عمل به معلومات
هرکه عمل کرد به معلومات خودش ، خداوند مجهولات او را معلوم می فرماید …
آیت الله بهجت
با تو میگویم :
سایههای بلند مردان آفریقایی را یکی یکی پشت سر میگذارم. از کنار تنه زدنها بیاندکی ناراحتی رد میشوم.
چهره های غریبهی سیاه سفید و زرد و سرخ، آشناترین چهرههایی هستند که میشناسم؛
اهالی مراکش که پیپرسیدن کشورم محاصرهام میکنند، نگران نمیشوم.
صداهای ناآشنا و گویشهای متفاوت که در هم میآمیزند، از نفهمیدنشان کلافه نمیشوم.
پایم از لگد ِزن آفتابسوخته بلندقامت که بیعذرخواهی میگذرد، درد نمیگیرد.
اینجا همه چیز جور دیگری است.
اگر این مردهای غریبه را که اینجا آرام و با خیال راحت، کنارشان طواف میکنم در خیابان خلوتی در تهران میدیدم،
حتماً با عجله و با دعای پنهان زیرلبی از کنارشان به سرعت میگذشتم.
اگر این چهرههای رنگی - که اینجا چهرهشان شبیه صمیمیترین دوستهای دوره دبیرستان است -
را جای دیگری میدیدم، میایستادم به تماشا و با تعجب و بیکمترین نشانهی آشنایی،
محو تفاوت رنگهایشان میشدم.
اگر همین جماعت مراکشی را که حالا از همه توانم استفاده میکنم تا حرفم را بفهمند و نگاه مهربان ِ ایرانیها را به
همه مسلمانان جهان درک کنند؛ وقت رد شدن از میدانی وسط شهر میدیدم که سؤالی داشتند،
شانههایم را بالا میانداختم و با گفتن ببخشید من فرانسه نمیدانم، بیتفاوت از کنارشان رد میشدم.
این کلمههای مبهم و ناآشنا که اینجا برایم تبدیل شدهاند به سرودی زیبا که مضمون اصلیاش خداست؛
را در فرودگاه میشنیدم، از این که هیچ کدامشان را نمیفهمم حیران و سرگردان میشدم.
اگر این زن بلندقامت در شلوغی بازار، پایم را لگد میکرد یا تنه میزد؛ ناراحت میشدم؛ اما اینجا جای دیگری است.
آدمها، وقتی با لباسهای یک شکل و یک رنگ، آرام و موقر، با چشمهای بهاشکنشسته، واردش میشوند؛
آدمهای دیگری میشوند که آشنایند و کنارشان آرام هستی.
همه اینها اثر اینجاست…اثر خانه ایی که امنترین جای جهان است.
یادم بماند:
یادم بماند هیچ کجا خانه تو نمیشود…
درمان اسهال
افرادی که دچار اسهال میشوند بهتر است از کته ماست با کمی سیر و نعناع استفاده کنند و از عرق نعناع و گلاب هر نیم
ساعت 30 سی سی به صورت متناوب زیر نظر پزشک بهره ببرند.
خواص درمانی برنج
تولید اسپرم را افزایش میدهد
برای شکمروش و درد رودهها و زخم رودهها و اسهال خونی و اختناق رحم و امراض کلیه و مثانه نافع است.
رنگ صورت را جلا میدهد و اگر با شیر و شکر خورده شود خیلی مقوی است.
خواب آور است و خوابی نیکو میآورد. تشنگی را رفع می کند و اسهال صفراوی را تسکین میدهد.
ارزش نماز و تأثیر بر کارهای دیگر
امام علی علیه السلام می فرمایند: «واعلم ان کل شیء من علمک تبع لصلوتک» (1)
«و بدان که هر کار دیگرت در ارزش تابع نمازت خواهد بود.»
