پزشک پس از زایمان زن مسلمان، اسلام آورد
به گزارش جهان به نقل از ایسنا، روزنامه “الأنباء” نوشت: یک پزشک متخصص زنان و زایمان آمریکایی، در پی کمک به زایمان یک زن مسلمان، با اسلام و دستورات آن آشنا شده و به دین مبین اسلام روی آورد.
داستان مسلمان شدن این پزشک از آنجا شروع میشود که چند ساعت پیش از کمک به زایمان زن مسلمان، به وی میگوید که به تنهایی قادر به وضع حمل وی نیست و یک پزشک مرد او را همراهی خواهد کرد.
زن باردار با شنیدن این سخن فریاد کشید و گفت: باید تنها پزشک زن فرزند مرا به دنیا آورد.
پزشک متخصص از رفتار زن باردار متحیر شد و دلیلش را از وی پرسید؟ زن مسلمان نیز در پاسخ گفت: در طول عمرم کسی به جز محارم من، چهره مرا ندیده است. پزشک نیز درخواست او را پذیرفت و خود عملیات زایمان وی را انجام داد.
فردای روز تولد کودک، وقتی پزشک وارد اتاق زن شد، تا برخی نکات لازم پس از وضع حمل را به او بگوید تا دچار مشکل نشود؛ مانند اینکه تا ۴۰ روز پس از ولادت فرزند، روابط زناشویی نداشته باشد، چرا که خطر التهاب رحم را بیشتر میکند، زن در پاسخ گفت: کاملا به مسئله آگاهی دارم و آن را از قرآن کریم آموختهایم.
پزشک وقتی این مطلب را شنید به شدت حیرت زده شد. چرا که معتقد بود پزشکان در طول سالهای متوالی به این نتیجه علمی رسیدهاند، در حالی که اسلام از صدها سال قبل به این نکته اشاره کرده بود.
البته این پایان حیرتهای این پزشک آمریکایی نبود. او زمانی که میخواست به پدر کودک بگوید که کودک را به هنگام خواب به سمت راست بخواباند، پدر کودک گفت: این مسئله را میداند، چرا که احادیث به آنها اشاره کرده است.
همه این مسائل باعث شد این پزشک به آموزههای دین اسلام که از قرنها پیش آن را به مسلمانان آموخته و علم جدید تنها به بخشی از آن دست یافته مشتاقتر شود.
همین امر باعث شد که وی به نزدیکترین مرکز اسلامی نزد منزلش برود و تحقیقاتش را درباره اسلام آغاز کند.
وی در تحقیقاتش از علماء اسلام کمک گرفت و با برخی مسلمانان آمریکایی دیدار و درباره اسلام صحبت کرد.
اینگونه یک پزشک آمریکایی مسلمان شد.
خفه شو!
این عبارت سبب میگردد که بچه حس کند شما کوچکترین علاقهای به شنیدن نظرش ندارید و اندک اندک به این نتیجه دست مییابد که او فردی ناتوان در طرح هر پیشنهادی است.
شما میتوانید با آرامش و خونسری به او بگویید: «ساکت باش» و اگر این لحن کلام بیاثر باشد، آن را با خونسردی لیکن محکمتر بیان کنید. یا امکان دارد تلویزیون را خاموش کنید و وی را به اتاقش بفرستید.
یادتان باشد که بچهها همه چیز را از انگاره (الگوی) خود فرا میگیرند. در صورتی که میخواهید فرزندتان مؤدب باشد، باید نخست خودتان با ادب باشید. هیچگاه به هم سن و سالتان نمیگویید «خفه شو!» پس به بچهتان هم نباید چنین حرفی بزنید.
خطاب به هر تازه داماد و شوهر مشتاق خوشبختی
1. باید قداست رابطه ی زناشویی را درک کنید و بدانید که میثاق غلیظ و پیمان محکمی است ، پس هزاران بار قبل از گسستن این پیمان استوار و برداشتن هر قدمی بعد از آن فکر کن، زیرا پشیمانی (بعد از گسستن این پیمان) دیگر سودی ندارد.
2. باید سرشت و طبیعت زن را بشناسی تا بتوانی درک و آگاهی مناسبی برای رفتار و برخورد صحیح به دور از افراط و تفریط با او داشته باشی ، نگذار هیچ اختلافی بین شما تا روز بعد ادامه پیدا کند.
