نام ها و القاب فاطمه
نام ها و القاب فاطمه “سلام الله عليها” هر يك بيان كننده ى گوشه اى از شخصيت نورانى او هستند، از اين روى مى توان آشنايى با اين نام ها را سرفصل و منبعى مختصر و مطمئن براى شناخت همه جانبه ى او دانست. در اين بخش برخى از نام ها و القاب او را برمى شمريم.
سيدة (بانو)، انيسه حوراء (انسان بهشتى)، نوريه (موجودى از نور)
حانيه (دلسوز فرزندان)، عذراء (دوشيزه)، كريمه (بزرگوار)، رحيمه (با محبت)
شهيده (شهيد شده ـ گواه)، عفيفه (پاكدامن)، قانعه (قانع ـ كم توقع)
رشيده (به حد رشد رسيده)، شريفه (شرافتمند)، حبيبه (دوست)
محرّمه (گرامى)، صابره (پايدار)، سليمه (بى عيب)، مكرّمه (بزرگوار)
صفيّه (برگزيده)، عالمه (دانشمند)، عليمه (دانا)، معصومه (بى گناه)،
مغصوبه (حقش غصب شده)، مظلومه، ميمونه (با بركت)، منصوره (يارى شده)
محتشمه (با احترام)، جميله، جليله، معظّمه
حاملة البلوى بغير شكوى (بلاكش بى شكايت)
حليفة العبادة و التقوى (قسم خورده پرستش و پرهيزكارى)، حبيبة الله
بنت الصفوة (دختر برگزيده)، ركن الهدى (پايه هدايت)، آية النبوّة
شفيعة العصاة (شفاعت كننده ى گناهكاران)،محبوبه ، مشكوة
أمّ الخيره (مادر نيكوكاران)، تفّاحة الجنة (سيب بهشتى)، مطهره
سيدة النساء، بنت المصطفى، صفوة ربها (برگزيده ى پروردگار)،
موطن الهدى (جايگاه هدايت)، قرّة العين المصطفى (نور چشم پيامبر)
بضعة المصطفى (پاره ى تن پيامبر)، مهجة قلب المصطفى
بقية المصطفى (بازمانده پيامبر)، حكيمه، فهميه، محزونه،
مكروبه (دل شكسته)، عليله (بيمار)، عابده، زاهده، قوامه (شب زنده دار)
باكيه (گريه كننده)، بقية النبوة، صوّامه (بسيار روزه گير)
عطوفه، رئوفه، حنّانه (غمخوار و با محبت)، برّه (نيكوكار)
شفيعه، انّانه (دردمند)، والدة السبطين (مادر دو نواده پيامبر)
دوحة النبى (شاخسار پيامبر)، نور سماوى (نور آسمانى)
زوجة الوصى (همسر جانشين پيامبر)، بدر تمام (ماه شب چهارده)
غرّة غرّاء (سپيدروى نورانى)، روح ابيه، درّة بيضا (گوهر تابناك)
واسطة قلادة الوجود (حلقه اتصال زنجيره هستى)
درّة بحر الشرف و الجود (درّ درياى شرف و سخاوت)
وليّة الله (دوست خدا)، سرّالله،
امينة الوحى (امين وحى الهى)، عين الله (ديده ى خدايى)
مكينة فى عالم السماء (دارنده ى جايگاه در عالم آسمان)
جمال الآباء (موجب زيبايى پدران)، شرف الابناء
درّة بحر العلم و الكمال، جوهرة العزّة و الجلال،
قطب رحى المفاخر السّنية (چرخ آسياى افتخارات والا)
مجموعة المآثر العلية (گرد آورنده ى يادگارهاى برين)
مشكوة نور الله (چراغدان نور خدا)، زجاجة (شيشه نور خدا)
كعبة امال اهل الحاجة، ليلة القدر، ليلة مباركة، ابنة من صلّت به الملائكه
قرار قلب امّها، عالية المحل (بلند جايگاه)، سرّ العظمة
مكسورة الضلع (پهلو شكسته)، رفيض الصدر (سينه شكسته)
مغصوبة الحق، خفىّ القبر، مجهولة القدر، ممتحنه (آزمايش شده)
المظلوم زوجها، المقتول ولدها و كوثر
نرم افزار پنج تن آل عبا
جامع ترين نرم افزار پيرامون پنج تن آل عبا
موسسه احرار انديشه
نام آسماني
روايات فراوان حكايت از آن دارند ، نام آسمانى «فاطمه» از سوى خداوند متعال براى دختر رسول الله صلي الله عليه و آله انتخاب شد .
