این جواد است که ظاهر شد از او علم نبی هر زمانی که قدم بر سر منبر می زد
محمد بن ربّان میگوید: مأمون عباسی با لطائف الحیل سعی کرد امام جواد علیه السلام را همانند خودش به دنیا جذب و او را فریفته زرق و برقهای آن کند اما ناکام ماند تا این که در ماجرای تزویج دخترش، امالفضل، به آن حضرت، صد تن از زیباترین کنیزان را برگزید، به دست هر یک جامی پر از جواهر داد و از آنان خواست تا جام در دست، از ابوجعفر علیهماالسلام استقبال کنند، اما آن بزرگوار به هیچ یک از آنها اعتنا نفرمود.
مأمون برای رسیدن به هدف شوم خود دست به دامان مردی که اهل تار و طنبور و موسیقی بود زد و از او خواست با نواختن آهنگ و … امام جواد علیه السلام را به این سوی بکشاند. آن مرد که «مخارق» نام داشت به مأمون گفت: ای امیرالمومنین! او را به من واگذار که شما را به مقصودتان خواهم رساند، سپس آمد، رو به روی حضرت نشست و کارش را آغاز کرد؛ در آغاز، صدای عجیبی از خود درآورد به طوری که همه اهل خانه بر گردش جمع شدند و بعد با ابزاری که به همراه داشت شروع به نواختن کرد.
امام جواد علیه السلام مدتی بی اعتنا به او و آهنگها و سر و صداهایش، سر به زیر افکند، پس از ساعتی سر برداشت و فرمود: از خدا بپرهیز … ! ناگاه ابزار موسیقی از دست مخارق افتاد و دستش دچار مشکلی شد که تا زنده بود نتوانست از آن، کار بکشد.(1)
“حضرت علی علیه السلام “
ما هَلک امرءٌ عرف قدره.(2)
انسانی که قدر خود را بشناسد نابود نخواهد شد.(زیرا در این صورت عمر ارزشمندش را بیهوده بر باد نمیدهد)
پینوشتها:
1- مناقب، ج4، ص 396 / اصول کافی، ج 1، ص 494 .
2- عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 54 .
منبع:
جلوههای تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی.
لیله الرغائب
الهی ! اول تو بودی و آخر تویی ، همه تویی و بس ، باقی هوس .
الهی ! نام تو ما را جواز ، مهر تو ما را جهاز ، شناخت تو ما راامان ، لطف تو ما را عیان . ضعیفان را پناهی ، مومنان را گواهی ، چه عزیز است آن کس که تو خواهی . نه شناخت تو را توان نه ثنای تو را زبان ، نه دریای جلال و کبریای تو را کران ، پس تو را مدح و ثنا چون توان ، تو را نداند کس ، تو را تو دانی و بس .
خداوندا ! خود کردم و خود خریدم ،آتش بر خود ، خود افروزانیدم . مهربانا ! اکنون که در غرقاب ام ، دستم گیر که گرم افتادم .
بارالها ! آمده ام تا در سایه ی مهد تو خستگی را از خود برهانم و کوله بار سنگین گناهانم را بر زمین بگذارم . از پشت کوه های آرزو های طولانی ، از آن سوی دریاهای غرور و خود خواهی آمده ام تا سر در آستانه ی پر عظمت تو بگذارم و های های بگریم … آمده ام تا دست های مرا بگیری ؛ با کفش هایی از امید آمده ام تا مرا ببخشایی و گل آرامش را در دل بپرورانم و اطمینان درو کنم ؛ونماز عشق بخوانم …
شهادت
. إِنَّ اللهَ لا یُوصفُ إلا بِما وصفَ بِه نَفسهُ، و أَنی یُوصَف الَّذی تُعجِز الحَواسُ أَن تُدرِكهُ و الاَوهامُ أَن تنَالهُ و الخطراتُ أن تحُدَّه و الأَبصارُ عَن الِإحاطَة بِه. نَأی فِی قُربه و قَرُب فی نَأیه
به راستی كه خدا، جز بدانچه خودش را وصف كرده، وصف نشود. كجا وصف شود آن كه حواس از دركش عاجز است، و تصورات به كنه او پی نبرد، و در دیده ها نگنجد؟ او با همه نزدیكی اش دور است و با همه دوری اش نزدیك.