3. از صحبت کردن در باره ی تجربه های پیشین و گذشته مربوط به زنی دیگر ، چه نامزد باشد چه همسر قبلی، خودداری کن.
4. از آرمانگرایی به دور باش ، و زندگی طبیعیت را ادامه بده و توقع معجزه نیز نداشته باش.
5. در هر فرصتی که به دست آمد ، محبت خود نسبت به همسرت را اظهار کن، از انتقاد نشیدار یا همیشگی و مداوم برای هر خطای کوچک و بزرگی، به شدّت دوری کن…
6. در درون خودت با غم ونگرانی مبارزه کن و تلاش کن همیشه بشّاش و خوشرو و خوشبین باشی و همیشه ذکر الله را (بر دل وزبان) داشته باش تا غم و پریشانی را از تو دور نماید.
7. همیشه نزاع را در دایره ای تنگ محصور کن و نگذار گسترش پیدا کند، و قبل از اینکه مشکل از دست تو بیرون رود آن را کنترل و مدیریت کن.
8. غیرت بیخود و شک وشبهه دشمنان زندگی هستند، پس با حقایق زندگی کن نه با ظن و اوهام و در دل خود و همسرت درخت اطمینان متقابل را بکار و نیرومند ساز.
9. از بعضی چیزهایی که آنها را جزئی از شخصیت خود می دانی کوتاه بیا ، تا از صفات همسرت و خصوصیات دوست داشتنی او هم لذّت ببری.
10. همانطور که به خود اهمیت می دهی به همسرت نیز اهمیت بده و آنچه برای خود می پسندی برای او هم بپسند.
11. دادن و گرفتن، …هر دو با تفاهم در ارتباط هستند، خودخواه نباش، چنانکه بیش از آنچه می دهی از دیگران بگیری یا همه چیز را بگیری و به دیگران چیزی ندهی.
12. در هر پیشامد ناگواری همسرت را متّهم نکن ، بلکه منصفانه به موضوع بنگر و پیش داوری نکن.
13. امروز را به خوبی زندگی کن و در غم و نگرانی فردا یی که هنوز نیامده فرو نرو و در حدود امکانات، از خود انتظار داشته باش، نه بیشتر.
14. به یاد داشته باش که دوری کوتاه مدّت از همسر، رابطه ی زناشویی را تقویت می کند، امّا دوری بسیار طولانی ، گاهی ممکن است باعث انهدام آن گردد.
15. نقش هدیه دادن را در زندگی مشترک بین خود و همسرت فراموش نکن
«تهادوا .. تحابوا»{به یکدیگر هدیه دهید تا محبت شما با هم افزون شود.} بگذارید،این حدیث شریف شعار زندگی مشترک شما در هر مناسبت شادیبخشی باشد، (امتحانش کن ،تا اثرش را ببینی)
16. باید با دلی راضی و قلبی مطمئن تبعات و پیامدهای ازدواج را پذیرا باشی( زیرا هر که بامش بیش برفش بیشتر مترجم)
17. با همسرت گاهی کارها را به صورت مشترک انجام دهید که هم خاطرات خوشی برایتان خواهد شد و هم شما را به هم نزدیکتر خواهد نمود.
18. به همسرت فرصت وآزادی ابراز وجود بده تا استعدادهای خود را شکوفا نماید، و تواناییهایش را به تمسخر نگیر.
19. وجود او را در خانواده ارج بنه (و او را کأن لم یکن تلقی نکن) … زیرا مشورت در زندگی مشترک بسیار مهم است، و باید هرکدام از طرفین احساس کند که در زندگی دارای ارزش بوده و وجودش بی معنا نیست.
20. اسراف ، زندگی مشترک را خراب می کند،و نعمت خداوند را ضایع می گرداند، و الله مسرفین را دوست نمی دارد، پس توازن و اعتدال را در زندگی رعایت کن.
21. به احدی اجازه ی دخالت در زندگی زناشوییت را نده، خود سبب چنین چیزی هم نباش و اسرار خانه و خانواده ات را برای هیچ دوست یا خویشاوندی تعریف مکن.
22. با دقت و توجه به سخنان همسرت گوش بده، به او نشان بده که از با او یودن احساس خوشبختی می کنی، و ذوق و سلیقه اش را ستایش کن.
