اهمیت غذا
نیاز انسان به غذا، مهم ترین و حیاتی ترین نیاز روزمره اوست که از تولد تا مرگ وی را همراهی می کند، و حتی انبیا و اولیاء الهی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
رشـد، طـول عـمـر، تـنـدرسـتی ، آرامش اعصاب و روان ، خلق و خوی و رفتار، توانمندی و قدرت ، تکثیر نسل و تولید مثل و… همه به نوعی وامدار تغذیه سالمند. از این رو قریب به دویست و پنجاه آیه قرآنی و دهها روایت معصومین (علیهم السلام ) در مورد غذا و تغذیه وارد شده است . همچنین نام گذاری پنجمین سوره قرآن به مائده (سفره غذایی )، از صفات خـداوند، رزاق و معطم بودن ، سوگند خداوند به غذا (والتین والزیتون )، درخواست مائده آسـمـانـی تـوسـط حـضـرت عیسی و درخواست غذا توسط حضرت موسی (علیه السلام ) هر کدام مهر تاییدی بر اهمیت غذا و تغذیه می باشند.
هـمـچـنین خداوند براهل مکه به دو چیز منت می نهد: ((غذا)) و ((امنیت )) ((الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوفِ)) همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و نا امنی ایمن ساخت .
امـام رضـا(علیه السلام) فـرمـود: ((فـانَّ صلاح البدن وَ ….بِالطَّعامِ والشَّرابِ و فَسادَهُ …)سلامتی و پایداری بدن و همچنین بیماری آن به غذا و نوشیدنی است .
...
تاءثیر غذا و تغذیه بر اخلاق و رفتار
خـداوند بین تغذیه کافران و مومنان تفاوت قائل شده است . در مورد کافران می فرماید: ((والّذیـن کـفـروا یـتمتعون و یاکلُون کَما تاکُل می خورند. توضیح آنکه حیوانات علف می خورند بی آنکه بدانند از کجا آمده ، حلال است یا حرام ؟ غصبی است یا مباح ؟ کافران نیز غـذا مـی خـورنـد بـی آن کـه بـه رجـس و پـلیـدی و حلال و حرام بودن آن توجه داشته باشند. لذا فرجام مشابه ای دارند.
ولی مؤ منان که به تاثیر اخلاقی و معنوی غذا توجه دارند، مقید به رعایت غذای پاکیزه و حـلال مـی بـاشـند. مردی خدمت پیامبر(صل الله علیه وآله ) گفت : دوست دارم دعایم مستجاب شود، حضرت فرمود: ((غذای خود را پاکیزه کن و از هر گونه غذای حرام بپرهیز.))
لذا بـه مـؤ مـنـان دسـتـور داده شـده فـقـط از غـذاهـای پـاکـیـزه و حـلال اسـتـفـاده کـنـنـد. ((یا ایها الذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم ؛ ای مومنان ! از روزی پـاکـیـزه کـه بـه شـمـا دادیم بخورید.)) و در برخی آیات ارتباط تنگاتنگی بین غذای پـاکـیزه و عمل صالح دیده می شود. ((کلوا من الطیّبات و اعملوا صالحا؛ از غذاهای پاکیزه بـخـوریـد و عـمـل صـالح انـجـام دهـیـد.)) زیـرا هـمـچـنـان کـه سـخـن پـاکـیـزه ، عـمـل صـالح را بـه آسـمـان عـروج مـی دهد، غذای پاکیزه نیز انسان را در جهت کسب کمالات مـعـنـوی و حـفـظ ارزش هـای اخـلاقـی یاری می بخشد و به مانند باران پاکیزه موجب رویش سبزه ها و گل های معطر در وجود آدمی می گردد.