حضرت محمّد صلى الله عليه و آله بر اين اساس نام او را فاطمه نهاد
تا همه بدانند او از بدى ها بركنار است
شيعيان راستين او در پناهش از آتش جهنّم محفوظ مى مانند،
به سبب او، طمع دشمنان اسلام از وراثت پيامبر صلى الله عليه و آله قطع مى شود
و دانش همراه شير به او ارزانى مى گردد.
يكى از رواياتى كه بر آسمانى بودن اين نام تأكيد دارد :
روايت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است كه فرمود: «… جبريل آن سيب “خداوند نور فاطمه را به شكل سيب در آورده بود” را از بهشت براى من آورد…
و گفت:, اين سيبى است كه خداوند به عنوان هديه از بهشت براى تو فرستاده است.
من سيب را گرفتم و به سينه ى خود چسباندم، جبرييل به من گفت:
خداوند مى فرمايد: اين سيب را بخور.، وقتى سيب را دو قسمت كردم كردم، نورى از آن برخاست كه من ترسيدم.
جبرييل پرسيد:, چرا نمى خورى؟ بخور و نترس. اين نور كسى است كه نام او در آسمان منصوره است و در زمين فاطمه.،
من از علّت آن پرسيدم، گفت:
چون در زمين شيعيانش را از آتش جهنم
و دشمنانش را از محبت خود قطع كرده
و در آسمان دوستداران خود را يارى مى كند.
چنان كه خدا مى فرمايد: يومئذ يفرح المؤمنون، بنصرالله ينصره من يشاء.4،5روم
امام موسى بن جعفر “عليه السلام” دليل اين نام گذارى را چنين بيان مى فرمايد:
«خداوند مى دانست كه پيامبرش از قبايل زيادى دختر خواهد گرفت و هر يك نيز در جانشينى او طمع خواهند كرد؛ به همين جهت وقتى فاطمه به وجود آمد او را فاطمه ناميد. زيرا كه خلافت او در شوهر و فرزندان فاطمه خواهد بود. به اين ترتيب با ولادتش ، طمع ديگران نسبت به خلافت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، شكست خورد.»
همچنين طبق فرموده ى امام باقر عليه السلام :
اين نام از سوى خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله القاء شد.
حضرت مى فرمايد: « وقتى حضرت «سيدة النساء» متولّد شد ، خداوند فرشته اى را فرستاد، او بر زبان پيامبر صلى الله عليه و آله جارى گردانيد كه آن حضرت را فاطمه بنامد. پس به فاطمه خطاب كرد كه: تو را به علم بريدم از جهل و تو را بريدم از حائض شدن… .»
نرم افزار پنج تن آل عبا
جامع ترين نرم افزار پيرامون پنج تن آل عبا
موسسه احرار انديشه
«خَيْر كَثير فِي الدارين»
ديدگاه مفسران درباره معناي كوثر چيست؟
- نهري است در بهشت.
- كوثر عبارت است از حوض پيامبر “صلي الله عليه و آله “ كه در روز قيامت افراد فراواني اطراف آن گرد مي آيند.
پيامبر فرمود: كوثر نهري است كه خداوند به من وعده فرمود و داراي خير كثير است.
حوضي است كه امت من در روز قيامت بر آن وارد مي شوند. ظرف هاي آن (كه تشنگان را سيراب مي كند) به عدد ستارگان آسمان است. (نورالثقلين 5/680، ح 5)
- كوثر همان خير كثير است. همان نبوت و كتاب (قرآن) است.
