حضرت حمزه علیه السلام در احتجاج امیرمؤمنان با دانشمند یهودی
در روایت مشروحی که حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از پدران خود از حضرت حسین بن علی(علیهما السلام)نقل کرده، چنین آمده است:یکی از دانشمندان یهود، پس از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در مدینه در جلسه ای که گروهی از صحابه؛ از جمله امیرمؤمنان(علیه السلام)حضور داشتند، شرکت نمود و در تفضیل حضرت ابراهیم(علیه السلام)و بعضی انبیای گذشته بر پیامبر اسلام، به صورت مناظره دلایلی ذکر کرد و امیر مؤمنان(علیه السلام) به یکایک دلایل او پاسخ گفت؛
15 شوال
صبر و بردباری
نوجوان باید خود را بسازد چون روح «تربیتپذیری» دارد
نوجوان باید آیندهنگر بوده و خود را برای فردای بهتر آماده کند.
نوجوان باید روابط اجتماعی خود را تنظیم کند
نوجوان باید انواع آگاهی و علوم را به دست آورد
اما چگونه؟
و با چه روشهائی میتوان به برتریهای یاد شده دسترسی پیدا کرد؟
امام علی علیهالسلام میفرماید تمام مراحل یاد شده را تنها با صبر و بردباری میتوان سپری کرد.
و تمام ارزشهای یاد شده را با صبر و تحمل مشکلات میتوان در جان خویش پیاده ساخت.
ضرورت صبر و بردباری
قال علی علیهالسلام:
«و عود نفسک التصبر علی المکروه»
(نفس خویش را بر استقامت در برابر مشکلات عادت ده). نامهی 16/31 نهجالبلاغه المعجمالمفهرس.
انواع صبر
امام پس از آنکه به یکی از رهآوردهای صبر و بردباری اشاره فرمود، انواع صبر را مورد ارزیابی قرار میدهد، و این حقیقت را طرح میفرماید که، صبر و بردباری هیچگاه به ضرر و زیان کسی نخواهد بود، پس باید بر همهی سختیها و مشکلات بردبار بود.
قال علی علیهالسلام:
«الصبر صبران، صبر علی ما تکره و صبر علی ما تحب»
(صبر و بردباری دو قسم است، یکی صبر بر انجام کاری که خوش نداری و دیگری صبر بر کاری که دوست داری) .حکمت 55 نهجالبلاغه المعجمالمفهرس.
پس عامل اساسی، در مباحث نوجوانان، و به بارنشستن ارزشها، در خودسازی و تربیت نفس، صبر و بردباری و تحمل مشکلات است.
نوجوانان باید خویشتن را با صبر و بردباری عادت دهند و از عجله و شتابهای دروغین بپرهیزند.
انشاءالله
حضرت حمزه علیه السلام از دیدگاه قرآن
در قرآن مجید چون به آیاتی مانند آیه شریفه (وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللهِ وَالَّذِینَ آوَوا وَنَصَرُوا أُوْلَئِکَ هُمْ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ) [1] می رسیم، حمزة بن عبدالمطلب را در رأس این مؤمنان حقیقی مشاهده می کنیم:ایمان آوردن در وضعیت سخت، یاری کردن و پناه دادن به رسول خدا در مقابل دشمنان، آنگاه که همه مشرکان و دشمنان بر علیه او بسیج شده بودند.
نگاهی کوتاه به دوران زندگی حضرت حمزه علیه السلام
حمزة بن عبدالمطلب ملقّب به «سیدالشهدا»، «اسدالله» و «اسدالرسول» کنیه او ابوعماره و ابویعلی است. مادرش هاله دختر «وهیب» و دختر عموی «آمنه» بنت وهب، مادر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است.حضرت حمزه عموی پیامبر اسلام و برادر رضاعی او است؛ زیرا هر دو از سینهمادری بنام ثُوَیْبه شیر خورده اند.حضرت حمزه، بنابر نظر مشهور دو سال از رسول خدا بزرگتر بود
قهر مقدّس
ماجرا به صد سال پيش برمي گردد . آقا سيّد مرتضي موسوي فرزند مرحوم آقا سيّد محمّد، معروف به «آستانه دار» از خادمين حضرت ، به ايوان آئينه تكيه كرده ولَم داده بود . با آستيني از عبا بيرون و قبايي يله و از بند بازشده . چرا رعايت ادب نمي كني ؟ مي داني كجا نشسته اي ؟ نگاهش كه به صاحب صدا افتاد ، يكّه خورد ، دكمه قبا را بست ، دست از آستين قبا در آورد و خود را به ادب جمع و جور كرد . او را خوب مي شناخت ، دوست قديمي پدرش و زائر هميشگي و منظّم سيّدالكريم عليه السّلام ، از زماني كه به خاطر داشت او را ديده بود كه هر شب جمعه از تهران به حضرت عبدالعظيم عليه السّلام مي آمد ، شب را ميهمان پدرش آقا سيّد محمّد بود .
شهاب معرفت
خفـتـه در ايـن بـارگـــه دُرّ خوشـاب معــرفـت
مظـهـــر ذات الــهـــي آفِـتــــابِ مـعــرفـت
روشني بخش دل عالم، شهاب معرفت
چشمه سار روح افزاي سحاب معرفت
اوسِتاد آگه علم الكتاب معرفت
اَنتَ مولانا بحق، اي ماهتاب معرفت
برمشام جان رسد بوي گلابِ معرفت
گر بنوشـد (صالح) از شهد شراب معرفــت
مي درخشد بارگاهش تا فراسوي زمان
ريزش باران رحمت بر كويرستان دل
حافظ آيات حق و ناقل علم حديث
روحبخــش اهـل ايمان حضرت عبدالعظيم
در جوارت حمزه و طاهر بُوَد كز خاكشان
مي بَــرَد ره تا حـريم كبـريـاي منـزلــت
سیّد محمّد صالحی کوشا
سخن ائمه اطهار علیهم السلام درباره حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: هر کس قبر او (عبدالعظیم حسنى) (علیه السلام) را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود.( حدث نورى، مستدرکالوسائل ج ۱۰، ص ۳۶۸، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، ۱۴۰۸ هـ ق، وَ فِی حَوَاشِی الْخُلَاصَهِ لِلشَّهِیدِ الثَّانِی، (رحمه الله علیه) هَذَا عَبْدُ الْعَظِیمِ الْمَدْفُونُ فِی مَسْجِدِ الشَّجَرَهِ فِی الرَّیِّ وَ فِیهِ یُزَارُ وَ قَدْ نَصَّ عَلَى زِیَارَتِهِ الْإِمَامُ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَهُ وَجَبَتْ لَهُ.)
مردى از شهر رى مى گوید: در سامرا به حضور امام هادى (علیه السلام) رسیدم، آن بزرگوار از من سؤال فرمود: کجا بودى؟ عرض کردم: من به زیارت حسین بن على (علیه السلام) رفته بودم و اکنون از کربلا می آیم، آن حضرت فرمود: توجه داشته باش، اگر قبر حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) را که نزد شما است زیارت می نمودى، مثل این بود که حسین بن على (علیه السلام) زیارت کرده باشى!( الإمامُ الهادیُّ (علیه السلام) لَمّا دَخَلَ علَیهِ بَعضُأهلِ الرَّیّ: أینَ کُنتَ ؟ فَقُلتُ: زُرْتُ الحُسینَ (علیه السلام)، قالَ: أما إنّکَ لو زُرْتَ قَبرَ عبدِ العظیمِ عِندَکُم لَکُنتَ کَمَن زارَ الحُسینَ بنَ عَلِیٍّ (علیه السلام.)