اصـحـاب کـهـف که دغدغه حفظ ایمان و معنویت خود را داشتند، وقتی از خواب طولانی بیدار شدند، به دنبال غذایی بودند که پاک و پاکیزه باشد و سبب خاموش شدن نور الهی در وجـود آنـان نـگـردد. بر خلاف غذاهای خبیث و حرام که موجب تاریکی قلب ، سنگدلی ، و از بـیـن رفـتـن نـور ایمان می شود. در آیه ای از قرآن آمده است : شیطان می خواهد به وسیله شـراب (غذای پلید) و قمار در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و در آیـه ای دیـگـر خـوردن مـال حـرام را آتـش خـوردن مـعـرفـی کـرده اسـت : ((کـسـانـی کـه امـوال یـتـیـمان را به ستم می خورند (در حقیقت ) تنها آتش می خورند.)) و این بیانگر نقش غـذای حـرام و خـبیث است که به روح و روان و ایمان فرد خسارت می زند. امام حسین (علیه السلام) با اشـاره بـه یـکـی از عـلل رفتار پست و ناهنجار کوفیان در کربلا می فرماید: ((قد مُلئت بطونکم من الحرام ؛ شکم های شما از حرام پر شده است .))
امـام رضـا(علیه السلام ) فـرمـود: ((بـدان کـه نـیـرو و تـوان و روح و روان ، تابع مزاج بدنها می باشد.))
تـوضیح روایت آن که مراد از نفوس ، روح انسان است که چون مرغی اسیر قفس تن اوست . بـه هـر انـدازه کـه مـزاج و جـسـم او سـالم بـاشـد، روح او نـیـز سـالم و کـامـل تـر خواهد بود. روح سالم در بدن سالم است . رمز سلامتی روح و جسم در یک قیاس منطقی ، چنین قابل تبیین است : سلامتی روح ، تابع سلامتی تن است ، و سلامتی تن تابع غذا و تغذیه سالم ، پس سلامتی روح ، تابع غذا و تغذیه سالم می باشد.
بـا تـوجـه بـه پـاره ای از روایـات آثار برخی غذاها بر اخلاق و رفتار آدمی به قرار زیر است :
1. اعتدال در خوردن گوشت موجب خوش اخلاقی ، اعتماد به نفس و شجاعت می شود و افراط در آن قساوت قلب می آورد.
2. شیر، موجب صبوری ، مهربانی ، آرامش و… می شود.
3. عسل ، موجب رشد حافظه ، صافی دل و شفا است .
4. انـگـور، غـم و انـدوه و افـسـردگـی را بـه شـادابـی تبدیل می کند.
5 . خرما، موجب صبر و حلم وبردباری می شود.
6 . زیتون ، حافظه را تقویت می کند.
7. سیب ، موجب تقویت اعصاب و رنگ رخسار می گردد.
می شود.
9. هلیم ، نشاط عبادت را افزون می کند.
بـی تـردیـد تـغذیه سالم و منطبق با استانداردهای اسلامی نقشی بسزا در سلامت جسم و روح انسان دارد و او را در طی مسیر تکاملی اش یاری می دهد
فرم در حال بارگذاری ...
وقتی رایانه روشن می شود
اگر هنگام روشن نمودن رایانه به نوشته های روی صفحه نمایش دقت کرده باشید ، مطمئنا نام BIOS به چشمتان خورده است.بایوس معمول ترین نوع حافظه های فلاش هستند. حافظه های فلاش حافظه هایی هستند که اطلاعات داخل آنها با قطع منبع تغذیه الکتریکی از بین نمی رود. بایوس برگرفته از حروف اول کلماتی به معنای «سیستم ورودی و خروجی مقدماتی» است. بایوس چند وظیفه متفاوت دارد که مهمترین آنها بارگذاری سیستم عامل است.
هنگامی که شما رایانه خود را روشن می کنید و ریز پردازنده ، قصد اجرای اولین دستورالعمل ها را دارد ، این دستورالعمل ها را باید از جایی دریافت کند. اما نمی تواند آنها را مستقیما از سیستم عامل دریافت کند. زیرا سیستم عامل بر روی دیسک سخت قرار دارد و CPU نمی تواند بدون هیچ دستورالعملی به آن دسترسی پیدا کند.
یکی از وظایف بایوس ارسال این دستورالعمل های مقدماتی به CPU
...