23. از خطاهای کوچک همسرت بگذر تا او نیز اشتباهات تو را ببخشد.
24. وقتی همسرت را در آستانه ی عصبانیت دیدی ، از ادامه سخن بپرهیز و وقتی عصبانی شد، صحنه را ترک نما تا هردوآرام شوید، و موضوع عوض شود.
راههای جذب جوانان به مسجد و دین
توضیح آنکه: جوان، موجودى است عاطفى، زودرنج و شکننده. اگر با جوانان با صداقت و احترام برخورد شود، به سهولت مى توان در این دوره از حیات در عمق دل و صفاى قلب او نفوذ کرد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) توصیه فرموده اند: «بر شما باد به جوانان که قلب آنان رقیق تر و آماده پذیرش خیر است. وقتى خداوند مرا براى انذار و بشارت مردم مبعوث کرد، سالخورده ها با من مخالفت کردند، امّا جوانان با من پیمان بستند».
توجه: لازم نیست شعائر دینى و تکالیف شرعى را بر جوانان تحمیل کرد که این کار عکس العمل منفى دارد؛ بلکه کافى است کانون مذهبى را به صورت جذاب، عرضه نمود و فضاى صمیمى و خوشایندى را فراهم کرد و در کنار هدایت، بر همدلى تأکید ورزید. براى توفیق در ارتباط بین مسجد و جوان باید به همدلى برسیم. وقتى جوان احساس کند تنها از او گوش انتظار داریم چیزى به نام پذیرش اتفاق نمی افتد.
همدلى نیازمند چند مسأله است:
۱٫ درک جوان: واقعیت آن است که دوره جوانى اقتضائات خاص خود را دارد. جوانان به دلیل ناپختگى، کم تجربگى، احساسات شدید و مشکلات بلوغ به طور طبیعى، خطاپذیرند و از طرفى روحیه استقلال طلبى و ستیزه جویى، زمینه چالشها و تضادها را در میان این قشر و بزرگترها به وجود مى آورد. نحوه برخورد با مسائل جوانان بسیار ظریف و حساس مى باشد، بسیارى از دست اندرکاران کانون هاى دینى و مساجد، بدون توجه کافى به واقعیات دوران نوجوانى و جوانى و مشکلات ویژه آنان، اقدام به واکنش هاى تند و افراطى مى کنند و چه بسا یک یا دو برخورد نسنجیده و ناصواب، براى همیشه جوانان را از مساجد و عرصه تربیت دینى دورگرداند.
۲٫ انعطاف پذیرى: همدلى بدون انعطاف پذیرى ممکن نیست. جوان به حکم جوان بودن، در معرض خطا و لغزش است. از این رو امام على (علیه السلام ) مى فرماید: «جهل الشباب معذور و علمه محقور؛ نادانى جوان غیرقابل ملامت و علم او محدود واندک است» خداوند به پیامبر رحمتش مى فرماید: «وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک؛ اگر سخت دل و ترش روى بودى همه از تو دور تو پراکنده مى شدند»
۳٫ زیبا سازى مساجد: یکى از راههاى استحکام پیوند جوانان با مساجد، زیبا ساختن مساجد و کانون هاى دینى است. مساجد از همان سردر تا درون مسجد (صحن، محراب، فضا، دیوارها و غیره) باید آراسته و پیراسته و جوان پسند باشد و از جاذبه هاى هنرى و علمى در پیشانى مسجد استفاده شود. پاکیزگى، طراوت و زیبایى مسجد، در جذب جوانان بسیار مؤثر است.
۴٫ فعال کردن مساجد: براى حضور جوانان در مساجد، لازم است، مساجد را از انحصار به نماز، خارج کرد، جوان عنصرى فعال و پرشور است و به دنبال کانونى فراگیر و خودجوش مى باشد. اگر امکانات هنرى، ورزشى، نمایشى، کتابخانه و… در کنار مسجد به عنوان جزئى از پیکره مسجد محسوب شود، جوانان به مسجد راغب تر خواهند شد.
