دحوالارض از نگاه علمی و کاربردی
شب و روز “دحوالارض” هم از نظر علمي كاربردي جاي بحث و تبادل نظر دارد و هم از نظر شرافت مكاني و زماني داراي اهميت است.
آنچه پيرامون فضايل این روز گفته شده، همه كلام معصوم است و امتياز و شرافت و عظمت آن نسبت به ساير ايام، به جز معدودي مانند ليالي قدر، غدير و قربان حکایت دارد.
وقتي معصوم بزرگوار مي فرمايد روزه روز “دحوالارض” برابر با هفتاد سال عبادت است و نماز در این روز در فضيلت و عظمت هم سنگ صد سال عبادت است اين يعني امتياز .
بيست وپنجم ذيالقعده ممتاز شد چرا كه خداوند اين روز را مفتخر كرد تا گستره خود را براي بشريت مهيا كند و آغوش خود بگشايد تا اشرف مخلوقات عالم را دربرگيرد.
روز دحوالارض روزي است كه اين مدال افتخار نصيب زمين شد تا بستري باشد براي پاكان و صالحان عالم، براي شهدا و و مجاهداني كه براي وحدانيت و عبوديت جان خود را نثار و ايثار ميكنند.
“دحوالارض” برهمه عابدان و قدر شناسان ودیعه الهی ميمون و مبارك باد.
عذاب یا فراق؟
چگونه مىتوان گفت: بر عذاب دوزخ صبر مىكنم، ولى بر فراق خداوند توان صبر ندارم؟
مادر براى دیدار فرزندش كه در منطقهاى دور مشغول تحصیل یا خدمت است، مشكلات سفر را تحمل و سرما و گرما را بر خود هموار مىكند، امّا اگر وقتى به مقصد رسید به او بگویند فرزندت از اینجا به جاى دیگر منتقل شده است، مىگوید: بر سرما و گرما و مشكلات سفر صبر مىكنم، امّا چگونه فراق فرزندم را تحمل كنم.
حضرت على علیه السلام در دعاى كمیل مىگوید: «صَبَرتُ على عذابك فكیف أصبر على فراقك» خدایا! بر عذاب تو صبر مىكنم، ولى چگونه بر فراق تو صبر كنم؟
به کجا میرویم
قابل توجه مردان بی غیرت
متأسفانه این روزها در جامعه ما غیرت خیلی کمرنگ شده همان طور که حیای زنان به یغما رفته است، این بی غیرتی و بی توجهی به ارزش های اخلاقی و اسلامی عواقب شومی دارد که داریم آن ها را با چشم می بینیم، افزایش وحشتناک آمار طلاق، بالا رفتن سن ازدواج (کسانی که علی رغم داشتن امکانات برای ازدواج) به این امر بی توجه هستند.
افزایشروابط نامشروع در بین مردم، از هم پاشیدگی بنیان خانواده ها در اثر بی بند و باری اجتماعی و ….
اگر مردان ما غیرت خود را کنار نمی گذاشتند زنان آن ها با این گستاخی روانه کوچه و خیابان نمی شدند، این مردان هیچ جایگاهی نزد خداوند متعال ندارند.
امام علی علیهالسلام میفرماید: «نعم صارف الشهوات غض الابصار»؛ چشمپوشی از نگاه (به نامحرم) عامل خوبی برای بازدارندگی از شهوت است
بی غیرت کسی است که پاک دامن نیست؛ به این معنی که فرد قدرت بر ترک گناه و شجاعت مبارزه با هوای نفسش را ندارد و به همین خاطر نمی توان به او چیزی را به امانت سپرد چرا که چنین فردی در پی مطامع نفسانی قدم برمی دارد.
در ثانی فرد بی غیرت از خدای خودش شرم نمی کند و نسبت به محارمش محافظتی ندارد یا نسبت به محارم دیگری نیز پاکدامنی ندارد و یا در هر دو مورد کوتاهی می کند.
پس غیرت مختص مردان است غیرت مانند ایمان درجه بندی می شود و این درجه بندی برمی گردد به پاکدامنی مرد که چقدر پایبند پاکدامنی است.
اهمیت غیرت به خاطر این است که هر کسی خانواده ای داشته باشد و پاک تشکیل شود و پاک هم بماند و خانواده دیگران را نیز ناپاک نکند و این رسالت را به نسل بعدی منتقل کند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: كانَ إِبراهیمُ أَبى غَیورا و َأَنَا أَغیَرُ مِنهُ وَ أَرغَمَ اللّه أَنفَ مَن لا یَغارُ مِنَ المُۆمِنینَ؛ پدرم ابراهیم با غیرت بود و من با غیرت تر از اویم. خدا بینى مۆمنى را كه غیرت ندارد، به خاك مى مالد. (بحارالأنوار(ط-بیروت) ج100، ص248، ح33 )
انبساط جهان و سفرهای فضایی در قرآن
ما آسمان را با قدرت خود برافراشتیم و آن را وسعت می دهیم
سوره ی ذاریات آیه 47
کلمه ی آسمان که در این آیه آمده در جاهای مختف قرآن به معنی فضا و جهان است.به عبارت دیگر قرآن آشکار می کند که این جهان انبساط پیدا می کند یعنی بزرگ می شود امروزه علم نیز به این موضوع اشاره نموده است.