است. هنگامی که رایانه را روشن می کنید، بایوس کارهای زیر را به ترتیب انجام می دهد: 1 بررسی CMOS برای تنظیمات سیستم. (بعد از روشن نمودن رایانه هنگامی که با فشردن کلید Del یا دکمه های دیگر وارد محیط Setup می شوید و تنظیمات اساسی سیستم را انجام می دهید این تنظیمات در CMOS که یک تراشه روی مادربرد است ذخیره می شوند.) 2 بارگذاری راه اندازهای دستگاه ها و گرداننده های وقفه های سیستم. 3 آماده سازی ثبات ها و مدیریت تغذیه (لازم به توضیح است که ثبات ها حافظه های بسیار کوچک و سریعی هستند که در داخل CPU قرار دارند و CPU به طور مستقیم به آنها دسترسی دارد) 4 انجام آزمایش خودکار سخت افزارها و نمایش تنظیمات سیستم. 5 یافتن دستگاه راه انداز و به کار انداختن آن. همان طور که گفته شد ، اولین چیزهایی که بعد از روشن نمودن رایانه مشاهده می کنیم ناشی از اعمال بایوس است که هر یک مفاهیم خاصی دارند. مثل مقدار حافظه موجود بر روی سیستم ، مدل و نوع کارت گرافیکی و مادربرد ، سرعت CPU ، نوع دیسک سخت و….گرداننده های وقفه ها ، قطعات نرم افزاری کوچکی هستند که مانند یک مترجم بین قطعات سخت افزاری و سیستم عامل عمل می کنند. راه اندازهای دستگاه ها نیز قطعات نرم افزاری دیگری هستند که سخت افزارهای پایه از قبیل صفحه کلید و ماوس و دیسک های سخت و فلاپی درایو را شناسایی می کنند. بعد از بارگذاری این نرم افزارها و مقداردهی اولیه به ثباتها ، بایوس به بررسی سالم بودن کارت گرافیکی می پردازد.
اکثر کارتهای گرافیکی یک بایوس کوچک مخصوص به خود دارند که حافظه و پردازنده روی کارت گرافیکی را آماده کار می کند. در غیر این صورت معمولا در یک تراشه جداگانه روی مادربرد ، اطلاعات مربوط به راه انداز کارت گرافیکی قرار دارد که بایوس اطلاعات موجود در آن را بارگذاری می کند.
در قدم بعدی بایوس چک می کند که آیا شروع کار رایانه ناشی از روشن شدن رایانه است که به اصطلاح به آن Cold boot گویند و یا ناشی از راه اندازی مجدد رایانه است.
در صورت تشخیص راه اندازی مجدد، بایوس از بقیه تست های اولیه صرف نظر می کند. در غیر این صورت بایوس از صحت سلامت RAM با انجام تست خواندن و نوشتن در هر نشانی حافظه اطمینان حاصل می کند. سپس درگاههای PS/2 یا USB را برای وجود صفحه کلید یا ماوس چک می کند. سپس گذرگاه های PCI را جستجو می کند و در صورت یافتن این گذرگاه ها کارتهای نصب شده بر روی آنها را بررسی می کند. در صورتی که بایوس در این روالها با خطایی مواجه شود، با یک سری بوق یا نمایش پیغام ، کاربر را از وجود خطا آگاه می کند. خطاهای یافت شده در این بخش ، تقریبا همیشه سخت افزاری هستند. البته همیشه این خطاها ناشی از خرابی نیست و گاهی ناشی از اتصال ناصحیح و گاهی از عدم وجود یک قطعه لازم الوجود مثل RAM یا کارت گرافیک حکایت دارد. گاهی نیز از یک ناسازگاری لحظه ای است که امکان دارد با یک راه اندازی مجدد، مشکل رفع شود. اما همیشه باید خطاهای اعلام شده توسط بایوس را جدی گرفت. بعد از این مرحله بایوس به تقدم دستگاه های ذخیره سازی ، به منظور بوت کردن می پردازد و در صورت عدم وجود یکی ، به سراغ دیگری می رود. به طور کلی مفهوم بوت کردن به بارگذاری و اجرای سیستم عامل بازمی گردد. تعیین ترتیب دستگاه راه انداز و دیگر تنظیمات سیستم از طریق ورود به CMOS Setupامکانپذیر است. البته تغییر ناشیانه این تنظیمات موجب می شود که دستگاه به درستی راه اندازی نشود. بایوس برای ذخیره سازی تغییرات تنظیمات ، از فناوری CMOS استفاده می کند. با این فناوری ، یک باتری لیتیم کوچک ، توان کافی برای نگه داشتن تنظیمات شما را برای چند سال دارد. در صورت قطع این منبع تغذیه کوچک یا تمام شدن عمر باتری تنظیمات شما از بین رفته و به حالت پیش فرض کارخانه باز می گردد. با آمدن دستگاه ها و استانداردهای جدید ، گاهی بایوس ها نیاز به به روزرسانی پیدا می کنند. چون نرم افزار بایوس در نوعی حافظه فقط خواندنی ذخیره شده است ، تغییر آن کمی سخت تر از به روزرسانی دیگر نرم افزارهاست.
