خدا می بیند
به آیت الله بهجت گفتند کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید …
فرمودند لازم نیست یک کتاب باشد ، یک کلمه کافیست که بدانی خدا می بیند !
خواص برنج
مسلم شده است که ضمن گرفتن پوست و سفید کردن دانه برنج مقدار قابل ملاحظهای از ویتامینها و خواص ضد التهاب
عصبی شلتوک از دست میرود، زیرا این مواد در پوست و در غشای قهوهای برنج وجود دارد.
به علاوه طبق بررسیها روشن شده است که مقدار ویتامینهای موجود در دانه سفید شده نیز در طول مدت زمان انبارداری
برنج به خصوص اگر مدت درازی باشد کم میشود؛
به عبارت دیگر برنج تازه دارای ویتامین بیشتری از برنج کهنه است. دانه برنج دارای مواد غذایی است که تحریکات احشا و
درون معده را آرام میسازد.
نماز معیار ارزشگذاری سایر اعمال
نماز معیار ارزشگذاری سایر اعمال انسان است.
شخص نمازگزار علاوه بر نماز خویش، باید سایر افراد خانواده را نیز تشویق به خواندن نماز بکند.
این موضوع در خطبه 199 علی(علیه السلام) به طور واضح بیان شده است.
«و قد عرف حقها رجال من المؤمنین الذین لا تشغلهم عنها زینة متاع و لاقرة عین من ولد ولا مالٍ…» (1)
«همانا کسانی از مؤمنان حق نماز را شناختند که زیور دنیا از نماز بازشان ندارد و روشنایی چشمشان
یعنی اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود. خدای سبحان میفرماید: «مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش،
آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمیدارد.»
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پس از بشارت به بهشت خود را در نماز به زحمت میانداخت، زیرا خداوند به او
فرمود: «خانواده خویش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. پس پیامبر(صلی الله علیه و آله) در پی
خانواده خود را به نماز فرمان میداد و خود نیز در انجام نماز شکیبا بود.»
1- المعجم المفهرس نهجالبلاغه، خطبه 199، محمد دشتی، کاظم محمدی
مسلمان شدن سلمان فارسی
سلمان روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله ) را در قبرستان بقیع در حال تشیع جنازه ای مشاهده کرد. پس از سلام و عرض ادب، پشت سر آن حضرت به راه افتاد تا بتواند مهر نبوت آن سرور را ببیند.
سلمان وقتی مهر درخشان آن حضرت را دید، جلو رفت و آن را بوسید و به گریه افتاد و شهادتین را بر زبان جاری ساخت و مسلمان شد.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله ) از گریه سلمان به شگفت آمده و علت گریه اش را از او پرسید، سلمان سرگذشت خود را از اول تا آخر برای پیامبر بازگو کرد.
انتخاب نام سلمان، نشانه پاکی و سلامت روح سلمان است
حضرت پس از شنیدن سخنان سلمان و سرگذشتش از او خواست تا شرح حال خود را برای یاران نیز بازگو کند.
پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله ) سلمان را به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه “هر وقیه معادل چهل درهم"، از مرد یهودى، خرید و آزادش ساخت و نام زیباى “سلمان” را بر او نهاد.
این تغییر نام، بیانگر آن است که: برخى از نامهاى عصر جاهلیت، شایسته یک مسلمان نیست و دیگر اینکه واژه “سلمان” از سلامتى و تسلیم گرفته شده است و انتخاب این نام زیبا از سوى پیامبر(صلی الله علیه و آله ) نشانه پاکى و سلامت روح سلمان است.
بعد از اسلام آوردن وی، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله ) به او فرمود: نام خود را از امروز به بعد سلمان بگذار و لذا او به همین نام سلمان، معروف و مشهورتر است. او یکی از معمرترین و از زاهدان دوران خود بوده و در علم و دانش سرآمد اهل زمان به حساب
می آمد؛ چنانکه در بسیاری از روایات نقل شده که سلمان علوم پیشینیان و آیندگان را میداند و در راه اسلام رنج فراوان برد.
