز تر بود
آن موقع خبر نداشت… آنچه می سراید، آنقدر زیبا و اثرگذار خواهد شد که پنجاه سال دیگر نیز مداحان آن دیار همچنان در عزاداری های مردم فومن مرثیه هایش را به کار می برند.
یادش رفته بود…سخنی که در خواب به او گفته شده بود را از خاطر برده بود
تصمیم گرفت ازدواج کند
حاصل ازدواجش پنج فرزند بود…
چهار فرزند به دنیا آمده بود و او خوابش را از یاد برده بود
مگر نباید نام پسرش را محمد تقی می گذاشت؟
فرزند اول را به یاد پدر مهدی نامید
فرزند دوم، دختر بود …
و فرزند سوم را محمد حسین می نامد
با به دنیا آمدن فرزند چهارم به یاد خواب سالهای نوجوانی اش می افتد…آن وقت که به مریضی لاعلاجی مبتلا بود و در بستر مرگ افتاده بود…
ای دل غافل! تازه به یاد جمله ای که به او گفته شده بود افتاد…
با به دنیا آمدن فرزند چهارم که اتفاقا نوزادی پسر بود، او را محمد تقی نامید
محمد تقی عمرش زیاد به دنیا نیست
در دوران کودکی اش در حوض آب می افتد و خفه می شود
محمد تقی، فرزند دلبندش از بین می رود ولی خدا یک بار دیگر به او و همسرش عنایت می کند و مادر محمدتقی باردار می شود…
همسرش باردار شده ولی او در شگفت است که مگر به او نگفته بودند که نام پسرت را محمدتقی بگذار! پس این چه تقدیری بود برای این کودک؟
بالاخره زمان تولد پنجمین فرزند فرا می رسد
عجیب بود… این فرزند هم پسر بود!
اندکی فکر می کند و پس از مدتی تامل، نام این فرزند را هم «محمدتقی» می گذارد.
محمدتقی برخلاف خواهر و برادرانش زیاد اهل بازی های کودکانه نبود.
مادر وقتی نگاهش می کرد که چقدر اعمال و رفتارش با بچه های دیگر فرق دارد! فهمیده بود که او روحی بزرگ دارد و مطمئنا انسان بزرگی خواهد شد.
آن روز کربلایی محمود بهجت که از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود، خبر نداشت که خدا به او فرزندی عطا کرده که روزگاری یکی از مردان نامی دینی و علمی خواهد شد. فرزند صالحی به نام آیت الله محمد تقی بهجت.
ایمان آوردن به خداوند
پرسش:
چگونه می توان به خداوند متعال ایمان آورد؟
پاسخ:
انسان نسبت به خدا در سه حالت به سر می برد: یقین، ایمان و صورت ایمان. یقین، همان تصدیق خداوند و وجود اوست و از راه مطالعه در پدیده های هستی و پژوهش و استدلال علمی به دست می آید؛ اما ایمان در مرحله ای پس از این جای دارد؛ یعنی وقتی که انسان بر مبنای یقینش زندگی کند و در فعالیت ها و عواطف و احساساتش آن را به کار گیرد، آن گاه ایمان را احساس می کند و ایمان هم بر اثر عمل به مناسک دینی، رشد و پیشرفت می کند و بر عکس این هم البته درست است.
بنابراین، ایمان به معنای صحیح آن، در افکار و عواطف و فعالیت های انسانی منعکس می شود و به عبارتی می توانیم بگوییم: ایمان همان یقین انسان در مراحل و ساحت های مختلف وجودی اوست؛ اما صورت ایمان همان است که نزد بسیاری از مردم وجود دارد. آنان معتقدند که مؤمن هستند؛ ولی ایمانشان در اعمال و افکار و عواطفشان انعکاسی ندارد. پس این شکل ایمان است و نه حقیقت ایمان و ما می توانیم آن را به واژه مسلمان یا مسیحی که در شناسنامه فرد نوشته می شود، تشبیه کنیم. بنابراین، ایمان به معنای درست کلمه، نقشی زنده و مؤثر و فعال در روح انسان دارد.
خدا شناسی و راه های اثبات وجود خدا.
نکته های اخلاقی از آیت الله بهجت(ره)
همه چیز در دست خداست
به غیر از حافظیّت خدا، به هیچ چیز نباید اعتماد داشت. همه چیز در دست خداست؛ در روایت است که لا حول و لا قوه الا بالله یعنی هیچ روگردانی از گناهان نیست مگر با حفظ و نگهداری خود خدا و هیچ نیرویی بر طاعت و عبادت خدا نداریم مگر به کمک و یاری خداوند.(تحف العقول ص 468)
گناه زهر است
هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست؛ یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صدسال هم به شما عمر داد، حتی یک گناه نکنید،همچنان که اگر صد سال عمر کنید، حاضر نخواهید شد یک بار تَهِ استکانی زهر بنوسید؛ حقیقت و واقع گناه هم، زهر و سَمّ است.