۵٫ بهبود شیوه هاى پیام رسانى دینى: متأسفانه در روشهاى تبلیغى و جذب جوانان، بیشتر از روشهاى کلیشه اى و تکرارى و به صورت مستقیم استفاده مى کنیم و همین امر در بى علاقگى و گریز جوانان از نماز جواعت مؤثر بوده است. بى شک، منبر و وعظ و خطابه یکى از شیوههاى اصیل و مؤثر تبلیغ دینى است ولى آیا این روش، در همه جا و براى همه اقشار جامعه مفید است؟ آیا ائمه جماعات مساجد به غیر از سخنرانى، روش دیگرى را آزمودهاند؟ باتوجه به تجارب سودمند مبلغان در سالهاى اخیر، در به کارگیرى گفتگوى مستقیم دو نفرى و به اصطلاح تبلیغ چهره به چهره و رفیق شدن و احساس همدردى کردن با نسل جوان، وقت آن رسیده که در سطح وسیع از این تجربه ارزشمند استفاده گردد و ائمه جماعات مساجد، با اتخاذ روش ابتکارى خود، مجالس را در خانه ها به صورت پرسش و پاسخ و هدایت غیر مستقیم برگزار نمایند. یکى از رموز موفقیت روحانیون در جبهه هاى حق علیه باطل در سالهاى دفاع مقدس در همین امر نهفته بود. روحانى با رزمندگان نشست و برخاست داشت، در کنار آنها غذا مى خورد، استراحت مى کرد، در غم و شادى هاى آنان شریک بود و از میهن اسلامى دفاع مى نمود و در وقت نماز، به عبادت مى پرداخت، از این رو رزمندگان به محض شنیدن صداى اذان با رغبت و عشق به نمازخانه ها روى مى آوردند.
۶٫ عمل گرایى: رابطه جوان با مسجد تا حد زیادى بستگى به نوع برخورد و رفتار امام جماعت و الگوهاى جامعه و دیگر مسجدی ها دارد. جوانان، حسّاس و زودشکن هستند. رؤیت فاصله میان گفتن و بودن در جامعه، زمینه گریز جوانان را فراهم مى کند. آنها کمتر مى توانند به تحلیل عمیق بپردازند، از این رو زود قضاوت و حکم صادر مى کنند.
۷٫ پاسخ گویى به پرسش هاى دینى جوانان: یکى از راههاى استحکام پیوند میان مسجد و جوان، رفع نیاز فکرى و معنوى جوانان مى باشد. جوانان، ذهن خلاق و جستجو گرى دارند و همواره به دنبال کشف حقیقت و حل مسائل و پاسخگویى به شبهات اند. علاوه بر آن امروز شبهه افکنى در حوزه فرهنگ دینى یکى از پر خطرترین جلوه هاى تهاجم فرهنگى در عرصه تربیت دینى است. اگر جوان احساس کند که مسجد محلى براى پاسخگویى به سؤالات اوست و در آن شخصیت ارزشمند و فرهیخته اى است که درد او را درک مى کند، خواه ناخواه به سمت و سوى او متمایل مى گردد و دیگران را نیز با خود همراه مى سازد.
نکته: حضور شخصیتهای موجّه و محبوب جوانان در مسجد می تواند ابزار خوبی برای جذب جوان باشد. حضور سخنرانان با شیوه های تبلیغی نوین و شخصیت علمی قوی نقش بسزایی در تمایل جوان به سمت مسجد دارد. در ضمن باید جوانان عزیز را دسته بندی کرد، در بین آنان دسته های زیادی هستند که خود، جذب مسجدند و حتی از بسیاری از اهل مسجد، مسجدی ترند و دسته های دیگری از جوانان هستند که متمایل هستند، ولی یک رابطه ساده می تواند آنها را جذب کند و این رابطه ساده گاهی از برنامه های مسجد، امام جماعت، مسجدهای دیگر بالخصوص، جوانان مرتبط با مسجد می تواند منشأ بگیرد و این دسته از جوانان هم جذب شوند. اگر به صور دقیق برای تثبیت جوانانی که اهل مسجد هستند سعی شود و پس از آن از این جوانان تثبیت شده برای جذب دسته های مختلف جوانان که در طبقات مختلفی از قرب و بعد به مسجد قرار دارند و استفاده از نظرات و مشاوره ها و ارتباطات آنها شود، بعضی از دسته های بعدی هم به راحتی جذب می شوند و اگر بالخصوص روی جوانانی که عنوان محوری در بین جوانان دیگر دارند، وقت زیادی صرف شود، با جذب یکی از آنان، خودبه خود عده ی دیگری به واسطه ی ارتباط با او یک قدم به مسجد نزدیک تر می شوند. در هر حال، با طبقه بندی جوانان عزیز در دسته های مختلف و برنامه مخصوص برای هر طبقه و استفاده از خود آنان در هر مرتبه، عدّه ی زیادی جوان را می توان با مسجد آشتی داد. نکته کلیدی برای آغاز راه آشتی جوانان با مسجد، تثبیت و فعّال کردن جوانانی است که الآن با مسجد ارتباط دارند و سپس برای طبقات بعدی برنامه ریزی کردن از جمله به واسطه آنان می باشد.
