فرازهایی از پیام های امام خمینی «ره» به مناسبت شهادت آیت الله مطهری«ره»
اینجانب به اسلام واولیای عظیم الشان وملت اسلام وخصوص ملت مبارز ایران، ضایعه اسف انگیز شهید بزرگوار ومتفکر وفیلسوف وفقیه عالی مقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری «قدس سره» راتسلیت وتبریک عرض می کنم؛تسلیت درشهادت شخصیتی که عمر شریف وارزنده ی خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد وباکجروی هاوانحرافات مبارزه ی سرسختانه کرد؛تسلیت درشهادت مردی که در اسلام شناسی وفنون مختلفه ی اسلام وقرآن کریم کم نظیر بود. من فرزند بسیار عزیزی را از دست داده ام ودر سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب می شد. در اسلام عزیز به شهادت این فرزند برومند وعالم جاودان ثلمه ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست.وتبریک از داشتن این شخصیت های فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه ی خودنورافشانی کرده ومی کنند. من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می بخشند وبه ظلمت ها نور می افشانند، به اسلام، بزرگ مربی انسان ها وامت اسلامی تبریک می گویم. من اگرچه فرزند عزیزی که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت ودارد.
امام راحل از عالم برزخ خبر می دهد
از زبان یکی از مدرسین حوزه علمیه قم شنیدم که مرحوم حاج احمد آقا(ره) فرزند برومند امام راحل می فرمودند چندین مرتبه توفیق داشتم بابام را در خواب دیدم ومی دانستم که چنانچه کسی مرده خود را در خواب ببیند ودر همان موقع بتواند دست اورا بگیرد یک چیزی از آن طرف «از عالم برزخ» خبر می دهد.
حاج احمد آقا می فرمودند که یک مرتبه که امام رادر خواب دیدم دست او راگرفتم .امام برگشت وگفت :چیه احمد؟ پرسیدم بابا دو تا سؤال دارم. امام فرمودند: بفرمایید، عرض کردم: بابا اول اینکه بگو ببینم چگونه گذشت برشما؟ امام فرمودند: امام فرمودند احمدجان راه خیلی سختی در پیش است.
بعد عرض کردم که بابا چه عملی در نزد خدا محبوب تروبهترین اعمال است؟ امام فرمودند: احمدجان تا می تونی به مردم خدمت کن وبدان که بهترین وبا ارزشمندترین عمل در نزد خداوند تبارک وتعالی خدمت به مردم است.
کرامات وعنایات عاشقان خدا،جبراییل حاجی زاده،ص114
قبرها گفتند ما مار وعقربی ندارم
حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله در درس تفسیر 2/11/78 در مسجد اعظم قم فرمودند: در نجف اشرف رسم بوده که طلاب علوم دینی عصر های پنج شنبه به وادی السلام برای زیارت علماء واولیاء ومؤمنین می رفتند. سیدنا الاستاد طباطبایی فرمودند: در نجف شخصی بود که مشهور شده بود اهل معرفت است وچشمش به باطن این عالم باز است . ایشان روز پنج شنبه رفته بود به وادی السلام ودر حال بازگشت بود. عده ای از علماء در راه بازگشت از ایشان سؤال نمودند که شما در وادی السلام چه دیدید؟ ایشان گفت:یک فاتحه خواندم وبازگشتم.
آن عده چون از حالات او باخبر بودند اصرار کردند که شما چه دیدید؟
در شهرهای شلوغ وبزرگ معمولا در قبرستان ها چند قبر آماده وجود دارد برای افرادی که فوت می کنند این شخص می گوید: من رفتم سراغ این قبرها وبعضی از این قبرهایی که شنی بود وفروکش کرده بود واز این قبرها سؤال کردم: اینها( واشاره کرد به آن عده از علماء) به ما می گویند این قبور مار وعقرب دارند و مرده را آزار واذیت می کنند. آیا این سخن راست است؟
قبرها جواب دادند: ما مار وعقرب نداریم ، هر کس باخود چیزی بیاورد با آن محشور خواهد بود.
کرامات وعنایات عاشقان خدا،جبراییل حاجی زاده،ص131
زندگی بزرگان
سادهزیستی مرحوم آیتالله طبسی
مرحوم آقای طبسی (رحمةاللهعلیه) که سوابق مبارزاتی ایشان در دوران اختناق، بعد [هم] خدمات ایشان در آستان قدس و در مجموعهی مسائل انقلاب، برای اغلب افراد شما روشن است؛ منتها یک برجستگیهایی هست که این برجستگیها را نمیشود انسان ندیده بگیرد؛… زندگی این مرد مؤمن و بزرگوار در طول این دوران مسئولیّت، تغییر پیدا نکرد؛ ایشان در همان خانهای از دنیا رفت که ما قبل از انقلاب بارهاوبارها به آن خانه رفته بودیم؛ در همان خانه و با همان اثاث زندگی. آن روزی که ماها نشستن روی مبل را بلد نبودیم، ایشان در خانهاش مبل داشت؛ همان مبل ۴۰ سال، ۴۵ سال قبل، امروز هم در خانهی ایشان است و از همانها استفاده میکردند. زندگی خودش را توسعه نداد، وضع اشرافی به خود نگرفت. خب اینها در مردم اثر میگذارد؛ بااینکه علیه ایشان تبلیغات هم زیاد میکردند، لکن دیدید مردم مشهد چه بدرقهای کردند از این انسان. تشییع جنازهی مرحوم آقای طبسی و نماز [بر] ایشان، مثل بزرگترین راهپیماییهایی بود که در مشهد انجام گرفته بود که ما دیدیم؛ آن صحن باعظمت، مملوّ از جمعیّت [بود] و همه هم مردم مشهد -اوقات زوّاری [هم] نبود که بگوییم زوّار آمده بودند؛ نه، مردم مشهد بودند- آمدند قدردانی کردند؛ قدرشناسی کردند. رحمت خدا بر این فقیدِ عزیز ما.
بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
Khamenei.ir
هرچه خدابخواهدهمان می شود
یکی ازاولیاء خدا که خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)تشرف حاصل کرده بود والحمدلله اکثرعلما ومازیارتشان کردیم گفت:زمان سلطنت رضاشاه یک جوان بسیارساده ای بود که می خواستند اورابه زور ببرند سربازی ،خب معاینه می کردندو کسی راکه مریض بود نمی بردند،می گفت این جوان آمد منزل ما ودیدیم که چشمانش ناراحت است وتب هم دارد .گفتم : خوبه یک کاری می کنم که هم چشمانش بدترشود وهم تبش بالا برود وازخدمت معافش کنند.گفت:چکارکنم؟گفتم:یک قدری عسل بخور تب را میبرد بالا(آدم تب دار عسل برایش زهر است )وپیاز هم بخور برای چشم بداست ،گفت: عسل آوردیم وپیاز وآن راخورد.فردادیدم پیازچشمانش راخوب کرد وعسل هم تب رابرید ،فردایش رفت سرکار.بله این واقعیت است ،خدانمی خواهد .اینکه می گویم ایشان به خودم می گفت پیاز چشمش راخوب کرد عسل هم تبش رابرید مگرمی شود برخلاف خواسته خداعمل کرد هرچه اوبخواهد همان می شود.
کرامات وحکایات عاشقان خدا،جبراییل حاجی زاده
شهادت امیرصیادشیرازی
بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت شهادت امیر سپهبد صیاد شیرازی
امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظامی مؤمن و پارسا و پرهیزکار، سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید.
این نه اولین و نه آخرین باری است که دلی نورانی و سرشار از عشق و ایمان و وفاداری به آرمانهای بلند الهی، هدف تیر خشم و عناد و عصبیت از سوی زمره جنایتکار و فاسدی که ادامه حیات خود را در خدمتگزاری به دشمنان اسلام دانسته است، قرار میگیرد و دست خائن خودفروختهای، نهال ثمربخش انسان والایی را قطع میکند. او مانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند، همواره سر و جان خود را برای نثار در راه خدا روی دست داشتند.
سرزمینهای داغ خوزستان و گردنههای برافراشته کردستان، سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است.
خطر مرگ کوچکتر از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است که در دل نورانی شایستگان جایی بیابد، کوردلان منافق بدانند که با این جنایتها روز به روز نفرت ملت ایران از آنان بیشتر خواهد شد و خون مردان پاکدامن و پارسا هم چون صیاد شیرازی و شهید لاجوردی، بدنامی و سیاهرویی آنان را در تاریخ و در دل این ملت همیشگی خواهد کرد.
شهادت بنت الهدی صدر
ویژگیهای اخلاقی بنت الهدی صدر
شهیده بنتالهدی اخلاقی نیکو و معاشرتی پسندیده و کرمی بیش از حد نسبت به درماندگان داشت، به تحصیلکردهها اهمیت زیادی میداد؛ چراکه معتقد بود طبقه تحصیلکرده در نسل آینده تأثیر بیشتری دارد، با این حال برخورد یکسانی با همه داشت. هدایتگر، صمیمی و عفیف بود.
یکی از زنان مجاهد عراقی میگوید: «...به طور کلی چهره متکامل اسلام را در این شهید بزرگوار میدیدم. نهایت ایثار در او متجلی بود. آگاهی بخشیدن به دیگران را وظیفه شرعی و واجب خویش میدانست…. شخصیت وی در دلها نفوذ عمیقی داشت»
زهد و سادهزيستي، اخلاص، صداقت کامل در تبليغ دين و عبادتهای طولانی؛ از دیگر خصوصیاتی است که اطرافیان او در بیان ویژگیهای اخلاقی بنتالهدی بیان کردهاند؛ «در ادای فریضه نماز عادت خاصی داشت، وضو را طولانی میکردو بسیاری از اوقات قرآن را ختم میکرد….»
حکایتی ازیک مکاشفه
یکی ازفرزندان عارف کامل آیت الله العظمی حاج محمدعلی شاه آبادی (قدس سره)نقل می کردند که مرحوم پدرم فرمودند:درمحضرمیرزاهاشم رشتی درمدرسه مشیرالسلطنه تهران درس مصباح الانس می گرفتیم.برای مباحثه عرفان روزی درهمان مدرسه باهم مباحثی خودم بودم که من خیال کردم ایشان خوابش برده ؛اودرحالی که نشسته بودچشمهایش رابرهم نهاد.بعدازچنددقیقه ای چشم بازکردوگفت:می دانی،چه شده گفتم:نه،گفت:الان دیدم تمام علمای گذشته تاحالااز شیخ مفید تاحال ،آمده اند تامیرزای شیرازی راببرند درجایگاه خودش دربهشت،سپس بعدازساعتی تلگراف آمد که میرزای شیرازی (قدس سره)مرحوم شده است واین مطلب درهمان ساعتی بود که آن شخص چشم برهم نهاده بود وبه طور مکاشفه مطالب رادیده بود.
کرامات ابرار،عبدالرحمن باقرزاده بابلی،ص64