با تو میگویم:
وقتی خلوت میکنیم با خودمان؛ وقتی بدیهایمان را می شماریم؛ غیبتها توجه مان را جلب میکند، دروغهای ریز و درشت یادمان میآید، بدخلقیها آزارمان میدهد اما کمتر پیش میآید تا خودمان را ظالم بدانیم که همیشه پیش خودمان فکر کردهایم که: آدم نه … آدم نکشتهایم. دزدی هم تا جایی که در حافظه داریم، نه … دزدی هم نکرده ایم. مال مردم خوری هم اصلا به قیافهمان نمیآید. برای ما، ظلم همیشه کلمهای است که می گذاریمش کنار کسی که مال فلان بچه یتیم را با خیال راحت میخورد، از دیوار خانه مردم بالا میرود، و یا صفتش میکنیم برای کسی شبیه قذافی مثلا.
اما تو نگاهت با ما از زمین تا آسمان، فرق دارد. تو ظلم را همین دوست داشتنهای بی حساب میدانی؛ همین که چشمم را ببندم روی خدایی تو و چیزهایی را دوست داشته باشیم که تو دوستشان نداری. که بت بسازم از دنیا، حتی اگر پدرم اسم کوچکم را گذاشته باشد «عبدالله» .
ظلم از منظر خدایی تو، یعنی به جای تو، فرزندم بشود همه داشتهام؛ حتی اگر شهره ایمان باشم در شهر.
تو ستم را تنها در گرفتن جان انسانها نمیدانی؛ تو ستم را در این میدانی که وقت گرفتاری، در ِ اولین خانهای را که میزنم، در ِ خانه تو نباشد و دستهایم را در آستان ِ کسی بالا ببرم که ساحت تو نیست؛ حتی اگر “ایاک نستعین ” های نمازم ، شنیدنی باشد.
معنی ظلم را تو در این میدانی که تکیه بزنم به دیوارهای پوشالی که به تکانی فرو میریزند؛ حتی اگر بارها در جمعهای کوچک و بزرگ، آیهها تلاوت کردهام، روایتها خواندهام و سخنها گفتهام از توکل به خدا.
این بار که به خلوت با خودم نشستم، از چشمها خدایی تو به ظلم نگاه میکنم؛ آن وقت است که معلومم میشود سالهاست به ستم میگذرد و این خدایی توست که هنوز هم بنده خود میدانیام ؛ روزیات را از من دریغ نمیکنی؛ وقت گرفتاری، دستگیرم میشوی و با همه بدیها و ظلمهایی که تک تکشان را میبینی و ریز تمامشان را میدانی، باز چشم هابت را به رویشان میبندی.
یادم بماند:
یادم بماند هیچ ظلمی بالاتر از ندیدن خدایی تو نیست …
عرش خدا روی دوش کیست؟
در کریمه 16 سوره حاقه میخوانیم: وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ(حاقه/16):[فرشتگان در اطراف آسمان قرار مى گیرند (و براى انجام مأموریتها آماده مى شوند) و آن روز عرش (قدرت) پروردگارت را هشت فرشته برفراز همه آنها حمل مى کنند].
در کثیری از روایات ذیل این آیه، از چهار یا هشت ملک مقرب حامل عرش نام برده شده است که اسرافیل(و در برخی متون: سرافین یا سرافیل) سرآمد آنهاست.
این حاملان عرش، گر چه صریحاً در این آیه تعیین نشده اند که از فرشتگانند یا غیر آنها، ولى ظاهر تعبیراتِ مجموع آیه، نشان مىدهد: آنها از فرشتگانند، ولى، مشخص نیست که آیا هشت فرشته اند، یا هشت گروه کوچک یا بزرگ. البته، آنچه در روایات اسلامى آمده، حاملان عرش هم اکنون چهار نفر (یا چهار گروه) هستند، اما در قیامت دو برابر مى شوند، چنان که در حدیثى، از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: إِنَّهُمُ الْیَوْمَ أَرْبَعَةٌ فَإِذا کانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ أَیَّدَهُمْ بِأَرْبَعَة آخَرِیْنَ، فَیَکُوُنوَن ثَمانِیَةً:«آنها امروز چهار نفرند، و روز قیامت آنها را با چهار نفر دیگر تقویت مى کند، و هشت نفر مى شوند.
