چرا کتاب آسمانی؟
بشر چه نیازى به كتاب آسمانى دارد؟
تمام كارخانجات دنیا براى تولیدات خود دفترچه راهنما تهیّه و در كنار محصولات به مشتریان ارائه مىدهند. این دفترچه ها مشتریان را راهنمایى مىكند كه چگونه از آن كالا بهرهمند شوند.
نویسنده این دفترچهها كیست؟ آیا جز طراح و سازنده، فرد دیگرى صلاحیّت نوشتن آن را دارد؟ هرگز!
ما نیز سازنده و آفریدگار داریم كه براى راهنمایى ما، دفترچهاى به نام قرآن نازل كرده است و دیگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده مىداند كه چه ساخته و تنها اوست كه به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهرهگیرى صحیح و آفات و موانع رشد آن را مىداند: «ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللّطیفُ الخَبیر»( سوره ملك، آیه 14)
كسانى كه به جاى قانون خداوند به سراغ قوانین بشرى مىروند مانند كسانى هستند كه دفترچه راهنماى سازنده را كنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مىكنند.
صبر و استقامت در کربلا
برای مقابله با فشارهای درونی و بیرونی و غلبه بر مشکلات در راه رسیدن به هدف، پایداری و استقامت لازم است. بدون صبر در هیچ کاری نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید. برای اینکه مصیبتهای وارده و دشواریهای راه، انسان را از پای در نیاورد، باید صبور بود. صبر، دعوت دین در همه مراحل است و در عاشورا نیز با این جلوه عظیم روحی روبه رو هستیم و آنچه حماسه کربلا را به اوج ماندگاری و تأثیرگذاری و فتح معنوی رساند، روحیه مقاومت امام حسین علیهالسلام و یاران و همراهان او بود.
با توجه به این که صحنه کارزار، همراه با زخم و ضربه و مرگ و تشنگی و درگیری و اسارت و صدها خوف و خطر است، امام حسین علیهالسلام شرط همراهی را «صبر» دانست تا یاران صبورش تا نهایت کار بمانند. از سفارشهای اکید امام به همرزمان و خواهر خویش و دیگر زنها و دختران حاضر در صحنه، به ویژه در مرحله پس از شهادت، موضوع صبر بود. روز عاشورا پس از نماز با یاران، باز هم دعوت به صبر داشت: «فاتقوا الله و اصبروا». یاران نیز در رجزهای خویش شعار مقاومت و پایداری سر میدادند.
سختترین ضربههای روحی و مصیبت شهادت فرزندان و یاران، بر امام حسین علیهالسلام وارد شد، ولی در همه آنها خود را نباخت و مقاومت و ایستادگی کرد و تن به تسلیم و ذلت نداد. جملات آن حضرت در مورد صبر بر داغ عزیزان و شهادت همراهان بسیار است و از آغاز نیز خود را برای تحمل این پیشامدها آماده کرده بود. هنگام خروج از مکه در خطبهای که خواند و اشاره به آینده حوادث و پیشگویی شهادت خویش داشت، فرمود: «نصبر علی بلائه و یوقینا اجور الصابرین: ما به رضای خدا رضاییم، بر بلای او صبر میکنیم، او نیز پاداش صابران را به ما میدهد.» در شب عاشورا به خواهرش زینب و دیگر بانوان توصیه فرمود: این قوم، جز به کشتن من راضی نمیشوند، اما من شما را به تقوای الهی و صبر بر بلا و تحمل مصیبت وصیت میکنم. جدمان همین را وعده داده و تخلفی در آن نیست.
روز عاشورا، حضرت علی اکبر را به تحمل و مقاومت در برابر تشنگی فرا خواند: «اصبر یا حبیبی…» و نیز فرزند امام حسن را نیز که پس از نبردی، تشنه خدمت امام آمد و آب طلبید، به صبر دعوت کرد: «یا بنی اصبر قلیلا».
پس از شهادت قاسم، عموزادگان و اهل بیت خود را به صبر دعوت کرد: «صبرا یا بنی عمومتی، صبرا یا اهل بیتی.» در آخرین وداع، دخترش سکینه را نیز به صبر بر تقدیر الهی و زبان نگشودن به شکوه و اعتراض دعوت کرد:« فاصبری علی قضاء الله و لا تشتکی.»
از زمزمههای عرفانی خود آن حضرت در واپسین دم حیات نیز که بر زمین افتاده بود، همین صبر بر قضای الهی به گوش میرسید: «صبراً علی قضائک یا رب، لا اله سواک… صبراً علی حکمک یا غیاث من لا غیاث له.»