به همین منظور نیاز به یک برنامه ارائه شده توسط شرکت سازنده نیاز خواهید داشت.
بنابراین باید تاریخ و نوع بایوس خود را هنگام راه اندازی سیستم بخوانید و با مراجعه به سایت شرکت سازنده نرم افزار مربوطه را در صورت وجود دریافت کنید و بعد از کپی کردن آن نرم افزار داخل فلاپی و راه اندازی سیستم توسط آن فلاپی ، عمل به روزرسانی را انجام دهید.
برای انجام این کار باید خیلی مراقب باشید و توجه کنید که نرم افزار مورد استفاده شما دقیقا مربوط به نوع بایوس شما باشد و نه مدلهای دیگر آن. در غیر این صورت ممکن است بایوس و در نتیجه آن سیستم شما از کار بیفتد و بلااستفاده شود.
فرم در حال بارگذاری ...
در محضر امام علی علیه السلام
فرم در حال بارگذاری ...
ضرورت تربیتپذیری
از نظر روانشناسی یکی از مسائل دوران نوجوانی «تربیتپذیری» است.
گرچه تربیت کودک، حد و مرز خاصی ندارد، و نمیتوان سن و سالی را از تربیت و آموزش استثناء کرد.
اما این حقیقت نیز به اثبات رسید که در سن و سال نوجوانی زمینههای مناسبتری برای «تربیتپذیری» وجود دارد، و نوجوانان بیشتر از کودکان، تربیتپذیر میباشند.
رهآورد تربیت
قال علی علیهالسلام:
«و الاداب حلل مجدده»
(ادب و تربیت، پوششهای زینتی انسان است)(حکمت 5 نهجالبلاغه المعجمالمفهرس)
زیرا وقتی نوجوان تربیت شد، و با ارزشها آشنا گردید، از سرمایهای بس والا و پایانناپذیری برخوردار است که با هیچ قیمتی به دست نخواهد آمد.
شتاب در تربیت نوجوان
امام پس از طرح ارزش تربیت، رهنمود میدهد که در تربیت نوجوان باید شتاب کرد،
نباید نوجوان را به حال خود گذاشت، که انواع انحرافات بر سر راه آنان کمین کردهاند.
حال که نوجوان در سن و سال نوجوانی از «روح تربیتپذیری» برخوردار است
و آمادگی لازم را دارد باید به تربیت و آموزش او شتاب کرد، و از حداکثر تلاش و کوشش دریغ نورزید که فرمود:
قال علی علیهالسلام:
«لامیراث کالادب و لاظهیر کالمشاوره»
(هیچ میراثی چون ادب، و هیچ پشتیبانی چون مشورت کردن نیست).نامهی 54 نهجالبلاغه المعجمالمفهرس.
فرم در حال بارگذاری ...
مرگ سرخ
فرم در حال بارگذاری ...
یک لحظه تامل ..
فرم در حال بارگذاری ...
فایده عطسه و برخورد با آن
مرحوم شیخ صدوق، طوسی، طبرسی و برخی دیگر از بزرگان رضوان اللّه تعالی علیهم، به نقل از نسیم - خادم امام حسن عسکری علیه السلام - حکایت کنند:
هنگامی که حضرت صاحب الزّمان علیه السلام از رحم مادر به دنیا آمد، انگشت سبّابه خود را به سمت آسمان بلند نمود؛ و در همین لحظه ناگهان عطسه ای کرد و سپس اظهار داشت: «الحمد للّه ربّ العالمین، و صلّی اللّه علی محمّد و آله».
بعد از آن با کمال فصاحت فرمود: ظالمان و ستمگران گمان کرده اند که حجّت و ولیّ خداوند متعال زایل و نابود شونده است، چنانچه به ما اجازه سخن گفتن و بیان حقایق داده شود، همانا شکّ و شُبهه از بین خواهد رفت.