نخستین گناه شاید به ناکجا آباد بکشد!
اگر انسان یک گام در راه غیر رضای خدا بردارد، دیگر گامهای بعدی را نمی داندچه خواهد شد!همان گام اول، او را به جاهایی که نمی داند، خواهد کشید.
شرط همه توسلات، توبه است
- پرسش: آیا استفاده از خاک مدفن سیدالشهداء و آب زمزم – که اینقدر آنها را برای شفا یافتن سفارش می کنید – دعای ویژه ای هم دارد؟
- پاسخ: شرط همه ی توسلات، توبه است و غیر از توبه شرط دیگری ندارد.
در هر مرتبه ای هستید، تقوا را مراعات کنید
آیت الله بهجت خطاب به نوجوانانی که بعد از تشرف امام رضا علیه السلام در مشهد خدمت ایشان رسیدند:
إنشاءالله مؤید، مقبول الزیاره و محفوظ و معصوم از شرّ شیطانهای انس و جن و آفتهای دنیوی و اخروی و ظاهری و باطنی باشید.
در هر حال با خدا باشید و خدا را فراموش نکنید تا اینکه خودمان، خودمان را فراموش نکنیم.
خداوند همیشه، همه ی مردان و زنان مؤمن را موفق بدارد تا از صراط مستقیم به چپ و راست منحرف نشوند و از خداوند همیشه سعادت خودشان را بخواهند و تا ابد از شرّ و آفت شیطانهای انس و جن، دوری کنند و به خدا و انبیاء او و اوصیای انبیاء و ملائکه ی مقرب، نزدیک شوند.
هر کسی – با هر مرتبه ای که دارد – اگر از خداوند و انبیاء و راه انبیاء و اوصیاء دوری کند، آخرش به همان اندازه ی دوری اش، پشیمان خواهد شد و هر کس در هر مرتبه و هر جا و هر کاری باشد، با نزدیک شدن به آنان، آخر کارش سعادت و خوشحالی است.
امید دارم خدا همه را در صراط مستقیم به گونه ای حفظ و تثبیت کند که گمراهان را بتوانیم به راه بیاوریم، نه اینکه آنانی را که در راه مستقیم هستند، گمراه کنیم.
گردنه ای که نمی توان از آن گذشت مگر…
در قیامت گردنه ای هست که کسی حقی از مردم بر گردنش باشد، نمی تواند ازآن بگذرد؛ یا باید از حسناتش به کسی که حق او را پایمال کرده، بدهدیا… بالاخره تا مردم در آنجا از همدیگر راضی نشوند، نمی تواننداز آنجا بگذرند.
چرا این اندازه از امام زمان علیه السلام دوریم؟!
چرا این اندازه از امام زمان عجل الله فرجه دوریم؟! ایشان که ما را می بیند و از همه ی موجودات، ظاهرترند، پس چرا این اندازه غافلیم و آن حضرت علیه السلام را از خود دور می بینیم؟! چرا این حضور قلبی را نداریم که از سوی ایشان هر لحظه به مطالبی دست بیابیم؟!
شکر گزاری بر علم ما هم می افزاید
اگر ما شاکر باشیم، خدا می داند چه اندازه بر علوم حقیقی ما افزوده می شود: «لئن شکرتم لأزیدنّکم. اگر سپاسگزاری کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد.»(سوره ابراهیم، آیه 7)
بیشتر بیاندیش!
یکی از طلاب که اهل جبل عامل بود و پس از تحصیل در نجف به وطن خود بازگشت و در آنجا بسیار مشهور شد، در درس مرحوم آقا ضیاء اراکی شرکت می کرد و خیلی اشکال می نمود.
روزی آقا ضیاء به وی فرمود: «شما که این همه سال به درس ما آمدی، یک سال هم در درس من حرف نزن، تا پس از آن یفهمی اصلا من فارسی حرف می زنم یا انگلیسی یا…»
سفارش به نماز اول وقت و فراگیری علوم دینی
حضرت آیة الله بهجت قدس سره در دیدار با مسئولان دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به دقت در تعلیم و تربیت دانشجویان، بر وجوب همّت در تعلیم اسلامی دانشجویان، تأکید کردند و فرمودند: (دانشجویان و انسان مسلمان به هر مقامی نائل شوند، باید مطالعه ی اسلامی و دینی داشته باشند و از محرمات بپرهیزند.
اگر دانشجو از مسائل دینی آگاه باشد، کار حرام انجام نمی دهد و گرفتار گناه نمی شود.