نقش و جایگاه مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه در زندگی بشر جایگاه والایی دارد. اگر هر انسانی سرمایه زندگی خویش را به درستی مدیریت کند، می تواند به بهترین و آسان ترین شکل، از همۀ امکانات برای دست یابی به اهداف خود بهره گیرد. در واقع مال و سرمایه در دنیا ابزاری است که انسان ها می توانند از آن، علاوه بر رفع نیاز های خود در دنیا، در جهت جمع آوری توشۀ آخرت بهره برند؛ اما در کسب مال و سرمایه و نحوۀ بهره مندی از آن باید رضای الهی در اولویت قرار گیرد. مدیریت سرمایه به سبب تأثیر بسیار مهمی که بر دیگر بخش های خانواده و جامعه دارد، در قرآن و عترت (علیهم السلام) بسیار مورد توجه قرار گرفته است. امام کاظم (علیه السلام) دربارۀ نحوۀ کار و سرمایه گذاری در دنیا و آخرت می فرمایند: «اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَدا»؛ چنان براى زندگى دنیا تلاش کن که، گویا تا ابد زنده هستى و براى آخرت خویش، آن چنان کار کن، که گویى فردا از دنیا خواهى رفت. این کلام امام (علیه السلام) سرشار از معارف ژرف است که از جملۀ آن پرهیز از افراط و تفریط است؛ چرا که برخی آن قدر غرق در دنیا می شوند که از آخرت و مرگ غافل می شوند و در مقابل برخی آن قدر به نام دین و ایمان، تارک دنیا می شوند که علاوه بر هلاکت خود، موجب هلاکت خانواده و جامعۀ خویش نیز می شوند؛ در حالی که یک انسان عاقل آنگونه عمل می کند که هر دو را در جایگاه خود مورد نظر قرار می دهد. همچنان که اسلام به ما آموخته است که «لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْیَاه»؛ دنیا را برای آخرت نباید ترک کرد، همچنان که آخرت را نباید فدای دنیا کرد. پس در مدیریت سرمایه انسان باید حالت تعادل را در استفاده از مال و سرمایه حفظ کند به طوری که انسان برای حفظ مال خود باید اقتصاد را رعایت کند و از جانب دیگر از اسراف و تبذیر دوری کند که مال را نابود می کند. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تُسْرِفْ وَ لَا تَقْتُرْ وَ لَکِنْ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً»؛ تقوای الهی پیشه کن و اسراف نکن و خیلی سخت گیر مباش و بین این دو باش تا کارت قوام بگیرد. در اسلام، مدیریت سرمایه از چنان جایگاهی برخوردار است که اگر انسان، برای حفظ مالِ خود کشته شود، به منزله شهید است. امام رضا (علیه السلام) در این باره می فرمایند: «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِید»؛ کسی که در دفاع از مال خویش کشته شود، شهید است.
در عرصه های اجتماعی نیز از آیات قرآن بر می آید که یکی از مسئولیت ها و وظایف پیامبران در جامعۀ بشری، مدیریت بر جامعه است که یکی از مصادیق آن مدیریت سرمایه و اقتصادی است. از نظر اسلام اقتصاد مایۀ قوام جامعه است و هرگونه خلل و اختلال و فساد در آن به معنای سست شدن پایه های جامعه و بحران خواهد بود.بر این اساس هرگونه واگذاری مدیریت اقتصادی حتی در امور خرد اقتصادی و جزئی مانند دادن سرمایه و ثروت شخصی به افراد سفیه و بی خرد نهی شده است.
نسل ما نسل ظهور است اگر ما خواهيم
نسل ما نسل ظهور است اگر ما خواهيم
اين زمان فصل حضور است اگر ما خواهيم
گر که آماده شود لشگر حق او آيد
زين گذر وقت عبور است اگر ما خواهيم
وصل و ديدار خوش حضرت مولا تو بدان
نه چنان مبهم و دور است اگر ما خواهيم
رخ نمايد به جهان گر همه محرم باشيم
وقت آن نور و سرور است اگر ما خواهيم
وعده حق برسد تا که چو لايق بشويم
لطف او حد وفور است اگر ما خواهيم
برداشت شما چیست ؟
میوه هایی که یک گروه تحقیقاتی ژاپنی را مسلمان کرد
داستان مسلمان شدن این گروه ژاپنی، از جستجوی ماده «میثالویندز» که یک ماده پروتئینی است، آغاز شد. این ماده در مخ انسان و حیوانات به میزان بسیار کمی ترشح می شود و این ترشحات پر از گوگرد است که به راحتی می توان با روی، آهن وفسفر مخلوط گردد.
این ماده برای بدن انسان، ماده ای بسیار مهم به حساب می آید و موجب کاهش نسبی “کلسترول” در بدن انسان می شود و همچنین برای “تقویت قلب” و “تنظیم تنفّس” مفید است.