1- شرح نهجالبلاغه خویی، نامه 27
خواص انگور
1- یکی از خواص مهم انگور، تصفیه ی خون و خون ساز بودن آن است، البته این خاصیت در انگور قرمز بیشتر از انگور سبز است. لذا چنانچه از کم خونی رنج می برید، خوردن انگور قرمز یا یاقوتی را به شما توصیه می کنیم.
2- افرادی که خیلی لاغرند و می خواهند چاق شوند، میتوانند یک لیوان صبح و یک لیوان عصر آب انگور بخورند.
انگور هم لاغر کننده است و هم چاق کننده، به این صورت که اگر انگور را از صبح تا ظهر، به تنهایی میل کنید لاغر کننده و اگر آن را همراه با غذا بخورید چاق کننده است.
3- انگور و آب آن برای کسانی که در اثر یک بیماری طولانی ضعیف شدهاند، بسیار مفید است. افرادی که در دوره نقاهت بیماری به سر می برند و یا ضعف عمومی دارند، سعی کنند از انگور، هویج، سیب و هلو به مقدار زیاد استفاده کنند. البته بهتر آن است که این میوه ها را با هم در آب میوه گیری بریزند و آب میوه مخلوط را در طول روز جرعه جرعه بنوشند.
4- انگور برای سل، یبوست، بواسیر و سیاه سرفه اثر شفابخش دارد.
5- انگور غذای بسیار خوبی برای مبتلایان به اوره خون بالا و اسیدوز میباشد.
6- آب انگور تازه برای بیمارانی که دچار ورم کلیه هستند، نوشیدنی مناسبی است، زیرا ادرارآور است. حتی در این مورد بهتر است به جای شیر به بیمار، آب انگور تازه داده شود.
7- به دلیل مغذی و مقوی بودن انگور، برخی از پزشکان عقیده دارند که آب انگور تازه نوعی شیر با منبع گیاهی است که مواد غذایی آن به مراتب بیشتر ار شیر حیوانی است.
8- مصرف آب انگور تازه برای کسانی که نارسایی کبد دارند توصیه شده است، زیرا آب انگور عمل ذخیره قند در کبد و دفع صفرا را تسهیل میکند. کبد را تقویت میکند و به فعالیت سالم آن کمک میکند.
9- انگور موجب افزایش اشتها می شود.
10- انگور، سموم بدن را دفع میکند و یبوست را برطرف میسازد.
11- اگر آب انگور را بر پوست بمالید، چین وچروک آن را بر طرف میکند و پوست را با طراوت میکند.
11- انگور برای کسانی که مبتلا به ورم مفاصل ، روماتیسم، نقرس و سنگ کلیه می باشند، مفید است.
12- انگور برای کسانی که دچار مسمومیت، عوارض فشار خون بالا و سوء هاضمه، اختلالات پوستی، کورک، اگزما و نفریت(ورم چرکی کلیهها) شدهاند سودمند است.
13- آب انگور تازه شیر زنان را زیاد میکند.
14- انگور در زدودن غم و اندوه و بیتابی شدید، بسیار موثر است. از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمود: “پس از طوفان نوح که آب، زمین را شست و حضرت نوح در قبرستانها، استخوان مردگان را دید و بسیار اندوهناک گشت، خداوند متعال به او وحی کرد که انگور سیاه بخور تا غم تو از بین برود.” (بحارالانوار/ج14/باب اطعمه و اشربه)
15- انگور عاملی مهم برای بازگشت نیروی عضلانی است.
16- انگور یک غذای خوب برای سلسله اعصاب میباشد و فشار عصبی را تسکین میدهد.
17- انگور تازه برای بهبود بیماری های قلبی بسیار سودمند است.
18- انگور قند خون را نیز تنظیم می کند. در اثر ورود قند انگور به خون، نیرویی به وجود میآید که ماهیچهها به وسیله آن کار میکنند.
19- انگور باعث پاک سازی معده و روده از مواد زائد و مضر می شود.
20- انگور دو برابر گوشت در بدن انرژی تولید میکند، ولی بر خلاف گوشت اوره خون را افزایش نمی دهد.