باید توجه داشت اگر حاملان هشتگانه عرش، هشت گروه باشند، ممکن است گروه هائى از فرشتگان و گروهى از انبیاء و اولیاء عهده دار این مهم گردند، و به این ترتیب، بخشى از تدبیر نظام آن روز را فرشتگان بر عهده دارند، و بخشى را انبیاء، اما همه، به فرمان خدا است.(1)
رسـول خـدا (صـلى الله عـلیـه وآله ) فـرمـود: مـن سـیـد مـخـلوقـات خـداى - عـزوجـل - هـسـتـم و مـن از جـبـرئیـل و مـیـكـائیـل و اسـرافـیـل و فـرشـتـگـان حامل عرش خداوند و همه فرشتگان مقرب برترم.(2) در روایتی دیگر از حضرتش مروی است: اسرافیل بر جبرئیل تفاخر كرد و گفت : من از تو بهترم ! جبرئیل گفت : از چه جهت تو از من بهترى ؟ جواب داد: براى این كه فرشتگان حامل عرش زیر نظر من هستند و صاحب صورم و مقرب ترین فرشته خدایم ! جبرئیل گفت : من از تو بهترم ، زیرا من امین وحى خدا به سوى انبیاء مى باشم و هر امتى را كه خداوند هلاك كرده ، به دست من بوده است .
خطاب آمد: ساكت باشید! كه به عزت و جلال خودم ، افرادى را خلق كرده ام كه از شما بهترند. سپس حجابهاى قدرت برداشته شد، دیدند كه بر ساق عرش نوشته شده : لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، على و فاطمة و الحسن والحسین خیر خلق الله.(3)
در ذیل آیه “فالمدبرات امرا"(نازعات/5)، برابر روایات، جبرئیل موکَّل وحی الهی، بادها و لشکرها، میکائیل موکَّل باران و نباتِ زمین، اسرافیل مأمور رساندن فرمان الهی به ایشان و عزرائیل مامور گرفتن جان ها معرفی شده است.(4) دمیدن در صور مهمترین مسئولیت اسرافیل است. بیشتر مفسران شیعى و برخى از مفسران اهلسنت براساس روایات تفسیرى دمیدن در صور را دو بار دانستهاند كه در پى نفخه نخست، همگان مىمیرند و در پى نفخه دوم براى حضور در قیامت زنده مىشوند امّا برخى به استناد تعابیر قرآنى «فَزَع، صَعق و احیاء» و برابر پارهاى از روایات آن را سه بار و برخى 4 بار (فزع، صعق، احیاء و جمع) دانستهاند.(5)
طبق برخی از روایات، اسرافیل آخرین کسی است که در پایان دنیا از سوی خداوند مرگ را درمی یابد و نخستین کسی است که زنده میشود و نفخه دوم را برای زنده گرداندن مردگان میدمد.
نام اسرافیل در قرآن نیامده است اما ذکر ویژگیها و ماموریتهای خطیر او، در اخبار و روایات ذیل آیات،فراوان آمده است. افزون بر آنچه گذشت در اخبار و روایات اسلامی، پاره ای دیگر از اوصاف این ملک مقرب اینگونه به تصویر کشیده شده است:
۱. «اسرافیل، مظهر صفت حیات خداوند دانسته شده است؛ همان گونه که جبرئیل مظهر علم و میکائیل مظهر اراده و عزرائیل مظهر قدرت او میباشند. از این رو به اعتقاد برخی، حیات ابدی اخروی موجودات زنده تعلق به نفخه دوم اسرافیل دارد، و نفخه اولی بازگرداندن از ظاهر به باطن است برای اینکه حیات دنیوی به کلی پایان پذیرد.
2. هنگامی که حضرت ابراهیم خلیل توسط منجنیق نمرود به آتش انداخته شد «اسرافیل» اولین فرشته بود که به فرمان خدا به کمک او شتافت.
۳. سه سال همراهی او با پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قبل از نزول وحی به گونه ای که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) صدای او را میشنید، ولی خودش را نمیدید.
۴. از وظایف مهم اسرافیل که در روایات بر آن زیاد تأکید شده، دمیدن صور هنگام برپایی قیامت است که بیشتر به همین ویژگی شناخته میشود.
۵. طبق برخی از روایات، اسرافیل آخرین کسی است که در پایان دنیا از سوی خداوند مرگ را درمی یابد و نخستین کسی است که زنده میشود و نفخه دوم را برای زنده گرداندن مردگان میدمد. درپاره ای از روایات سخن از این است که «عزرائیل» آخرین کسی است که از جانب خدا قبض روح میگردد.
۶. در برخی روایات، او موذن آسمانها دانسته شده است.