ترشح این ماده از مخ انسان بعد از سن ۱۵ سالگی تا سن ۳۵ سالگی افزایش می یابد و بعد از این سن تا ۶۰ سالگی ترشح آن کم می گردد. بنابراین، این ماده در انسان به راحتی قابل دستیابی نیست.
در حیوانات نیز نسبتا این ماده بسیار کم است. از این رو گروهی از دانشمندان ژاپنی اقدام به جستجوی این ماده که باعث از بین رفتن عوارض پیری می شود در میان گیاهان کردند، و تنها این ماده را در دو گیاه پیدا کردند: انجیر و زیتون که در قرآن نیز با نام “التین و الزیتون” بیان شده است.
پس از نتیجه گیری که استفاده تنها از “انجیر” یا “زیتون” فایده مورد نظر را برای سلامتی انسان ندارد، پس باید آن دو را با هم مخلوط کرد، این پژوهشگران ژاپنی نیز بهترین میزان را برای بهترین تأثیر یک “انجیر” و هفت “زیتون” یافتند.
سپس یک پزشک عربستانی که “طه ابراهیم خلیفه” نام دارد، شروع به جستجو کردن در مورد این دو کلمه “انجیر” و “زیتون” در قرآن کریم کرد و فهمید که کلمه “انجیر” یک بار در قرآن کریم ذکر شده و زیتون ۶ بار به صورت صریح و یک بار به صورت ضمنی در سوره مؤمنون به آن اشاره شده، آنجا که خداوند متعال می فرمایند: «وشجره تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن وصبغ للآکلین».
“طه ابراهیم” همه اطلاعاتی را که از قرآن کریم جمع آوری کرده بود را برای گروه تحقیقاتی ژاپنی فرستاد. این گروه هم پس از اطمینان یافتن از این اطلاعات، به دین مبین گرویدند.
حرفهایی که نباید هرگز به فرزندمان بگویم
برخی اوقات آرزو میکنم که ای کاش بچهای نداشتم.
آنچه فرزندتان از عبارت بالا میفهمد، این است: «تو ارزش نداری و من تو را نمیخواهم». او این حرف را به دل میگیرد و حتی تا بزرگسالی به یادش میماند. در عوض چنین بگویید: «بعضی وقتها مرا خیلی ناراحت میکنی».
بهتر آن است که پدر و مادر قواعد پیش گقته را اجرا کنند تا بدین حد از خشمناکی نرسند. وقتی بچه میداند که پدر و مادرش چه انتظاری از وی دارند و مشاهده میکند که با او دم سازند، یقیناً رفتار نیکوتری در پیش خواهد گرفت.
مرا تنها بگذار
تمام پدر و مادرها پارهای اوقات مایلند تنها باشند. ولی در صورتی که پرخاشکنان از فرزندتان بخواهید که ایشان را به حال خود گذارد، میاندیشد که دوستش ندارید. سعی کنید بچهها را در انجام امور روزانه شرکت دهید. حتی یکی بچه سه ساله هم میخواهد در آماده ساختن میز شام یاری کند.
اگر موقعی که بچهها به شما احتیاج ندارند، وقتی را برای سپری ساختن با آنان اختصاص دهید، در این حالت زمانی که توجه شما به اجرای سایر امور است، بچهها کمتر مزاحم شما میشوند. آن هنگام که لازم است تنها باشید، میتوانید به بچه بگویید: «من خیلی تو را دوست دارم، اما حالا بسیار کار دارم». به او فرصت دهید که دریابد شما بعداً مدتی را با او میگذرانید.
در صورتی که فرزندتان اصرار کرد، میتوانید بگویید: «چنانچه بار دیگر حرفم را قطع کردی، ناچارا باید به اتاقت بروی، چون اینجا اتاق من است». این روشی در جهت دور کردن بچه نیست بلکه یک راهکار تربیتی به حساب میآید.
روزه خاص
نوعی خاصی از روزه است که افرادی خاص با آن آشنایند. کسانی که از لهو و بیهودهگویی رویگردانند. «روزهٔ زبان» روزهای است همیشگی، که هم در رمضان و هم در غیر رمضان وجود دارد اما زبان در رمضان هم پاکسازی میشود و هم ادب میآموزد!
به سند صحیح از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت است که خطاب به معاذ ـ رضی الله عنه ـ فرمود: «این را از خودت نگه دار» و به زبانش اشاره کرد. معاذ گفت: «ای پیامبر خدا، مگر ما برای آنچه میگوییم هم مورد مواخذه قرار خواهیم گرفت؟» فرمود: «مادرت به عزایت بنشیند ای معاذ! و آیا مردم جز به سبب حاصل زبانهایشان با صورت در آتش میافتند؟» [علامه آلبانی آن را صحیح دانسته است]
زیانی که انسان از زبان میبیند بسیار بزرگ است و خطر آن شدید، ابوبکر صدیق ـ رضی الله عنه ـ زبان خود را میگرفت و میگفت: «این مرا به اینجا و آنجا کشاند».