همچنین به نقل از نسیم خادم حکایت نمایند:
یک شب پس از آن که حضرت مهدی موعود (عجّل اللّه تعالی فرجه الشرّیف) تولّد یافت، چند روزی بعد از آن به محضر مبارک آن حضرت شرفیات شدم، هنگامی که نشستم عطسه کردم.
حضرت در حقّ من دعائی کرد و فرمود: «یَرْحَمُکَ اللّهُ».
من از محبّت و دعای حضرت، بسیار خوشحال شدم.
سپس به من فرمود: ای نسیم! آیا می خواهی تو را به نتیجه و فایده عطسه آشنا سازم؟
عرضه داشتم: بلی، فدایت گردم.
حضرت در همان موقعیّتی که تازه به دنیا آمده بود، فرمود: «هُوَ أمانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَةُ أ یّامٍ» یعنی؛ عطسه انسان را از مرگ به مدّت سه روز در أمان می دارد. [1]
پاورقی
[1] آدرس هر دو داستان: إکمال الدّین: ص 430، ح 5، غیبة شیخ طوسی: ص 232، ح 200، و ص 244، ح 211، إعلام الوری طبرسی: ج 2، ص 217، الخرائج و الجرائح: ج 1، ص 465، ح 11، وج 2، ص 693، ح 7.
فرم در حال بارگذاری ...
هالیوود و آخر الزمان
هالیوود در واقع یک نام استعاری و نمادین است که برای مدیریت امپراتوری تصویری غرب انتخاب شده ، والا یک شرکت توریستی است در حومه شهر لوس آنجلس آمریکا .
منظور از هالیوود ، نظام مدیریتی حاکم بر پروژه های تصویری آمریکا به نحو اخص ومغرب زمین به نحو اعم است . در حقیقت اتاق فکری است که تعیین می کند ، کدام سوژه وکدام مفهوم ، دستمایه کار تصویری قرار بگیرد . رویکرد هالیوود به بحث آخرالزمان ، مثل دیگر رویکردهایش ناظر به فکر ، برنامه ریزی و اندیشه قبلی است هالیوود صرفاً ا ز این جهت که آخرالزمان سوره ناب ، بدیع ، جذاب و تماشاگر پسندی است سراغ آخرالزمان نرفته است ، بلکه مقاصدکاملاً جدی و نهفته ای در این رویکرد وجود داشته است اصولا آخرالزمان و پایان دنیا و باور این پدیده ، مبنی بر یک کهن الگوی مشترک بشری است که در ضمیر ناخود آگاه ابنای بشر نهادینه شده است چگونه می توانیم بپذیریم که این دنیا ، همین طور پیش برود و به پایان نرسد و اصولاً ضمیر ناخود آگاه ما این را نمی پذیرد که دنیا بدون پایان باشد .
...
به همین دلیل برای این پایان ، دوست داریم که تصویر ارائه کنیم . قرائت های مختلفی را در حوزه هنر ، ادبیات وکسب دینی ، نسبت به آخر الزمان برای ما ترسیم کرده اند و در اساطیر ملل متعدد هم ، نقاط مشترکی که می توانیم بیابیم ، چند تا بیشتر نیست یکی از آن چند تا ، آغاز آفرینش و پایان عمر دنیا است . قصه ای که تقریبا در اکثر قریب به اتفاق اساطیر ملل یافت می شود و همین نشان می دهد که ما ناگزیریم به آخرالزمان به عنوان یک سوره مستتر در ضمیر ناخود آگاه جمعی بشر بپردازیم خصوصاً که اگر برای مخاطب ، بار محتوایی و معنایی و سیاسی هم داشته باشد و هالیوود در واقع ، با این رویکرد به سراغ آخرالزمان رفته است .
