دو برخوردمتفاوت/ داستانی از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم )
علاّمه مجلسى در حديثى به نقل از صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم ، آورده است :
روزى پيامبر الهى در منزل خويش نشسته بود؛ كه خواهر رضاعى آن حضرت بر ايشان وارد شد.
چون حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله ، نگاهش به وى افتاد از ديدار او شادمان گشت و رو انداز خود را براى او پهن كرد تا خواهرش بر روى آن بنشيند.
پیامبر اعظم در آیینه قرآن
قرآن کریم متقن ترین و بهترین کتاب در معرفی و شناساندن پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ است؛ زیرا این کتاب کلام وحی و سخن خداوند متعال است و از جهت حقانیت و درستی مطالب، معتبرترین کتاب به شمار می رود. خداوند متعال، در قرآن کریم، در آیات متعددی درباره پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ سخن گفته است. در این آیات، گاهی به طور مستقیم و گاهی به شکل غیر مستقیم، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ معرفی شده است. این معرفی در قالب هایی همچون، ستایش و تمجید از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ، بیان اوصاف و شئونات، ذکر مقامات و مناقب و بیان عظمت روحی آن حضرت صورت گرفته. و جلوه های مختلف شخصیتی و رفتاری آن حضرت، تبیین شده است. آنچه که ما در این مقاله می آوریم ذکر فهرست وار این جلوه ها در آیات کریمه است که در سه بخش کلی «نام ها و اوصاف»، «مقامات» و «مناقب» پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ تنظیم شده است.
نام ها و اوصاف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در قرآن
یک: نام های پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن در برخی روایات، به نامهای پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در قرآن کریم اشاره شده است که ما در ضمن دو حدیث، آنها را بیان می کنیم.
صفحات: 1· 2
پیراستگی پیامبر از خطا و اشتباه
مصونيت پيامبر از خطا واشتباه در امور زندگى و جريانهاى عادى از جمله مسائلى است كه در علم كلام پيرامون آن بحث و گفتگو شده و اقوال فراوانى درباره آن به چشم مىخورد، در اين مورد، خرد براى حفظ «اعتماد مردم» به گفتار و رفتار پيامبر (ص) مصونيت را يك حالت لازم و شرط حتمى تلقى مىكند:
خطا و اشتباه در غير تبليغ دين به دو صورت متصور است:
الف - خطا در انجام وظيفه مذهبى اعم از فردى مانند اشتباه در ركعات نماز و يا اجتماعى مانند كشتن فرد بى گناه.
ب - اشتباه در امور روزانه زندگى.
مسأله جلب اعتماد مردم كه عامل مهم در پيشرفت مقاصد پيامبران است ايجاب مىكند كه پيامبران در قسمت عمل به وظائف مذهبى اعم از فردى و اجتماعى مصون از اشتباه باشند، زيرا اشتباه در اين قسمت كم كم سبب مىشود كه مردم در تعاليم و گفتههاى آنان به ديده شك و ترديد بنگرند و با خود چنين بينديشند:
«وقتى پيامبر در عمل به وظائف، اشتباه و خطا مىكند، از كجا معلوم كه در بيان تعاليم دچار اشتباه نشود؟» .
اين انديشه ايجاب مىكند كه پيامبران در كارهاى عادى و جريانهاى روزمره نيز از اشتباه و خطا مصون باشند، زيرا اشتباه در اين مورد از اعتماد مردم مىكاهد و سبب مىشود كه مردم به تعاليم او از ديده ديگرى بنگرند.
اشتباه نشود! ما نمىگوئيم اشتباه در امور زندگى ملازم با اشتباه در بيان وظائف و تعاليم است زيرا چه بسا ممكن است مردى از جانب خدا در قسمت دوم مصونيت داشته باشد ولى در امور عادى دچار خطا و لغزش گردد و تفكيك ميان اين دو كاملاً صحيح و پابرجاست.
اين تفكيك براى دانشمندان كاملاً امكانپذير است، ولى روى سخن در اينجا با افراد ديگر است كه نمىتوانند به اين نوع از مسائل با ديده تفكيك بنگرند، بلكه همه را به يك چوب مىرانند و وجود شك و ترديد يا خطا و خلاف در زندگى روزمره خود، موجب جوانه زدن شك در ديگر امور مربوط به پيامبر مىشود.