تا اوایل قرن بیستم دانشمندان عقیده داشتند که جهان تغیر نمی کند و از زمانی نا معلوم و گذشته ی خیلی دور وجود داشته است.اما مشاهداتنتایج بدست آمده از فناوری مدرن مشخص ساخت که جهان از یک زمان مشخص شروع شده و دائما در حال بزرگ شدن است.
در اوایل قرن بیستم فیزیکدان روسی الکساندر فردرمن و اختر شناس بلژیکی جورج لمتر بصورت نظری محاسبه کردند که جهان دائما در حال حرکت کردن و بزرگ شدن است.این واقعیت در سال 1929 میلادی به وسیله ی اطلاعات قابل مشاهده اثبات شد.ادوین هابل ستاره شناس آمریکایی هنگامی که با تلسکوپ به آسمان نگاه می کرد متوجه شد که ستاره ها و کهکشان ها دائما در حرکتند و از یکدیگر دور می شوند نشان وجود جهانی که در آن همه چیز در حال بزرگشدن است.
مشاهداتی که سالها بعد انجام شد همین نقطه را نیز اثبات می کند این حقیقت زمانی در قرآن بیان شد که هیچ کس به آن آگاه نبود.
هم چنین در جایی دیگر از قرآن اشاره شده است
سوره ی ۲۱ (الانبیا): آیه ی ۱۰۴:
“در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می گردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می دهیم!
تصویر دیگری که دانشمندان از بیگ بنگ و گسترش کائنات شبیه سازی کرده اند به این شکل است.
ای گروه جن و انس اگر می توانید از کرانه های آسمان و زمین به بیرون رخنه کنیدوپس رخنه کنید هر گز نمی توانید مگر با نیرویی الرحمن 33
همانطوری که در این آیه اشاره می شود برای خروج از سطح زمین و رفتن به خارج از کره ی زمین به نیروی بسیار زیادی نیاز است.سفینه های فضایی نیز انرژی بسیار زیادی برا بر خواستن از سطح زمین و خارج شدن از مدار زمین را نیاز دارند
اثر انگشتان معجزه خداوند....
اثر انگشت يکسان وجود ندارد!
زماني که براي اولين بار انگشتنگاري براي تشخيص هويت به کار رفت، بعضي از وکلاي دادگستري ايراد گرفتند که ممکن است آثار انگشتاني پيدا کرد که يکسان باشند ولي فرانسيس گالتون، انسانشناس معروف انگليسي در جست و جوهاي خود راجع به اثرانگشت و موضوع وراثتي بودن آن به اين نتيجه رسيد که نقوش سرانگشت توارثي نيست و در کتاب آثار انگشتان از طريق علوم رياضي ثابت کرد که ممکن نيست بتوانيد اثرات انگشت مشابه بيابيد. پس از گالتون نيز دانشمند ديگري به نام فورژ و در سال 1792 مطالعهاي را روي خانوادههايي که ازدواج فاميلي در آنها رسم بود، آغاز کرد و تا سه نسل پيش رفت اما در نهايت به اين نتيجه رسيد که اثرات انگشت مشابه وجود ندارد.
آيا اثرانگشت پس از تولد تغيير ميکند؟
برخي از دانشمندان معتقدند اثر انگشت نوزادان در اثر تماس با اشياي گوناگون ممکن است تا حدي دچار تغيير شود اما مقايسه اثرانگشت زمان طفوليت اشخاص با اثر انگشت دوران بلوغ آنها نشان ميدهد هيچ تغييري در اين ميان به وجود نميآيد. در سال 1756، محققي آلماني به نام داکر در شهر جبيسن عکس اثر انگشت و کف دست خود را در سن 34 سالگي، 41 سالگي و 85 سالگي گرفت. مقايسه اين سه عکس نشان داد هيچ تغييري در شکل اثر انگشت يا شيارهاي کف دست با گذشت زمان به وجود نميآيد.