21- طبق تحقیقات علمی جدید، انگور بسیاری از میکروب های بیمار زای داخل بدن را نیز از بین می برد.
صحبتهای درگوشی مجاز!
در فرهنگ قرآن، کلیدواژه “نجوا” مرادف و ترجمانی است برای صحبتهای درگوشی، زیرگوشی، پچپچ، زمزمه، یواشکی و تعابیری از این دست.
“نجوا” مقابل “ندا” ست. وقتی بانگ برمیداری و بیپروا سخن میکنی، این میشود ندا. اما وقتی آنقدر آهسته صحبت میکنی(با خود یا دیگری) که دیگری نشنود، این میشود نجوا.
وقتی با خود نجوا میکنی، این میشود حدیث نفس. اما وقتی با بزرگی چون خدا، سخن میگویی این میشود “مناجات” که مقابلش را میگویند “مُنادات” یعنی گفتگوی دو سویه بلند و بیپروا.
آدم مبادی آداب و متخلق به اخلاق، در جمع با دیگری درگوشی صحبت نمیکند چون این طرز صحبت کردن، اساسا سوء ظنبرانگیز است. از جمع، هر کسی شما را ببینید با خود قیاس میکند لابد دارند پشت سر من حرف میزنند یا شاید فلانی رازی سر به مهر دارد و از میان جمع، مرا را نامحرم میداند و از این دست خیالات و اوهام که خیلی هم پربیراهه نیست؛ و گرنه آدمی که ریگی به کفشش نباشد، صحبتهای یواشکی در حضور دیگران، چه وجه موجّهی میتواند داشته باشد؟
آری، بسا هست شما با دیگری نجوا میکنید با اینکه سوء ظن حاضرین را برمیانگیزید اما در کار شما مصلحت یا خیر و منفعتی نهفته است که مجوزی خردپسند برای این کار به ظاهر ناپسند است.
صدالبته این را از خود نمیگویم بلکه بر این گفته سندی مستند و حجتی موجه دارم.
قرآن، این صحیفه محکم الهی، به طور کلی، سفارش میکند که در حضور حاضرین، جانب تقوا را پاس بدارید و نجوا و صحبتهای یواشکی را فرونهید. با این همه، در پارهای آیات، به انواعی خاص از نجوا اشاره کرده و بر آن مهر جواز نهاده است.
اگر بخواهیم یک دستهبندی از آیات نجوا به دست دهیم، به شکل زیر خواهد بود:
1. آیاتی که جنبه تهدیدآمیز دارد و فرایادمان می آورد که خدا از راز نهایتان با خبر است، نمونه را:
اسرا/47: ما از خود آنان به سخنان رمزی و زیر گوشی، که به هنگام شنیدن گفتار تو میگویند و میشنوند، آگاهتریم آنگاهکه ستمکاران میگویند: جز از مردی سحر زده پیروی نمیکنید.
توبه/78: آیا نمیدانند که خدا از راز و رمز و نجوای آنان آگاه و دانای به غیبها است؟
2. آیاتی که از مطلق نجوا نهی کرده است. نمونه را:
مجادله/8: آیا آنان را ندیدی که از نجوا و راز گفتن منع شدند سپس بازگشتند به آنچه از آن منع شده بودند؟
بسا هست شما با دیگری نجوا میکنید با اینکه سوء ظن حاضرین را برمیانگیزید اما در کار شما مصلحت یا خیر و منفعتی نهفته است که مجوزی خردپسند برای این کار به ظاهر ناپسند است.
3. آیاتی که نجوا را عملی برخاسته از ناحیه شیطان میداند؛ نمونه را:
مجادله/10: سخن زیر گوشی و نجوا یک کار شیطانی است برای آن که مومنان را غمگین و نگران سازد.
