منافقین از کفار هم بدترند.
امام خمینی(رحمه الله علیه ): منافقین از کفار هم بدترند.
مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن و نفوذ فرهنگی آنان امری مهم از جانب مقام معظم رهبری مدظله العالی خطاب به
مسئولان و فعالان فرهنگی بوده، اما با حوادث مختلفی که توسط وزارت ارشاد در جای جای ایران رقم میخورد،
این هشدار را به ما میدهد که آثار و نتایج جهالت و عملکرد بعضی دشمنان داخلی کمتر از دشمنان خارجی نیست.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از روزهای ابتدایی مسئولیتش زمزمههای خوانندگی زنان را بر زبان خود
و منحرفان داخلی انداخت، مقابله با احکام و فتاوای مراجع تقلید و دهنکجی نسبت به هنجارها و دستورات دینی
این پیام را میداد که باید منتظر عملکردهای منحرفانه این دستگاه دولتی باشیم.
این وعده وزیر ارشاد تحقق یافت و تکخوانی خواننده زن در تالار وحدت به بهانه عاشورا و … اجرا شد،
در ماهی که پیام اصلی آن زنده کردن “امر به معروف و نهی از منکر” این واجب فراموش شده الهیست.
عدم برخورد قشر متدین و مردم دیندار اسلامی با این انحرافات و حرمتشکنیها
مسلماً پیامدهای وخیمتری را توسط متولیان منحرف بهدنبال خواهد داشت.
شعله سوزان کربلا
امام حسين (ع) براي نجات انسانها به پاخاست و قيام كرد و در اين راه حتيخاندان خود را هم به استقبال شهادت فرستاد. در كاروانِ حسين فقط يك عده سربازنظامي شركت نداشت، بلكه كارواني عاشق بودند از زن و مرد، پير و جوان، كودك وبزرگسال، كه ماجراي فداكاريها و جان فشانيهاي هركدام در تاريخ به جا مانده است. در اين ميان، اگر نبود صبر و بردباري زنان هنگام مصائب و داغ عزيزانشان و اگرنبود پشتيباني و حمايت همه جانبه (لفظي و عملي) آنان از همسران و فرزندان خود وتشويق آنان به حمايت از مولاي خود تا سر حد جان، عاشورا به كجا ميانجاميد؟به راستي نهضت عاشورا را بدون رشادتها و شجاعتها و بردباريهاي بزرگبانوي كربلا، «زينب»، چگونه ميتوان وصف نمود؟ آن گاه كه زنان با احساسات خود بهفرزندان و همسرانشان روحيه ميدادند و پرستاري مهربان بر بالين آنها بودند وبا سخنو ناله و زاريشان لرزه بر اندام دشمنان ميانداختند، ناديده نميتوان گرفت . شهادت ركن اساسي و هستة مركزي نقشة حسين است، اگر صحنةلرزانندة كربلا به وجود نيايد، زينب كبري و زين العابدين با كدام سرمايه ميتوانند قدم درراه تبليغ گذارند و با كدام حربه ميتوانند پيكر ظلم اموي را در هم كوبند.
حسين ميرود تا با جانبازي پرشكوه خود، اين سرمايه را تهيه كند، ميرود تا باايجاد يك صحنة شكننده، حربة لازم را به دست زينب و بازماندگان خود بسپرد. بههمين دليل است كه او خود تنها در اين راه نميرود، بلكه زنان و كودكان و جميعبستگانش را نيز به همراه ميآورد. به او گفتند: اي حسين، اكنون كه خود عازم اين سفرهول انگيز و خطرناك هستي، چرا كودكان و زنان را با خود ميبري؟ محمد حنفيه، باچشماني اشكبار اصرار ميورزيد كه حسين از بردن زنان و كودكان خودداري كند، وليحسين به همه يك جواب ميداد و ميفرمود: «نه، آنها نيز بايد در اين مسافرت با منباشند، خداوند خواسته آنان نيز لباس اسارت به تن داشته باشند.»آري بايد يك كاروان اسير به راه افتد و در لباس اسارت، دربارة قتل حسين تبليغكند و كوفه و شام را منقلب نمايد.