خداوند براى پيشرفت مقاصد بعثت، بايد پيامبران را با مصونيت و پيراستگى كامل مجهز سازد، تا از اين جهت اعتماد صددرصد مردم را به آموزگاران وحى جلب نمايد و در نتيجه هدف و مقصد بعثت كه تربيت و گرايش مردم است جامعه عمل بپوشد.
لذا امام ششم در روايتى مىفرمايد:
«روح القدس تحمل النبوه و روح القدس لاينام ولا يغفل ولا يلهور ولا يسهو:روح القدس حامل نبوت است، او نمىخوابد و غفلت نمىكند و از او اشتباهى رخ نمىدهد» 1
تا اينجا با داورى خرد در مسأله تجويز خطا و سهو بر پيامبران آشنا شديم اكنون وقت آن رسيده است كه با منطق قرآن در اين مورد نيز آشنا شويم، طبعاً منطق هر دو يكسان بوده و كوچكترين اختلافى ميان آن دو نخواهد بود.
نماز باعث تضمین شفاعت رسول الله (صلوات الله علیه)
بنده ای نیست که به اوقات نماز و طلوع و غروب خورشید اهمیت بدهد
مگر اینکه من برای راحتی هنگام مرگش،
برطرف شدن غم و اندوه
و نجات از اتش دوزخ ضامن شوم.
حضرت علی (ع) به نقل پیامبر اکرم (صلوات ا… علیه)
منبع: کتاب حیات عارفانه فرزانگان، ج2، ص17 به نقل از بحار، ج 83، ص 9
عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
مصونيت و پيراستگى پيامبر از خلاف و خطا، بسان ديگر پيامبران داراى مراحل سهگانه است، و اين مراحل عبارتنداز:
1- مصونيت مطلق (عمدى و سهوى) در تبليغ شريعت.
2- عصمت از خلاف و گناه در رفتار و گفتار.
3- پيراستگى از خطا و لغزش در جريانهاى عادى.
پيامبر اسلام و پيراستگى از گناه
گذشته از آيات فراوانى كه بر عصمت همه پيامبران از گناه دلالت دارند، مىتوان از آيه ذيل مصونيت او را از گناه استفاده كرد:
«و ان كادوا ليفتنونك عن الذى اوحينا اليك لتفترى علينا غيره و اذاً لا تخذوك خليلاً»
«آنان (مشركان) نزديك بود كه با پيشنهاد خود، تو را از آنچه، به تو وحى كرديم، بفريبند، تا غير آن را به ما نسبت دهى در اين هنگام تو را دوست خود بر مىگزيدند».
«و لولا ان ثبتناك لقد كدت تركن اليهم شيئا قليلاً»
«اگر به تو استوارى نمىبخشيديم، نزديك بود كه مقدار كمى به آنان متمايل گردى» .
«اذا لا ذقناك ضعف الحيوة وضعف الممات ثم لاتجد لك علينا نصيراً» (اسراء /73-75).
«در اين صورت دو برابر مجازات (مشركين) در زندگى دنيا و دو برابر مجازات آنان در سراى ديگر را به تو مىچشانديم، آنگاه در برابر ما، ياورى پيدا نمىكردى».
مفسران درباره علت نزول آيات، شأن نزولهاى گوناگونى نقل كردهاند كه بسيارى از آنها به خاطر مكى بودن آيات، صحيح و استوار نيست، تنها شأن نزولى كه با زمان نزول آنها تطبيق مىكند، همان است كه ابى حفص «صائغ» از امام باقر (ع) نقل مىكند كه قريش به پيامبر پيشنهاد كردند كه آنها خداى او را يك سال بپرستند مشروط بر اين كه پيامبر نيز بتان قريش را به همين اندازه پرستش نمايد.
اختلاف شأن نزولها در مفاد آيه تأثيرى ندارد آنچه مهم است اين است كه در آيه «ولو لا ان ثبتنناك لقد كدت تركن اليهم» دقت كافى انجام دهيم و براى توضيح دلالت آيه نكاتى يادآور مىشويم:
1- برخى از كوته نظران خواستهاند آيه را گواه بر عدم عصمت پيامبر بگيرند، در حالى كه از نظر محققان آيه از دلائل نقلى عصمت او مىباشد، و در حقيقت، باريك بينان و ژرف نگران از درختى كه در نظر مخالفان تلخ است ميوه شيرين چيده و خلاف مقصود آنان را استخراج كردهاند.