اینکه آیا هر سخنِ درگوشی چُنین است که به تحریک و تحریض شیطان به وقوع میپیوندد، یا نه؛ مطلب درخور تأملی است که تفصیل آن از حوصله این مقال بیرون است. همینقدر بگویم که علی بن ابراهیم قمی، این محدث و مفسر بزرگ که به درک محضر دو امام معصوم نائل شد و نخستین مروج احادیث شیعه در قم است، ذیل کریمه یادشده، حکایتی عجیب و نکتهآموز پیرامون رویای حضرت زهرا (س) میآورد که فهم این روایت صحیحالسند و صریحالدلاله، فقاهتی درخور میطلبد.
4. برخی آیات از جلسات سرّی و انجمنهای زیرزمینی و مخفیانه با کارکرد سیاسی نهی کرده است؛ نمونه را:
مجادله/10: آیا به کسانی ننگریستهای که از نجوا کردن باز داشته شدهاند ولی هنوز از این کار بازنایستادهاند و پیوسته به آنچه از آن نهی شدهاند بازمیگردند؟ آنان درباره گناه و تجاوز به حقوق مردم و سرپیچی از فرمانهای پیامبر (که شامل فرمانهای حکومتی نیز میشد) با یکدیگر نجوا و گفتوگو میکنند و هنگامی که نزد تو میآیند با چیزی بر تو سلام میکنند که خدا با آن بر تو سلام نکرده است و در آن حال با خود میگویند: اگر او پیامبری بر حق است چرا خدا ما را به سبب آنچه به او میگوییم و اینگونه اهانتش کرده و بازیاش میدهیم ما را عذاب نمیکند؟
صاحب تفسیر قویم المیزان، در تفسیر این آیه، با تحلیلی نکتهآموز، میگوید:
«مقابلهای که در این آیه شریفه بین اثم و عدوان و معصیت رسول واقع شده میفهماند که منظور از (اثم) آن قسم اعمالی است که اثر سوء دارد، ولی اثر سوئش از مرتکب آن به دیگران تجاوز نمیکند، نظیر میگساری و قمار و بینمازی که صرفاً مربوط به حق الله است. و منظور از کلمه (عدوان) آن اعمال زشتی است که ضررش دامنگیر دیگران میشود،
و گناهان مربوط به حقالناس است که مردم از آن متضرر و متأذی میشوند. و این دو قسم هر دو از موارد معصیت اللّه است. و سومی که معصیت الرسول باشد عبارت است از اعمالی که مخالفت با خدا نیست، اعمالی که از نظر شرع جائز است، و رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم) از طرف خدای تعالی درباره آنها نه امری فرموده و نه نهیی کرده، لیکن از طرف خودش و به منظور تأمین مصالح امت دستوری صادر فرموده، مانند نجوایی مشتمل بر معصیت خدا نیست، لیکن رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم) ولی امت است، و از خود امت اختیاراتش در امور مربوط به امت بیشتر است، دستور داده که از آن اجتناب ورزند.»1
غایت اصلی این نوشتار، تاکید و استناد بر مفاد آیات دسته پنجم است که نجواهای مجاز را معرفی میکند.
5. آیاتی که برخی از نجواها را به دلیل شمول بر پارهای مصالح نیک، جایز بل مورد ستایش شمرده است؛ نمونه را بنگرید به دو آیه زیر:
نساء/114: در بسیاری از نجواهایشان خیر و صلاحی نیست مگر آنان که پنهانی مردم را به دادن صدقه یا انجام کارهای نیک یا اصلاح میان مردم فرمان دهند و کسی که برای خدا و در طلب رضای او چنین کند، پاداش بزرگی به او میدهیم.
مجادله/9: ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر گاه سخنی به راز میگویید (مواظب باشید که) هرگز بر بزهکاری و دشمنی و مخالفت با رسول مگویید و بر اساس نیکی و تقوا نجوا کنید.
بنا بر تصریح این دو آیه، موارد جواز نجوا عبارتاند از:
1. نجوایی که به صدقه امر میکند.
2. نجوایی که به معروف امر میکند.