باید آن اندازه همت داشته باشیم تا گنجهایی را که رسول الله صل الله علیه و آله و سلم در روایات برای ما قرار داده اند، بیرون بکشیم و به دست جوانانمان بدهیم.اگر جوانان درس نخوانند، انحراف از دین برای آنان محتمل است. انسان باید دنبال هدایت برود، نه اینکه دنبال راهی برود که عاقبتش هلاک ابدی باشد. باید ان قدر درس بخوانند که گویی انان را در محفظه ی مطمئنی گذاشته اند که شیطان ها در آنان اثر نمی کنند.)
حضرت آیت الله بهجت قدس سره سپس با تأکید بر نماز اول وقت افزودند: (یکی از استادان اخلاق در نجف می فرمود: من ضامنم اگر کسی نمازهای پنجگانه را در اول وقت بخواند به مقامات عالیه می رسد؛ اگر کسی این کار را کرد و به مقامات عالیه نرسید، بر من لعن بفرستد. اطباء باید فقیران را هم معاینه کنند. اگر فقیر، خودش نتواند از طبیب تشکر کند، صاحب کار [خداوند و صاحب الزمان علیه السلام] می بیند و تشکر می کند.
شما بر کافران اثر بگذارید، نه آنها بر شما
باید خیلی خیلی ملتفت باشیم که از مفاد إنّی تارک ٌ فیکم الثقلین - که قرآن و عترت است و خدا آنها را برای ما قرار داده است - جدا نشویم و گر نه در دارالضّیافه ی گرگ ها قرار می گیرید. همه ملتفت باشید -که از قرآن و اهلبیت علیهم السلام که باطنشان یکی است - جدا نشوید به این طرف و آن طرف نروید زیرا منحرفان به فانیات تعلبق دارند و سخنانشان یا باطل است یا دروغ.
بنابراین با کافران و سرانشان و افراد مانند انها، ابدا رفاقت و دوستی – و هر چه بدین معناست – نداشته باشید. اگر هم یک مصاحبتی با آنان کردید، شما باطل انها را بگیرید و [عقائد] حق را به آنها بدهید؛ نه اینکه آنها باطلشان را به شما تزریق کنند یا حق شما را از دستتان بگیرند.
کاری کنید که نیاز به کشتن حیوانات موذی نباشد
شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت پرسید در خانه مان مورچه زیاد است؛ آیا کشتن آنها اخلاقا پسندیده است؟
آقا فرمودند: به جای کشتن، مقداری نفت جلو لانه شان بریزید. وی گفت: حالا که در خانه پخش شده اند چه کنیم؟
آقا با تبسمی فرمودند: [یا أیها النمل] ادخلوا مسکنکم لا یحطمنّکم سلیمان و جنوده.(سوره نمل آیه ی 18)
وسواسی دچار تناقض است!
در وسوسه گاهی میان دو نقیض جمع می شود. شخص دارای وسواس، هم یقین دارد و هم ندارد! نقل شده که کسی به دخول وقت نماز ظهر یقین نمی کرد؛ آنقدر طول داد که دیگر وقت تمام شد [و آفتاب غروب کرد].
چه زمانی ازدواج کنیم؟
جوانی 18 ساله از حضرت آیة الله العظمی بهجت رحمة الله پرسید: چه زمانی ازدواج کنیم؟
آقا تبسم نمایانی کرد و فرمود: پس از بلوغ!
استحباب در خانه ماندن زن
در خانه نگه داشتن زن، مستحب است و اگر بیرون رفتن برای وی خطری داشته باشد، این کار واجب می شود.
پرسش: آیا فضیلت نماز جماعت تنها برای مردان است یا زنان هم می توانند شرکت کنند؟
پاسخ: به شرطِ آنکه در مسجد با پرده ای کاملا پوشیده باشند، می توانند شرکت کنند؛ در راه هم اگر پشت سر مردان حرکت کنند، اینکار مانند پرده ای آنان را از مردان جدا می سازد و باید اینگونه باشند.
از علی علیه السلام بگو تا از علی علیه السلام بشنوند
حضرت آیة الله العظمی بهجت رحمة الله به یکی از روحانیان که گاهی در مجالس ایشان موعظه می کند، فرمودند: بر منبر، خطبه های کوچک نهج البلاغه را بخوان و برای مردم بازگو کن چرا که وقتی آن خطبه ها خوانده شود، مردم در پای منبر شنونده ی امام علی علیه السلام خواهند بود.
هر چند از فیض حضور غایبیم، ولی...
حضرت آية الله العظمي بهجت :
هر چند حضرت حجت عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم، ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را می دانیم و این که آیا آن بزرگوار را با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی هرچند ضعیف خدمتش می فرستیم، و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم.
با این که در مال آن حضرت(سهم امام علیه السّلام) تصرف می کنیم، دیده و شنیده نشده که حضرت در تصرّف ما ترتیب اثر داده و در حیف و میل آن به کسی اعتراض نموده باشند.
گویا مال آن حضرت را مال او نمی دانیم و گویا آن حضرت این مال را مالِ خود نمی داند که به ما اعتراض نمی کند!