- كوثر عبارت است از اصحاب و شيعيان فراوان. فراواني نسل و فرزندان است؛
چنان كه نسل پيامبر “صلي الله عليه و آله “ در ذريه او ،
از فرزندان فاطمه “سلام الله عليها” بي شمار پديد آمده و تا روز قيامت ادامه دارد.
- كوثر همان شفاعت است؛ چنان كه از امام صادق “عليه السلام “ روايت شده است. (نورالثقلين 5/681، ح 6)
طبرسي رحمه لله پس از نقل اقوال مزبور مي نويسد:
در كوثر احتمال همه مصاديق ياد شده مي رود؛
زيرا خداوند سبحان خير كثير در دنيا به پيامبر عطا فرمود و در آخرت نيز وعده داد.
پس مي توان همه اقوال ياد شده را تفصيل اين جمله «خَيْر كَثير فِي الدارين» دانست. (مجمع البيان 9 ـ 10/837)
آية الله جوادي آملي ،تفسير موضوعي قرآن ج 5 (معاد در قرآن)
نرم افزار پنج تن آل عبا ،جامع ترين نرم افزار پيرامون پنج تن آل عبا
موسسه احرار انديشه
تبلور كوثر فاطمي
با توجه به اينكه فاطمه زهرا(سلام الله عليها) مصداق بارز كوثر است،
مراد از اينكه حضرت علي(عليه السلام) ساقي كوثر است، چيست؟
پاسخ:
الف) كوثر مصاديقي دارد كه يكي از مصداق هاي بارز آن حضرت زهرا(سلام الله عليها) مي باشند. مصداق ديگر آن حوض پيامبر در قيامت است كه حضرت علي(عليه السلام) ساقي آن مي باشند.
در اين نگاه بين دو مصداق كوثر نوعي تفكيك شده است. از همين رو لازم نيست حتماً رابطه اي بين سقايت حضرت علي(عليه السلام) و كوثر بودن حضرت فاطمه(سلام الله عليها) باشد.
ب ) نگرش ديگر عدم تفكيك بين آن دو است، به اين معنا كه كوثر در قيامت وجه ديگري از كوثر در دنيا است.
بنابراين همان طور كه ورود به بهشت بدون نوشيدن جام كوثر ممكن نيست، در اين دنيا نيز بدون پيمودن راه آن حضرت و تحصيل رضايت ايشان راهي به سوي بهشت نمي گشايد.
و سقايت؛ يعني، نوشيدن آب گواراي هدايت كوثر فاطمي از طريق ولايت علوي؛
زيرا:
1- بهشت رفتن بدون رضاي خدا ممكن نيست.
2- بر حسب روايات رسيده از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و اله) خداوند به رضاي فاطمه خشنود و به غضب وي خشمگين مي گردد.
3- رضايت فاطمه به پذيرش ولايت علي(عليه السلام) است و غضب او به پشت كردن از مسير ولايت.
نتيجه:
تبلور كوثر فاطمي همان ولايت علوي است
و هر كس با پذيرش ولايت اميرالمؤمنين به دست ايشان از كوثر فاطمي
(همان جهت مرضي خداوند) سيراب شود، بهشتي خواهد بود.
نرم افزار پنج تن آل عبا
جامع ترين نرم افزار پيرامون پنج تن آل عبا
موسسه احرار انديشه
بار خدايا!
فاطمه زهرا عليها السلام ـ در مناجات ـ گفت :
بار خدايا! تو را به علم غيبت وتواناييت بر آفرينش،
سوگند مي دهم كه
مرا، تا وقتي مي داني زنده بودن برايم بهتر است، زنده بداري
و هر گاه مرگ برايم بهتر بود، بميرانى.
ميزان الحكمه 8» صفحه 134
نرم افزار ميزان الحكمه
فاطمه مثل و نظير نداشت.
شيخ صدوق از على بن ابى طالب عليه السّلام روايت كرده:
از رسول خدا سؤال شد: بتول يعنى چه اى رسول خدا؟
همانا از تو شنيده ايم كه گفته اى مريم و فاطمه هر دو بتول هستند.
پيامبر فرمود: بتول آن زنى را گويند كه حيض نمي شود ،زيرا حيض براى دختران انبيا ناپسند است.