3. نجوایی که به اصلاح و رفع اختلافات میان مردمان، امر میکند.
4. نجوای مبتنی بر"برّ” و نیکی
5. نجوای مبتنی بر تقوا و خودنگهداری
«البته باید به این حقیقت توجه داشته باشیم که هر چند نجوا را به دو بخش تقسیم کردیم که یک بخش آن ممنوع و بخش دیگر آن مجاز و یا پسندیده است، ولی باید بدانیم که قاعده کلی، ترک نجوا است، حتی اگر منشأ اثم و عدوان و معصیت رسول هم نباشد؛ زیرا همانطور که گفتیم، سخن درِ گوشی و اسرارآمیز، منشأ سوء تفاهم خواهد شد و نهتنها برای دیگران سوالبرانگیز است، بلکه دلها را از هم دور و افراد را به هم بدبین و در دل آنان کدورت ایجاد میکند.
بنابراین، نجوا به طور کلی مذموم است مگر آن مواردی که مصلحت ایجاب میکند. هر چند که اگر منشأ گناه و تجاوز و نافرمانی پیغمبر خدا باشد، مذمومتر و نکوهیدهتر خواهد بود و گناه بیشتری دارد. از این جا است که اولاً، بعضی از آیات و روایات، مطلق نجوا را نهی کردهاند. ثانیاً، در همان مواردی استثنایی که نجوا مصلحت دارد نیز، اگر ممکن باشد، به جای سخن درِ گوشی در مجلس عمومی، بهتر است در خلوت سخن بگویند تا عوارض سوء نجوا را نداشته باشد و البته اگر جز نجوا راه دیگری نیست، طبعاً باید از این طریق به کار خیر اقدام کرد.
ثالثاً، بعضی آیات در موارد نجوا و سخن درِ گوشی با پیغمبر، دادن صدقه را قبل از نجوا توصیه کردهاند که شاید علتش همین باشد که بسنجند آیا کار آنان این ارزش و اهمیت را دارد که برای آن مرتکب این کار به ظاهر ناپسند شوند و آیا مصلحت آن بر مفسده نجوا میچربد و آیا حاضرند برای آن پولی خرج کنند و هزینه را بر به عهده بگیرند؟ اگر چنین نیست، این کار را نکنند و این خود به خود، باعث محدودشدن نجوا خواهد شد و در نتیجه، وقت پیامبر را کمتر خواهند گرفت.»2
پینوشتها:
1. المیزان، ذیل تفسیر آیه شریفه
2. مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج3
سلمان فارسی ، یار راستین پیامبر و افتخار ایران
دین مبین اسلام از آغاز تولد، شاهد تربیت و پرورش افراد برجسته و وارسته ای بود که گام به گام با پیامبر پیش رفتند و هیچ زمان دچار گمراهی و انحراف نشدند. یکی از این شخصیتها که نژاد ایرانی داشت و موجب افتخار این مرز و بوم است، سلمان است که از یاران خاص و حواریون آن حضرت به شمار می آید.
اسلام آوردن سلمان، برآمده از انگیزه احساسی و عاطفی یا مصلحت جویی نبود، بلکه او پس از اینکه در جستجوی دین حق، از وطنش مهاجرت کرد و رنجهای زیادی در این راه کشید، با اسلام آشنا شد و به علت اقناع فکری و پذیرش قلبی، اسلام آورد.
سلمان، یار راستین پیامبر(صلی الله علیه و آله )، پس از رحلت آن حضرت، سعی در زنده نگه داشن سنت و سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) داشت. دوران استانداری او در مدائن، آمیخته با زهد و تقوا و اخلاص بود و با عدالتی مثال زدنی که نشأت گرفته از راه و روش امام علی(علیه السلام ) بود، سراسر حکمت و عبرت و تعهد و مسئولیت را به نمایش گذاشت که می تواند به عنوان یک الگوی ناب، مورد استفاده و بهره برداری جوامع امروز بشری قرار گیرد.