زبان درندهای خطرناک، افعیای است وحشی و آتشی است سوزاننده.
ابن عباس ـ رضی الله عنه ـ خطاب به زبانش میگفت: «ای زبان یا خیری بگو که سودی عایدت شود و یا از بدی ساکت باش که سالم بمانی».
خداوند تبارک و تعالی میفرماید: {[انسان] هیچ سخنی را تلفظ نمیکند مگر آنکه مراقبی آماده [برای ثب آن] نزد اوست} [ق: ۱۸]
هر لفظی ضبط میشود و هر کلمه مورد محاسبه قرار خواهد گرفت. {و پروردگار تو نسبت به بندگانش ستمگر نیست} [فصلت: ۴۶]
و به سند صحیح از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت شده است که فرمودند: «هر که دهان و شرمگاهش را برای من تضمین کند من بهشت را برای او تضمین میکنم» [به روایت بخاری]
سلف صالحان ما نیز هنگامی که به ادب کتاب و سنت پایبند شدند و الفاظ خود را پیش از به زبان آوردن در ترازو گذاشتند و برای سخنی که میگفتند احترام قائل شدند، نطقشان ذکر شد و نگاهشان عبرت و سکوتشان اندیشه.
نیکان و خوبان همین که از روز حضور در برابر آن یگانهٔ قهار ترسیدند زبان خود را در ذکر و شکر او به کار گرفتند و از بددهانی و سخنان زشت و بیارزش دوری کردند.
ابن مسعود ـ رضی الله عنه ـ میگوید: «به خدا سوگند که در زمین چیزی به اندازهٔ زبان شایستهٔ آن نیست که مدتی طولانی زندانی شود».
صالحان، بسیاری اوقات قصد سخن گفتن میکنند اما همینکه به یاد تبعات و عواقب آن میافتند ساکت میشوند.
چگونه روزه است کسی که افسار زبان خود را باز گذاشته است؟
چگونه روزه است آنکه بازیچهٔ زبان خود است و زبانش او را فریفتهٔ خود کرده است؟
چگونه روزه است کسی که دروغ میگوید، غیبت میکند، فحش میدهد، بددهانی میکند، و روز محاسبه را به فراموشی سپرده است؟
چگونه روزه است آنکه شهادت دروغ میدهد و شر خود را از مسلمانان دور نمیدارد؟
از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به سند صحیح روایت است که فرمودند: «مسلمان آن است که مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند» [به روایت بخاری و مسلم]
و آیا اسلام چیزی است جز عمل و تطبیق، و راه و روش و پایبندی، و سلوک و اطاعت؟
خداوند متعال میفرماید: {به بندگان بگو که آنچه را بهتر است بگویند، که شیطان میانشان را به هم میزند} [اسراء: ۵۳]
و این {آن چه را که بهتر است} یعنی لفظ مودبانهٔ زیبایی که باعث توهین به گروه یا شخصی نمیشود و یا شخصیت و آبرو و کرامت مومنی را لگدمال نمیکند.
پروردگار متعال میفرماید: {و برخی از شما غیبت برخی دیگر را نکنند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ و آن را بد میدارید، و تقوای الله را پیشه سازید که الله بسیار توبهپذیر و مهربان است} [حجرات: ۱۲]
چه بسیار روزهدارانی که چون زبانشان فاسد شد به سبب بد دهانی، روزهٔ خود را از دست دادهاند.
هدف از روزه گرسنگی و تشنگی نیست بلکه تهذیب و تادیب است.
زبان در صورتی که انسان مراقب آن نباشد منبع بیش از ده بیماری است؛ از جمله: دروغ، غیبت، سخنچینی، بددهانی و ناسزا و فحش و شهادت دروغ و نفرین و مسخره کردن دیگران و دیگر امراض.
چه بسا کلمهای که صاحب خود را ـ که زبانش را بیافسار رها کرده بود ـ به آتش انداخته است.
زبان هم راهی به سوی نیکی است و هم راهی به سوی بدی؛ خوش به حال آنکه به وسیلهٔ آن به یاد خداوند پرداخته و استغفار و حمد و تسبیح پروردگارش را به جای آورده یا توبه کند.
و بد به حال آنکه به واسطهٔ زبان به هتک حرمت دیگران و زیر پا نهادن ارزشها بپردازد.
ای روزهدارن! زبان خود را به ذکر خداوند تازه کنید و آن را با تقوای خداوند از گناهان پاک سازید.
خداوندا ما از تو زبانی صادق و قلبی سالم و اخلاقی نیکو مسألت داریم.