اين روايت در مصباح الانوار نيز آمده است.
بيان: «البتل» به معنى قطع است ؛
يعنى فاطمه به دليل عدم مشاهده حيض با زنان زمان خود متفاوت است.
و در «النهاية» آمده است:
زنى را بتول مي گويند كه
از مردان منقطع گرديده ، شهوتى نسبت به آنان نداشته باشند،
و مريم و فاطمه را از آن جهت بتول گفته اند كه:
از جهت فضل و دين و حسب غير از زنان زمان خود بودند،
و گفته شده آنها را بتول گفته اند به دليل اينكه:
ايشان از دنيا قطع علاقه نموده و متوجه خداوند تعالى گرديده اند.
ابن شهر آشوب به نقل از ابو صالح مؤذّن در اربعين آورده است: از رسول خدا سؤال شد كه معنى بتول چيست؟
فرمود: بتول يعنى كسى كه خون نمي بيند و حيض نمي شود
؛زيرا حيض براى دختران انبيا ناپسند است.
و ابن شهر آشوب از ابو صالح مؤذن روايت كرده:
رسول خدا به عايشه گفت:
اى حميرا! فاطمه مانند ساير زنان نمي باشد
و مانند آنها دچار حيض نمي شود.
ابن شهر آشوب از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه فرمود:
خداوند تعالى تا زمانى كه حضرت فاطمه در قيد حيات بود
زنان ديگر را بر على عليه السّلام حرام نمود،
زيرا كه وى هرگز مبتلا به حيض نمي شد.
ابو عبيد هروى در غريبين گويد:
حضرت مريم را از آن جهت بتول ناميدند كه به مردان تمايلى نداشت
و فاطمه را به آن سبب بتول گفتند كه مثل و نظير نداشت.
زندگانى حضرت زهرا عليها السلام(روحانى)، ص: 153-156
نرم افزارجامع الاحاديث شيعه
سرّ ناميده شدن حضرت فاطمه عليها السّلام به محدّثه
از شعيب بن واقد از اسحاق بن جعفر بن محمّد بن عيسى بن زيد بن على عليه السّلام، وى مي گويد:
از حضرت ابا عبد اللَّه عليه السّلام شنيدم كه مي فرمودند:
فاطمه سلام اللَّه عليها را به خاطر اين محدّثه ناميدند كه
فرشتگان از آسمان فرود مي آمدند و آن حضرت را مي خواندند،
همان طورى كه مريم دختر عمران را صدا مي زدند.
فرشتگان مي گفتند:
اى فاطمه خدا تو را برگزيد و پاكيزه ات نمود و بر تمام زنان عالم اختيارت كرد،
اى فاطمه پروردگارت را بخوان و سجده اش نما و با ركوع كنندگان ركوع كن
فاطمه با آنها سخن مي گفت و آنها نيز با او حديث و سخن مي گفتند
شبى فاطمه سلام اللَّه عليها به فرشتگان فرمود: مگر مريم بنت عمران بر تمام زنان عالم برترى ندارد؟
فرشتگان عرضه داشتند:
مريم بانو و سرور زنان عالم خودش بود
و خداوند عزّ و جلّ تو را بانو و سرور زنان عالم خودت و عالم مريم قرار داده
و بدين ترتيب تو سرور تمام زنان عالم هستى از اوّلين تا آخرين.
علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى، ج1، ص: 595
نرم افزارجامع الاحاديث شيعه
بتول يعنى چه؟
امام على عليه السّلام فرمودند: از نبىّ اكرم صلّى اللَّه عليه و آله سؤال شد:
اى رسول خدا بتول يعنى چه، ما از شما شنيده ام كه مي فرموديد: مريم و فاطمه سلام اللَّه عليهما بتول مي باشند؟
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند:
بتول به زنى گفته مي شود كه قرمزى هرگز نبيند ،
يعنى حيض نشود ، چه آن كه حيض در دختران انبياء ناپسند مي باشد.
علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى، ج1، ص: 593
نرم افزار جامع الاحاديث شيعه