چون اولاً پدیده ای جذاب است آن چه که نیامده و پیشگویی می شود ، همیشه برای انسان جذاب است ، دیگر این که روایت های متعدد و متفاوتی نسبت به این یک پدیده می توانست اتخاذ کند و این تعدد روایت ما باعث می شد ، آن افکاری که اتاق فکر هالیوود تولیدکرده بود ، خیلی راحت و از طرق مختلف به مخاطب منتقل شود به نوعی موضوع آخرالزمان ، این پتانسیل را داشت که دستمایه اتاق فکر هالیوود
قرار بگیرد و در جهت تزویج غیر مستقیم مفاهیمی که به گونه ای صهیونیسم بین الملل پی جوی آن بود ، به کار رود از همان آغاز ، یهودیان به دلیل نفوذی که در هالیوود داشتند ، توانستند بسیاری از آموزه های توراتی را به فیلم های هالیوردی تشری دهند اصولا نگاه آخرالزمانی در هالیوود ، انواعی دارد که در نگره دینی ، عمدتاً توراتی است ا لبته در آثار هالیوود ، عامدانه ، رویکرد توراتی نسبت به آخرالزمان به کار می رود .
اگر چه شباهت هایی هم بین آخرالزمان تورات و انجیل هست ولی انگار قرار بوده است ، قرائت یهودی در نگره دینی هالیوود رعایت شود . همچنین نگاه به شیطان ، نگاه به فرشته ها ، نگاه به بهشت و دوزخ در سینمای هالیوود ، باز به گونه ای توراتی است حال آن که اصولا وقتی هالیوود به سمت قرائت و روایت دینی می رود ، عمدتاً از تورات تأثیر می پذیرد
واما اهداف غرب از طرح سینما ، آن چه اراده کند القا می کند و بیننده هم این تأثیر
را می پذیرد و قبول می کند ) مگر بینندگان خیلی خاص ( بدیهی است که غرب از این ظرفیت استفاده می کند خصوصاً در شرایطی که تمام لوازم این صنعت را در اختیار داشته باشد . طبیعتا اهدافی که نظام استکباری غرب دنبال می کند ، در سینمای او نیز منعکس می شود . فرهنگ غرب در ذات خود ، کاملا - مهاجم و سلطه گر است و سینما هم در همین راستا تعریف می شود و اهداف هالیوود چندان
از غایات نظام غرب دور نیستند . ما در فیلم های هالیوودی ، انواع آخر الزمان را شاهد هستیم آخرالزمان تکنولوژیک ، آخرالزمان طبیعی ، آخرالزمان متافیزیک ، آخرالزمان اسطوره ای و . . . مثلا آَخرالزمان اسطوره ای ، آخرالزمانی است که در آن ، موجوداتی و مفاهیمی از اعماق افسانه و از آن سوی تاریخ ، از دنیای افسانه ها و اساطیر ملل سر بر می آورند و در شرایط کنونی ، خطر ساز می شوند و تقابل آن هاست که وقایع آخرالزمانی را ایجاد می کند .
در نگاه هالیوودی ، اسلام به صورت یک خطر ما قبل تاریخی ، یک خطر قدیم و باستانی از دیان تخم های هیولاهای باستانی در یک فضای مرموز ومدهوش متولد می شود . آزاد می شود و به صورت یک موجود مهاجم بیگانه در می آید و نهایتا نسل بشر را نابود می سازد . این موجود بیگانه ، حتی خونش هم خطرناک است و اگر خونش را بریزی ، با نیروی مخرب نهفته در خون خود ، همه چیز را نابود می کند . این مسأله ما را یاد چه می اندازد؟ در اسلام ، حتی خون هم می تواند بر شمشیر غلبه کند و به گونه ای بر رقیب لطمه بزند .
فرهنگ شهادت و استشهاد ، همیشه کابوس دنیای غرب بوده است . خط شیر فیلم های هالیوودی ، از پیچیده گویی به سمت صراحت است . فیلم معروف مردی که فردا را دید که بازیگر معروف سینما اورسن ولز تک گویی و پلاتوهای آن را اجرا کرده بر مبنای پیشگویی های
نوستر آداموس خط آخرالزمانی مسلمانان را گوشزد می کند و به نوعی شخصیت آخرالزمان منجی مسلمانان را به عنوان دجال غرب نشان می دهد و این که ، این همان آنتی کرایست معروف است که می آید و دنیا را با خطر مواجه می کند .
به تدریج از دهه نود به این سو ، فیلم ها ، صراحت لهجه پیشه کردند و مسلمین را جناح باطل آخرالزمان و رهبر آنان را آنتی کرایست نشان دادند ( 1 )
1 . نشریه موعود شماره 37 ص 12 برگرفته ازگفت وگو با مجید شاه حسینی .
فرم در حال بارگذاری ...