2- لازم است در تعيين فاعل فعل «كادوا» كه ضمير متصل «و ان كادوا ليفتنونك» از آن حاكى است، دقت كنيم ظاهر آيه نشان مىدهد كه مقصود از ضمير «كادوا» همان مشركان است و فاعل «ليفتنونك» نيز از آن حاكى مىباشد، و روى هم رفته مفاد آيه اين است: مشركان نزديك شدند كه او را بفريبند، و در اين آيه سخنى از نزديك شدن پيامبر (ص) به ميان نيامده است .
3- آيه «ولولا ان ثبتناك لقد كدت تركن اليهم شيئاً قليلاً» از دو جمله كه يكى شرط (ثبتناك» و ديگرى جزا (لقد كدت تركن) تشكيل يافته است و لفظ «لولا» در زبان عرب، معادل «اگر نبود» (يا اگر نه اين بود) در زبان فارسى است در اين صورت مفاد آيه اين است اگر نه اين بود كه تو را ثابت قدم نگه داشتيم، نزديك بود كه به آنها متمايل شوى، ولى تثبيت الهى مانع از تحقق نزديكى شد، نه تنها ميل و انعطافى از تو سر نزد، بلكه به آن هم نزديك نشدى.
4- اين ثبيت الهى، جز تثبيت در مرحله فكر و انديشه، آنگاه در مرحله عمل و رفتار چيزى نيست؛ يعنى لطف الهى آنچنان شامل حال او گرديد كه قرب به مشركان و سازش با آنها درباره پرستش بتان آنها، نه در ذهن و انديشه او جوانه زد و نه در خارج جامه عمل پوشيد.
و تثبيت به اين معنى جز عصمت و «تسديد» پيامبران به وسيله روح القدس و غيره چيز ديگرى نيست.
5- بايد توجه داشت كه اين تثبيت به يك مورد و دو مورد اختصاص ندارد، بلكه پيوسته شامل حال او مىباشد زيرا همان جهت كه سبب شد خدا به پيامبر در اين مورد خاص، استقامت قدم و استوارى گام بخشد، در ديگر موارد نيز وجود دارد، و جهتى ندارد كه در يك مورد او را تثبيت كند و در مراحل ديگر او را به خود واگذارد.
6- تثبيت الهى آنچنان نيست كه عنان اختيار و آزادى را از كف بربايد و ديگر، پيامبر تثبيت شده نتواند بر خلاف آن كارى صورتندهد بلكه با اين وضع مىتواند يكى از دو طرف كار را برگزيند براى بيان اين جهت در آيه سوم مىفرمايد:
«اذا لا ذقناك ضعف الحيوة وضعف الممات ثم لا تجدلك علينا نصيراً»
«در اين موقع دو برابر عذاب (مشركان) را در زندگى اين جهان و جهان ديگر به تو مىچشانيم، آنگاه در برابر ما ياورى پيدا نمىكردى».
با توجه به اين نكات روشن شد كه نه تنها مفاد آيه در كام «عدليه» كه عصمت را حالت لازم در پيامبران مىدانند، تلخ نيست، بلكه بسيار شيرين و نويد بخش است و آن اين است كه: خداوند پيامبر خود را به خود او واگذار نمىكند و در لغزشها و سراشيبىها به او تثبيت و استوارى مىبخشد و او را از قرب و نزديك شدن به گناه (تا چه رسد به خود آن) باز مىدارد.
و در حقيقت، جمله «ولولا ان ثبتناك لقد كدت تركن» بسان «ولولا فضل الله عليك و رحمته لهمت طائفة ان يضلوك»(نساء /113) است جز اين كه آيه مورد بحث مربوط به تثبيت در برابر گناه و آيه دوم مربوط به صيانت پيامبر از لغزشهاى سهوى و غير عمدى است و با صرف نظر از اين تفاوت شيوه بيان و نحوه دلالت در همهيكسان است و هم اكنون در بحث بعد كه پيرامون پيراستگى پيامبر از خطا است گفتگو مىكنيم، و پيرامون آيه توضيح كافى خواهيم داد.