تحف العقول ، ص 510
ميلاد "امام محمدباقر"(ع) بنا به روايتي(57 ق)
بنا به روايتي حضرت امام محمدباقر(ع) در اول رجب سال 57 ق در مدينه به دنيا آمد. آن حضرت را باقر لقب دادند كه به معناي شكافندهي علوم است، زيرا آن بزرگوار مشكلات و پيچيدگيهاي علميِ عصرِ خود را با دقت و ظرافتِ خاصي تجزيه و تحليل ميكرد. در دوران امامت آن حضرت، از سال 96 ق كه مقارن با سالهاي پاياني حكومت جور بني اميه و ضعف آن بود، فرصتي فراهم شد تا آن بزرگوار به تقويت بنيانهاي فكري و فرهنگي مسلمانان بپردازد. در اين زمان و همچنين در دوران امامت فرزندش امام جعفر صادق(ع) بسياري از علوم شكوفا شد و شاگردان آن دو بزرگوار، برخي از علوم را گسترش داده، علوم جديدي را نيز ابداع كردند. امام محمدباقر(ع) بر اثر سلطهي حكومتِ طاغوت، از نظر سياسي مُنزوي بود و اعتراضات او به صورت يك نهضت سياسي همه جانبه به سرنگوني رژيم بنياميه نيانجاميد. ايشان كه دريافته بود فرهنگ تشيع در انزوا قرار گرفته و زير چكمهي جلاّدان اُموي، بيرَمَق مانده است، دست به يك انقلاب وسيع فرهنگي زد و با تشكيل حوزهي علميه و تربيت شاگردان برجسته، فقه آل محمد(ص) و خط فكري تشيُّع را آشكار ساخت. پس از آن حضرت(ع) فرزند برومندشان، حضرت امام جعفر صادق(ع)، با تشكيل حوزهي علميه با چهار هزار نفر شاگرد، آن حركت و نهضت فرهنگي را غناي بيشتري بخشيد.
شهادت ام الکلثوم
ای آینه دار 5 معصوم در بحر عفاف در مکتوم
پرورده دامن ولایت مظلومه ی خاندان مظلوم
تو زینب دوم علی را نامند تو را به ام کلثوم
آن وقت که چهار ساله بودی پیرامون ماه حاله بودی
در خانه شیر حق به خوبی معصوم تر از غزاله بودی
دیری نگذشت که از ستمها سرگرم به اشک و ناله بودی
از آنچه به خانه علی(ع) رفت از داغ جگر چو لاله بودی
هفته معلم
آنان که آموختند هرگز فراموش نمی کنند از که آموختند
معلمی عشق است!
عشقی الهی و آسمانی و تو ای معلم عزیزم که به این عشق نائل آمدی روزت مبارک!
ق ماشين دودي را چنين شرح مي دهد :
منطق ماشین دودی
یكی از دوستان ما كه مرد نكته سنجی است، یك تعبیر بسیار لطیف داشت كه اسمش را گذاشته بود: « منطق ماشین دودی». می گفتیم منطق ماشین دودی چیست؟ می گفت من یك درسی را از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم.
وقتی بچه بودم، منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن وقتها قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران-شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم كه قطار وقتی در ایستگاه بود، بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می كنند و به زبان حال می گویند: « ببین چه موجود عجیبی است!» معلوم بود كه یك احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود، با یك نظر تعظیم و تكریم و احترام و اعجاب به او نگاه می كردند تا كم كم ساعت حركت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین كه راه می افتاد، بچه ها می دویدند، سنگ بر می داشتند و قطار را مورد حمله قرار می دادند. من تعجب می كردم كه اگر به این قطار باید سنگ زد، چرا وقتی كه ایستاده یك ریگ كوچك هم به آن نمی زنند و اگر باید برایش اعجاب قائل بود، اعجاب بیشتر در وقتی است كه حركت می كند.این معما برایم بود تا وقتی كه بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون كلی زندگی ما ایرانیان است كه هر كسی و هر چیزی تا وقتی كه ساكن است، مورد احترام است. تا ساكت است، مورد تعظیم و تجلیل است. اما همین كه به راه افتاد و یك قدم برداشت، نه تنها كسی كمكش نمی كند، بلكه سنگ است كه به طرف او پرتاب می شود و این نشانه یك جامعه مرده است. ولی یك جامعه زنده فقط برای كسانی احترام قائل است كه متكلم هستند نه ساكت؛ متحركند نه ساكن؛ باخبرترند نه بی خبرتر».
هتک حرمت به مرقد مطهر حجربن عدی
انا لله و انا الیه راجعون
حرمت به صحابی رسول الله(صلی الله علیه وآله) و یار با وفای امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛ حجر بن عدی را توسط کفار حربی سوریه به منتظران قائم آل محمد(عجل الله)تسلیت می گوییم
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران؛ شبکه تلویزیونی العالم روز گذشته در خبری فوری به نقل از منابع رسانه ای گزارش داد گروه موسوم به جبهه النصره در سوریه مسئولیت تخریب آرامگاه حجر بن عدی را بر عهده گرفت.
روز گذشته منابع خبري از تازه ترين جنايت تروريستها در سوريه در نبش قبر آرامگاه حجر بن عدي صحابه بزرگوار امام علي(ع) خبر دادند.
تروريستها در تازه ترين جنايت خود دست به نبش قبر “حجر بن عدي"صحابي بزرگوار امام علي(ع) در منطقه “مرج عذرا” در حومه دمشق زدند.
باده در شور تمناست خدا میداند
مراسم جشنی به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها )و روز معلم در حوزه علمیه فاطمیه پنج شنبه مورخ
92/02/12 با سخنرانی حجه السلام آقای حسنی از قم و باحضور طلاب و خانواده های گرامیشان برگزار شد