۷. در روایات آمده است که این فرشته الهی در برابر عظمت و بزرگی خداوند، خویش را بس حقیر میشمارد و خود را با بالی از بال هایش میپوشاند. قرآن نیز بدون نام بردن از اسرافیل، از فرشتگانی سخن گفته است که دارای دو یا سه و یا چهار بال میباشند. البته مقصود از بال داشتن فرشتگان آن نیست که آنها همچون پرندگان دارای دو بال پُر از پَر باشند، بلکه بدین معناست که آنها نیز دارای چیزی هستند که به وسیله آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان میروند.» (6)
8. در پارهای دیگر از احادیث آمده: حاملان عرش الهی، چهار نفر از اولین (یعنی نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام) و چهار نفر از آخرین (یعنی محمد صلی الله علیه و آله، علی، حسن و حسین علیهم السلام) هستند و معنای حامل عرش بودن، حامل علم بودن است. و از امام صادق علیه السلام روایت شده که مقصود از عرش، علم است و حاملان آن هشت نفرند که چهار نفر از ما و چهار نفر از کسانی هستند که خدا خواسته است و از امام علی علیه السلام روایت شده که حاملان عرش الهی دانشمندان هستند که خدا علمش را به آنان آموزش داده است و از امام رضا علیه السلام روایت شده که عرش خدا اسم علم و قدرت است. (7)
از این دسته اخیر احادیث استفاده میشود که عرش حضرت رحمن که کنایتی است از مرکز زمان داری و تدبیر عالم هستی، با علم و قدرت الهی پیوند دارد و حاملان عرش، حاملان علم خدایند که در صدر آنها پیامبران و پیشوایان پاک آخرین دین الهی اند، با این حال، گروهی از فرشتگان نیز ایشان را در این ماموریت خطیر همراهی میکنند.
پینوشتها:
1. نمونه، ذیل آیه شریفه.
2. فرشتگان و تحقیقى قرآنى، روایى و عقلى، على رضا رجالى تهرانى.
3. هفتاد و دو داستان از شفاعت امام حسین (علیه السلام)، ص 40.
4. دائره المعارف قرآن کریم، جلد 3.
5. همان.
6. دانشنامه کلام اسلامی، موسسه امام صادق(ع)، شماره 40
7. تفسیر قرآن مهر، جلد بیست و یکم، ص:214
عامل حقیقی ترس آور نیست؟؟
اضطراب عبارت است از یک احساس ناراحتکننده و مبهم ترس ، وحشت ، یا خطر با منشای ناشناخته که بر فرد مستولی میگردد.
برای بعضی از افراد این حالت ممکن است ناگهانی روی دهد و بر طرف شود، اما برای بعضی دیگر این حالت به صورت مزمن در میآید.
اضطراب بر خلاف ترس طبیعی، یک عامل حقیقی ترس آور یا خطرناک یا آسیب رسان وجود ندارد
بلکه فقط به طور خودکار و ناخود آگاه ذهن آدمی دچار احساس خطر می شود و هر گاه ذهن در اثر
تنش های روانی و استرس های عصبی و حوادث ناخوشایند و ناگواری که در زندگی مکررا رخ می دهد
از روال عادی خارج شود و حساسیت بیش از حد به رخداد های آتی و احتمالی پیدا کند فرد دچار اضطراب می شود.
کدبانوگری(3)
1- نرم نگه دارنده ی پتو
نرم و پرزدار نگه داشتن پتوهای پشمی و کتانی پس از شست و شو همیشه برای خانمها دغدغه آفرین است؛
مشکل با اضافه کردن دو فنجان سرکه سفید به آب مورد استفاده برای شست و شو تا حدّ زیادی بر طرف میشود.
البته به یاد داشته باشید هرگز مادّه شوینده بخاردار و سرکه را با هم به آب نیفزایید؛ زیرا گازی خطرناک از آن متصاعد
خواهد شد.
2- ساخت برف پاک کن با سیبزمینی
اگر در یک روز بارانی، برف پاک کن ماشین از کار بیفتد، چه کار خواهید کرد؟ یک سیبزمینی جوانه زده و بیمصرف را از
وسط نصف کنید و آن را روی شیشه جلوی اتومبیل بمالید،
بدین ترتیب، قطرات باران روی شیشه خواهد لغزید و مانع دید شما نخواهد شد.
اما توصیه میکنیم که در اسرع وقت، ماشین را به یک تعمیرگاه برسانید.