آرامش چیست؟
آرامش چیست ؟
نگاه به گذشته و شکر خدا
نگاه به اینده و اعتماد به خدا
نگاه به اطراف و جستجوی خدا
نگاه به درون و دیدن خدا
لحظه هایت سر شار از بوی خدا . . .
شکرت خدا…
وقت الصلاهَ
سفارش اميرالمؤمنين علي عليه السلام درباره ي نماز اول وقت چه بود؟
امير المؤمنين عليٌّ عليهالسلام
مِن كتابهِ لمحمّدِ ابنِ أبيبكرٍ: اِرتَقِبْ وقتَ الصَّلاةِ فَصَلِّها لِوَقتِها ، ولا تَعَجَّلْ بها قَبلَهُ لِفَرَاغٍ ، ولا تُؤخِّرْها عَنهُ لِشُغلٍ .
امام على عليهالسلام
- در نامه خود به محمّد بن ابى بكر- : مراقب وقت نماز باش و آن را به هنگام بخوان ، نه به دليل بيكارى آن را پيش از موقع بخوان و نه به سبب كارى آن را از وقتش به تأخير انداز .
بحار الأنوار : 83 / 14 / 25 منتخب ميزان الحكمة : 328
ای حجت حق
افسوس كه عمرى پى اغيار دويديم *** از يار بمانديم وبه مقصد نرسيديم
سرمايه ز كف رفت وتجارت ننموديم *** جز حسرت واندوه متاعى نخريديم
پس سعى نموديم كه ببينيم رخ دوست *** جان ها به لب آمد، رخ دلدار نديديم
ما تشنه لب اندر لب دريا متحيّر *** آبى به جز از خون دل خود نچشيديم
اى بسته به زنجير تو دل هاى محبّان *** رحمى كه در اين باديه بس رنج كشيديم
چندان كه به ياد تو شب وروز نشستيم *** از شام فراقت چو سحر گه ندميديم
اى حجّت حقّ پرده ز رخسار برافكن *** كز هجر تو ما پيرهن صبر دريديم
ما چشم به راهيم به هر شام وسحرگاه *** در راه تو از غير خيال تو رهيديم
اى دست خدا دست برآور كه ز دشمن *** بس ظلم بديديم وبسى طعنه شنيديم
شمشير كَجَت، راست كند قامت دين را *** هم قامت ما را كه ز هجر تو خميديم
اى صاحب ولايت ووالاتر از همه *** اى چشمه حيات وافاضات دائمه
اى ابتداى خلقت وسر حلقه وجود *** اى انتهاى سلسله اولياء همه
از جلوه تو، خلقت عالم شروع شد *** از عمر تو، به دور زمان، حُسن خاتمه
شاها به افتخار قدوم شريف تو *** شد سامرا به عالم ايجاد عاصمه
يابن الحسن بيا، كه شد از روز غيبتت *** دنيا پر اضطراب وبشر در مخاصمه
از سينه هاست، نعره صلح وصفا بلند *** و ز كينه هاست، فكر همه در مهاجمه
مشكل بود، كه جمله حقّ بشنود كسى *** كز باطل است، گوش بشر پر ز همهمه
قرآن، كه (لا يَمسُّه اِلاّ المُطهَّرُون) *** با رأى هر كسى، شده تفسير وترجمه
تا دولتِ جهانىِ خود را به پا كنى *** دادت خدا شجاعت ونيروى لازمه
حكم تو عدل مطلق وفرمان داور است *** حاجت نباشدت به شهود ومحاكمه
ز آن سركشان، كه مردم دنيا به وحشتند *** قلب سليم وپاك تو را نيست واهمه
با اين قواى جهان گير ظالمان *** تنها توئى اميد بشر، يا ابن فاطمه (عليها السلام)
اى پرچم شكوه تو بر آسمان بلند *** يك ره، نظر فكن به علمدار علقمه
بنگر به خاك وخون، عَلَم سر نگون او *** گوئى كه با درفش تو دارد مكالمه
امشب (حسان) به ياد تو از غصّه فارغ است *** هر دم كند دعاى ظهور تو، زمزمه