خاندان امام حسين در جاهاي مختلف و حساس طوريناله و گريه نمودهاند كه حتي دشمنان را هم منقلب و متأثر ساختهاند. اين گريهها آن روزمانند شعله سوزاني بود كه بر خرمن هستي و كاخهاي بيداد حكومت بني اميه ميافتاد ونابودش ميكرد. شهادت امام حسين و ياران وي با آن وضع رقت بار، ا´نقدر مردم را متاثرنميكرد كه نالهها و گريههاي بانوان، مردم را تحت تاثير قرار ميداد. ناله و گرية بانوان درروز عاشورا، مجلس ابن زياد و يزيد و ساير جاها پس از واقعه كربلا گوياي يك نسيم جانافزا و حيات بخشي بود كه هر ساعت بر پيكره اين نهضت عظم ميدميد، بر افروختهترميكرد و درهمه جا ا´ن را زنده نگه ميداشت و نميگذاشت نفوذ بني اميه ا´ن را از بين ببردوبي اثر نمايد. در شهر كوفه، شام، مدينه وبين راهها با گريهها و نالههاي جان سوزخود،طوري شهادت و واقعة عاشورا را مجسم ميساختند، گويا مردم ا´ن واقعة اسف بار راديدند. اری اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند .
میان بر بهشت
امام صادق علیه السّلام به جعفربن عفان فرمود:
هیچ کس نیست که درباره حسین علیه السّلام شعرى بسراید و بگرید و با آن بگریاند مگر آن که خداوند، بهشت را بر او واجب مى کند و او را مى آمرزد.
رجال شیخ طوسى ، ص 289
در راستای احیای روش وسلوک اهل بیت علیه السلام در سوگ سید سالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام ، برنامه های مدرسه علمیه فاطمیه کرمان در دهه اول ودوم ماه محرم به شرح ذیل می باشد :
- سخنرانی اساتید محترم با موضوعات مرتبط با فلسفه قیام حضرت سید الشهداء علیه السلام
- مدیحه سرایی توسط مداحان اهل بیت علیه السلام
- پخش نذری
امام رضا علیه السّلام فرمود:
گریه کنندگان باید بر کسى همچون حسین علیه السّلام گریه کنند، چرا که گریستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى ریزد.
بحارالانوار، ج 44، ص 284
گل زهرا
ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش
سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی
سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب
سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر
بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر
سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر
به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر
سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش
بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش
سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش
سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب
سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانشالسلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد تریب السلام علی البدن السلیب السلان علی الثغر المقروع السلام علی الراس المرفوع
فریاد عصر مظلومیت
اشک، زبانِ دل است و «گریه»، فریاد عصر مظلومیّت
قطرات اشکي که شيعه براي ائمه خود در بقيع و کربلا و… و در مجالس عزا جاري مي سازد، نه از نوع گريه کودکي است که اسباب بازي خود را از دست داده و يا بزرگي که اموالش را به غارت برده اند، و نه گريه اي است از سر عجز، زبوني و تزوير، بلکه گريه اي است که از سر عشق به کمال؛ گريه انساني است که به کمال عشق مي ورزد و محزون است از اين که عده اي نگذاشتند عطش بشريت از سرچشمه کمال و حکمت سيراب گردد.
اين گريه تنها گريه ي بر شخص نيست، بلکه اندوه ظلمي است که بر حق، مذهب و اسلام روا داشته اند و از اين جهت از رشد و تکامل اجتماعي شيعه حکايت دارد.
اين گريه گريه ي انساني است که قلبش از سنگ نيست و عاطفه دارد و از ظلمي که به مظلومان شده به خروش آمده است. اين گريه از پيوند انسان باانسانيت حکايت دارد. گريه ي شخصي است که پيوند عاطفي با اهداف اباعبدالله (عليه السّلام) و اهل بيت (عليهم السّلام) دارد و خود را از آنان و اهدافشان جدا نمي داند و ظلم بر آنان را ظلم بر خود تلقي مي کند و از اين رو محزون مي شود؛ زيرا انساني که هيچ گونه ارتباطي بين خود و شخص ديگر قائل نيست براي او دلسوزي هم ندارد.