آيا امکان دارد اثرانگشت در اثر بيماري يا حادثه از بين برود؟
تحقيقات بيشمار دانشمندان نشان داده است طرح خطوط سرانگشتان تحت تاثير امراض مختلف قابل تغيير نيستند. تنها فاصله بين خطوط سرانگشتان در افرادي که مبتلا به مرض فلج استخوان و آکرومگالي ميشوند کمي تغيير ميکند و بهطور استثنا تنها اثر انگشت افراد مبتلا به برص يا پيسي از بين ميرود. در صورتي که پوست روي انگشت بسوزد يا زخم شود پس از بهبودي مجددا طرح سرانگشتان به همان شکل سابق با تمام جزييات نمايان ميشود حتي اگر جاي زخم بسيار ضخيم باشد نيز پس از بهبودي اثرانگشت مجددا شکل ميگيرد. جالب است بدانيد حتي جراحي پلاستيک نيز سبب از بين رفتن اثر انگشت يک شخص نميشود.
ضرورت هدفمند بودن كار و فعاليت انسان
اگر از ديد مادى و دنيايى به تلاش روزمره زندگى انسانى نظرى بيفكنيم، مىبينيم هر كسى كه تلاشى مىكند، انتظار دارد كه نتيجه آن را ببيند و از آن بهرهمند شود. اگر كسى حاصل تلاش شبانهروزى خود را بدون دليل، تحويل ديگرى دهد، كارى انجام داده كه با هيچ منطقى ـ اعم از الهى و يا دنيوى و مادى ـ سازگار نيست. البته بحث ايثار، بحث ديگرى است؛ گاهى انسان تلاش مىكند و حاصل تلاش خود را براى رضاى خدا و اجر اخروى يا دست كم براى ارضاى عاطفه انسانى خود، در اختيار كسى كه نيازمندتر است قرار مىدهد. چنين كارى مذموم و ناروا نيست. سخن آنجا است كه ما انسانهايى را مىبينيم كه بدون هدف و يا دليلى موجه و قانعكننده، عملا دسترنج خود را در اختيار ديگران مىگذارند؛ يعنى با زحمت و مشقت سرمايه مىاندوزند، اما بدون اينكه خود از آن بهرهاى ببرند، آن را براى ديگران باقى مىگذارند. مصداق بارز چنين انسانهايى، افراد بخيلى هستند كه از شكم خود و زن و فرزندانشان كم مىگذارند و براى ديگران ذخيره مىكنند. اين كار نه تنها ثوابى به دنبال نخواهد داشت، بلكه چه بسا نتايج سوئى نيز بر آن مترتب باشد؛ زيرا ممكن است اين ثروت به دست كسانى بيفتد كه از آن سوء استفاده نمايند.
دسته ديگرى از انسانها، افرادى هستند كه فقط از روى هوا و هوس كار مىكنند. آنها فكر مىكنند كه به اختيار خودشان كار مىكنند و نفعى براى خودشان دارند، در صورتى كه چشم و گوش بسته، در خدمت دشمن خود هستند و خود غافلند. هواى نفس، دشمن درونى انسان است و عاملى است كه انسان را از سعادت دنيا و آخرت محروم مىسازد. نفس انسانى بزرگترين دشمن انسان است كه در درون خود او است. كسانى كه به خواستههاى دلشان عمل مىكنند، در واقع اسير هواى نفس خود هستند. اين كار همانند اين است كه انسان امر و نهى دشمن خود را بدون چون و چرا اطاعت كند. به راستى چه كار احمقانهاى خواهد بود؛ كدام انسان عاقلى است كه بىچون و چرا به دستورات دشمنش عمل كند؟! توجه به اين نكته موجب مىشود تا ما در مقابل هواى نفس خود بيشتر مقاومت كنيم و زندگى دنيوى و اخروى خود را به خطر نيندازيم و نيز زندگى جاودانه ابدى را به زندگى فانى و گذرا نفروشيم.
کتاب : پندهاي امام صادق(عليه السلام) به رهجويان صادق ص197
رستگاری با لااله الا الله
چگونه انسان با گفتن یك جمله «لا اله الاّ اللّه» رستگار مىشود؟
گرچه در روایت آمده است: «قولوا لا اله الاّ اللّه تفلحوا»( بحار، ج 18، ص202.) امّا مراد از آن تنها حركت زبان نیست، بلكه عقیده به توحید است.
كلمه «تفلحوا» از واژه «فلاحت» به معناى رستن است و به كشاورز فلاّح گویند زیرا وسیله رستن دانه را فراهم مىكند.
براى رستن دانه از زیر خاك، سه مرحله لازم است:
1- ریشه خود را در عمق خاك فرو كند.
2- مواد غذایى لازم را جذب كند.
3- مانع بالاى سر خود را كنار بزند تا به فضاى باز برسد.
انسان نیز اگر بخواهد به فضاى باز توحید برسد باید عقاید خود را به استدلال و منطق عمیق بند كند، از تمام امكانات موجود براى رشد خود بهره گرفته و جذب كند، موانع رشد را نیز از خود دفع كند. پس رستگارى در گرو عمق بخشیدن و تلاش و حركت در مسیر الهى است