به کودکت اینطور بگو...
به کودکت نگو : بر دیوار خط نکش
بلکه بگو : بر برگه ای بکش ، سپس آن را به دیوار میچسبانیم .
نگو : برخیز و نماز بخوان و الا جهنمی میگردی
بگو : برخیز تا با یکدیگرنماز بخوانیم ، تا در بهشت نیز در کنار یکدیگر باشیم .
نگو : برخیز و اتاق کثیف و شلخته ات را تمیز کن
بگو : دوست داری با یکدیگر اتاق را مرتب کنیم ، چون میدانم نظم را دوست داری
نگو : بازی را تمام کن و درس بخوان زیرا درس خواندن مهمتر است
بگو : اگر درست را به بهترین نحو تمام نمایی با همدیگر بازی خواهیم کرد
هر کلام و حرکت ما بر روی شخصیت فرزندمان تاثیر بسزایی خواهد داشت .
حرکات کودکمان انعکاس اعمال ماست…
زائربارانی
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی؟
گر چه آهو نیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی؟
ازکبوترها که میپرسم نشانم میدهند
گنبد و گلدسته هایت رابه دادم میرسی؟
من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی؟
10 قطعنامه جدید برای خانواده ها
چرا دنبال تغییری برای شروع یک زندگی خانوادگی بهتر نیستید؟10 کاری که در ادامه،بیان میشود کمکی است در جهت شاد کردن کانون خانواده.
پر کاری را متوقف کنید
این آسان ترین راه حل است.بجای تعهد به برنامه ها و وظایف گوناگون چرا برنامه های موثرتر و کم تر را درست اجرا نکنیم؟بهتر است سرگرمی و فعالیت هایمان را دسته بندی کنیم. و درون تقویم روزهایی از هفته را آزاد بگذاریم نه بدین معنی که کل روز،بلکه تنها ساعاتیی از آن روزها را به خانواده اختصاص دهیم بطور مثال عصر های چهارشنبه را برای وقت گذرانی به خانواده خود اختصاص دهید.
حداقل دو بار در هفته را به شام خانوادگی اختصاص دهید
اگر می توانید وعده های غذایی خود را بصورت خانوادگی میل نمایید ولی در صورتی که همیشه اینکار برایتان میسر نیست حداقل 2 وعده غذایی را در هفته خانوادگی میل نمایید.تحقیقات نشان میدهد که این امر باعث تشویق کودکان به خوردن غذای سالم(میوه جات و سبزیجات) میشود و از طرفی نزدیکی اعضای خانواده به هم را نیز بیشتر میکند.
سیم برق را بکشید
بسیاری از ما بسیاری از وقت و عمرمان را با تکنولوژی های گوناگون سپری میکنیم از گوشی های تلفن،کامپیوتر ،تلویزیون و ….روزهایی از هفته و یا ساعاتی از هفته را بدون این تکنولوژی ها باشید و زمان آن را صرف کشتی گرفتن،غذا پختن، پیاده روی،هنر،مطالعه و یا صحبت کردن نمایید.
به کاوش بپردازید
برای آموختن نکات به کودکانتان همیشه نیاز نیست آنها را مجبور به خواندن کتابهای جورواجور نمایید کافیست ازخانه خارج شده و نکات و مسایل بسیاری را به کودکان خود بیاموزید.خیلی از ما به رستوران ها،کافی شاپها، و مغازه هایی میرویم که بارها و بارها از آنها خرید کرده ایم بهتر است پا را فراتر گذاشته و به جاهای دیگری هم برید باور کنید رستوران ها ومغازه های زیادی هستد که شما هوز به آنجا نرفته اید.آنها را هم امتحان کنید.