اين گريه، مي تواند گريه ي انسان عاشقي باشد که گاهي از فراق نالان و زماني از شوق وصال، گريان است. اين گريه در بُعد دروني نه تنها موجب افسردگي نمي شود، بلکه عامل بسيار مهمي در ايجاد نشاط تلقي مي گردد و اسباب تقويت عواطف و شناخت در موضوع مورد نظر و آمادگي رفتاري و تقويت علاقه و محبت و در نهايت، همانند سازي با افراد و موضوعات مورد علاقه را فراهم مي سازد. با گريه مي توان موضوع مورد نظر را زنده نگه داشت، به گونه اي که هيچ گاه از خاطره ها محو نشود. همچنين مي توان گفت: حفظ مکتب ناب محمدي و ظلم ستيزي از نتايجي است که گريه به بار آورده است، و اين است راز و رمز گريه شيعه در کنار بقيع، کربلا و… و در مجالس عزاي معصومان (عليهم السّلام). اين حزن و اندوه، اندوه ظلمي است که بر حق روا داشته اند، اندوه محروميت ما از فيوضات اولياي الهي است. در حقيقت اين گريه از سويي براي ائمه است و از سويي براي خود؛ يعني از سويي؛ از اين مي سوزيم که مگر گناه اين عزيزان چه بوده که سزاوار آن همه ظلم و ستم باشند؟ مگر مودت آنها مزد رسالت نبوده است؟ و از سويي ديگر؛ نالانيم که چرا عده اي نگذاشته اند تا ما عطش خود را از سرچشمه حکمت آن عزيزان سيراب سازيم؟ و اين چنين گريه اي نشانگر کمال خواهي شيعه است؛ حزني است که از رشد و تکامل اجتماعي شيعه، حکايت دارد و گريه اي است بر مظلوم و از فضيلت طلبي شيعه ناشي مي شود و ريشه در اعتقاد دارد. حال بايد دانست که اگر چه عاملي خاص نوع خاصي از گريه را پديد مي آورد، اما هر يک از انواع گريه، مي تواند اهدافي خاص را نيز تعقيب کند و اما هدف شيعه از اقامه ي مراسم عزايي که بر آن چنين حزن و اندوهي حکمفرما است، همانا آگاهي دادن به مردم و حفظ نهضت حسيني و مکتب اهل بيت است .
بوی سیب
عالم همه محو گل رخسار حسین است / ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش / یعنی که خدای تو عزادار حسین است .
محرم از راه رسید؛ ماهی که در آن حماسه ای بزرگ به وسعت تاریخ ثبت شد. در این ماه غم و اندوهی بی پایان در فراق مظلوم ترین مخلوق پروردگار، عالم را فرا گرفت.
اول محرم هر سال اولين روز سال قمري است. از امام محمدباقر(عليه السلام) روايت شده است: «آن كس كه اين روز را روزه بدارد، خداوند دعايش را اجابت ميكند، همانگونه كه دعاي زكريا(عليه السلام) را اجابت كرد.
امام رضا علیه السلام فرمود: هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، روز دهم محرم که می شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود .
جملات کوتاه رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در مورد محرم
قطعاً اسلام، زندهى به عاشورا و به حسینبنعلى (علیه السلام) است
عقیق:- اگر عشق به امام حسین و ذکر مصائب این بزرگوار نبود، معلوم نبود که نهضت ما با این کیفیت به پیروزى برسد.
- ماجراى حسینبنعلى(علیه السلام)، حقیقتاً موتور حرکت قرون اسلامى در جهت تفکرات صحیح اسلامى بوده است.۱۳۷۰/۰۴/۲۰
- نوجوانها و جوانها هم دخترها هم پسرها و بقیهى اشخاص در دورههاى مختلف، طهاشرت و صداقت و سلامت و نشاط حسینبنعلى را الگوى خود قرار دهند.
- عبرتگیرى از عاشورا این است که نگذاریم روح انقلاب در جامعه منزوى و فرزند انقلاب گوشهگیر شود.۱۳۷۱/۰۴/۲۲
- لُبّ و جوهر حادثه عاشورا این است که در دنیایى که همه جاى آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسینبنعلى علیهالسّلام براى نجات اسلام قیام کرد و در این دنیاى بزرگ، هیچکس به او کمک نکرد!
- قطعاً اسلام، زندهى به عاشورا و به حسینبنعلى (علیه السلام) است. 1391/09/01
- مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى (رضی الله عنه) در مراقبات تأکید میکنند که در روز عاشورا هرچه مصیبتها سنگینتر میشد، چهرهى حسینبنعلى (علیه السلام) برافروختهتر، آثار شکفتگى در آن بزرگوار بیشتر آشکار میشد. این حقایق پرمغز، پر راز و رمز، اینها باید دائماً در مقابل چشم ما باشد. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱-
- درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است.۱۳۷۷/۰۲/۱۸
- اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقى مانده است. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
- چرا امام صادق(علیه السلام) – طبق روایت – فرمودند که هر کس یک بیت شعر دربارهى حادثهى عاشورا بگوید و کسانى را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟ چون تمام دستگاههاى تبلیغاتى، براى منزوى کردن و در ظلمت نگهداشتن مسألهى عاشورا و کلاً مسألهى اهلبیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود.۱۳۶۸/۰۶/۲۹
- امروز حسینبن علی(علیه السلام) میتواند دنیا را نجات بدهد به شرط آنکه چهرهی او را تحریف و مغشوش نکنند.۱۳۷۴/۳/۳
- مجالس عزاداری برای این است که دستهای ما را با حسین بن علی(علیه السلام) و اهداف آن بزرگوار نزدیکتر و آشناتر کند.۱۳۷۱/۰۴/۱۰
- مجالس عزاداری امام حسین(علیه السلام) باید علقه و رابطه عاطفی و محبت به اهل بیت را افزونتر و مستحکمتر کند، شناخت روشنتر و واضحتری نسبت به اصل حادثه عاشورا در مردم بوجود آورد و موجب تعمیق ایمان و معرفت بیشتر مردم شود. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
- قمهزنی از کارهای خلاف، جعلی و نادرست است که متأسفانه طی چند سال اخیر برخی در حال ترویج آن هستند. قمهزنی مربوط به دین و یا یک حرکت عزاداری نیست و قطعا خلاف و یک بدعت است و بدون تردید خداوند به انجام آن راضی نیست و اینجانب نیز از کسی که تظاهر به قمهزنی میکند قلبا راضی نیستم.۱۳۷۳/۰۳/۱۷
- نقل شده است بعد از آنکه امام سجاد(علیه السلام) پس از حادثه عاشورا به مدینه برگشت یک نفر خدمت ایشان آمدو عرض کرد: یابنرسولاللَّه! دیدید رفتید، چه شد! راست هم مىگفت؛ امام سجّاد(علیه السلام) در جواب آن شخص فرمود: فکر کن اگر نمىرفتیم، چه مىشد!
پیامکهای ویژه فرارسیدن محرم
بر گوش جانم میرسد آوای زنگ قافله
این قافله تا كربلا دیگر ندارد فاصله
فرشته ها از امشب صبوی غم می نوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می پوشن
بی حسین بن علی احساس پیری می کنم
نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم
گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟
گفتم از آینه ی دل گردگیری می کنم
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
صداي دسته ي زنجيرزن، غمي در من
و شعله مي کشد اکنون جهنمي در من
شب است و از همه سو خيمه مي زند اندوه
که تا بنا شود از نو محرّمي در من
حسینِ من…..
بیا و این دل شکسته را بخر…
حسینِ من….
مسافر جامانده را با خود ببر….
السلامُ علیک یا ابا عبْدالله
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود
محرم آمد .. دلم مست و لبم مست و سرم مست ، بخون ای دل که صبرم رفته از دست ، بخون ای دل محرم اومد از راه ،
بخون هاجر تو با عباس بی دست..!
صدها نفر از رقص جنون جا مانده
سالار درین قافله تنها مانده
دلها شده پر درد مگر علت چیست؟
چند روز دگر تا به محرم مانده
حــال ِ من حــال ِ جوانی ست که یک مــاه تمـــام
در پی کسب جـواز حرمت پیــر شـــده ….
اللهم الرزقنا زیارت الحسین علیه السلام
محرم شد از غم نگاهم گرفت / به سوزانترین اشک، آهم گرفت
شکست در گلو بغض سوزان من و / عطر حسین روح و جانم گرفت …
السّلام علیک یا ابا عبد الله …
درعرش مجلس غم أرباب عالم است
مشكى بپوش اى دل شیدا محرم است
غش كرد فاطمه به خدا محتشم بس است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است