ایجاد انگیزه
روحیه خوب بودن و کمک کردن را در کودکان خود تقویت کنید.مثلا کارهای خیر خواهانه مثل کنک کردن و ی جمع کردن کمک به خیریه ها و یا انجام یک عمل مثل فروختن نقاشی برای کمک به افراد نیازمند.
خودتان بسازید و کمتر خرید کنید.
با صرف هزینه کمی میتوان اینکار را انجام داد.پس چرا دنبال ساختن چیزهایی برای خود نیستید؟بطور مثال بجای خریدن کارت تولد میتوانید خودتان کارت تولدی زیبا بسازید و بجای خریدن کیک چرا خودتان آ« را درست نکنید؟
از بچه هایتان در مورد اهدافشان سوال کنید.
به زور بر اساس علایق خود برای بچه ها برنامه ریزی نکنید.از بچه ها بخواهید تا بگویند دوست دارند مثلا در سال جدید به چه چیزی دست پیدا کنند.مثلا پیدا کردن مهارت در فوتبال،توانیی شنا،نقاشی کشیدن و … و شروع به برنامه ریزی نمایید تا آنها را به خواسته هاشان برسانید.اهداف نباید خیلی سخت و پیچیده باشند باید طوری باشند که با کمک به آنها بتوانند به آن دست یابند این امر سبب بالا رفتن اعتماد بنفس آنها میشود.دستاوردها هر چند ممکن است ناچیز باشند ولی بسیار بسیار ارزشمند خواهند بود.
کودکان را در تصمیم گیری های خود سهیم کنید
این بدین معنی نیست که با کودکان در هنگام تغییر شغل و یا خرید خانه مشورت کنید.اما حداقل یک فرصت به اعضای خانواده میبایست داده شود تا هر کدام به تنهایی د رمواردی تصمیم گیری نمایند. مثلا هر جمعه دور هم جمع شوید و هر بار شخصی از اعضای خانواده برای آن روز برنامه ریزی کند.مثلا رفتن به باغ وحش، بازی دسته جمعی درون حیات، رفتن به پیک نیک و …
شجره نامه خانوادگی خود را بکشید
با هم بودن یک یا دو روز در ماه برای ساختن شجره نامه خانوادگی برای کلیه اعضای خانواده رضایت بخش خواهد بود. بهتر است هر فرد از خانواده وظیفه جمع آوری اطلاعات و عکس فرد خاصی را بعهده بگیرد.پس از یکسال شما چیز شگفت آوری خواهید داشت و به طور جذابی به کودکانتان کمک میکنید تا شجره نامه خود را بشناسند.
توجه به طبیعت
ما هر روز از خانه به مدرسه و به محل کار می رویم و خیلی از اوقات به طبیعت اطرافمان توجه نمی کنیم.حداقل هفته ای یکبار با خانواده از طبیعت لذت ببرید مثلا به پیاده روی بروید، با بچه هایتان برای دیدن غروب خورشید بروید و …
توصیه های اخاقی استاد امجد
1- هر وقت گرفتاری داشتید به سجده بیفتید و ذكر یونسیه را بگویید. لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
2- غير از چهارده معصوم نمي شود از کسی دفاع مطلق كرد، حتی عرفا.
3- ترك و فعل خيلي مهم نيست ، نيّت خيلي مهم است.
4- ارزش ها بايد ملاك باشد نه حزب و گروه. و الا بي دين مي شويم.
5- همه چيز را ببازيد تا برنده شويد.
6- اينقدر قرآن بايد بخواني تا بفهمي ، وقتي فهميدي ، ديگر قرآن رهايت نمي كند.
7- نه مريد ؛ نه مقام ، نه كتابخانه ؛ انسان موقع مرگ ، اينها را با خود نمي برد!
8- متاسّفانه امروز در جامعه ي ما تعقّل خيلي كم شده آقا تعقّل ؛ همين منشاء بسياري از مشكلات هست.
9- اين يك كلمه زندگي را شيرين مي كند : « من مقصّرم»
10- در قيامت با اينكه خود جهنّم از بوي بد آكنده است، باز اهل جهنّم از بوی بد عالم بی عمل در اذيّتی مضاعف اند.