واقعه دردناک هشتم شوال
زیارت ائمه بقیع علیهم السلام
چون خواستی این بزرگواران را زیارت کنی آنچه در آداب زیارت ذکر شده(از غسل، طهارت، پوشیدن جامههای پاک و پاکیزه، استعمال بوی خوش و اذن دخول و امثال آن) اینجا نیز به جای آور، و در اذن دخول بگو:
«یا مَوالِیَّ یا ابْناءَ رَسُولِ اللَّهِ، عَبْدُکُمْ وَ ابْنُ امَتِکُمْ، الذَّلِیلُ بَیْنَ ایْدِیکُمْ، وَ الْمُضْعَفُ فِی عُلُوّ قَدْرِکُمْ، وَ الْمُعْتَرِفُ بَحَقّکُمْ،
جاءَکُمْ مُسْتَجِیراً بِکُمْ، قاصِداً الی حَرَمِکُمْ، مُتَقَرّباً الی مَقامِکُمْ، مُتَوَسّلًا الَی اللَّهِ تَعالی بِکُمْ،
ءَ ادْخُلُ یا مَوالِیَّ، ءَ ادْخُلُ یا اوْلیِاءَ اللَّهِ، ءَ ادْخُلُ یا مَلائِکَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقِینَ بِهذَا الْحَرَمِ، الْمُقِیمِینَ بِهذَا الْمَشْهَدِ».
و بعد از خضوع و خشوع و رقت قلب داخل شو و پای راست را مقدم دار و بگو:
حدیث روز
من أحب لله و أبغض لله و أعطی لله فهو ممن کمل إیمانه .
امام جعفر صادق (علیه السلام) :
هر که برای خدا دوست دارد و برای خدا دشمن دارد و برای خدا عطاء کند ، از کسانی است که ایمانش
کامل است .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 189
حدیث روز
رسالت های شناختی زن منتظر در عرصه خانوادگی/قسمت چهارم
گام سوم:درک ضرورت استحکام خانواده
از آموزه های دینی می توان چنینی برداشت نمودکه همت دین، بر ایجاد روابطی بانشاط میان زوجین است. لذا کاهش نزاع ها وتنش ها، تلاش برای گسسته نشدن خانواده، باطلاق وکم کردن پیامدهای طلاق در صورت نبودن راه جایگزین، از جمله مطلوبات دین در خصوص استحکام خانواده می باشد.
بدین جهت در احادیث معصومین «علیهم السلام» برحسن خلق ودینداری به ویژه از سوی شوهر، تأکیدویژه ای گشته است. اثر رعایت این دو نکتهف ایجاد روابط خانوادگی بر پایه مدارا وگذشت ونیزوجود ترس از خدا به عنوان کنترل کننده ای قوی در درون خانواده است. اسلام راه حل حقوقی را بخاطر مشکلات آن از جمله خصوصی بودن عرصه خانواده ونبود امکان استفاده از شهود برای اثبات ادعا وترس از پیامدهای طرح دعوا در دادگاه، خصوصا از طرف زن،تنها راه حل ندانسته است.بلکه همت اصلی خود را بر فرهنگ سازی وتقویت بنیان های اخلاقی معطوف نموده است. توصیه های دینی زیر، نمونه ای از اهتمام اسلام به استحکام خانواده است:
1.تأکید بر مدارا وحسن خلق
در احادیث آمده است که «آن کس که بهره ای از مدارانبرد، از هیچ خوبی بهره نبرده است»(مستدرک الوسایل ومستنبط المسایل،ح9959)،« هرکس که با تساهل، نرمی وراحتی رفتار نماید، خداوند آتش را بر او حرام می گرداند»(نهج الفصاحه،ح2911)، «وفق ومدارا بر چیزی قرار نگرفت مگر اینکه به زیباییش افزود واز چیزی گرفته نشد، مگر آنکه بد نمایش کرد»(نهج الفصاحه،ح265)و…
2.دعوت به صبر وکنترل خشم:
«آن کس که خشم خود را در حالی که توان اعمال آن را دارد،کنترل نماید، خداوند او را مملو از ایمان وامنیت خواهد نمود»(الکافی،ج2،ص10،ح7)، «هرکس که بر بد خلقی همسرش، به خاطر خدا، صبر پیشه نماید، خداوند به ازای هر موردی که درآن صبر پیشه نماید،خداوند به ازای هر موردی که در آن صبر پیشه سازد، ثوابی معادل ثواب ایوب«علیه السلام» بر بلاهای خود، اعطا خواهد نمود»و…
3.نهی از ایجاد زمینه های خشونت:
گاهی اوقات، افراد با رفتار وگفتار خود،زمینه های تزلزل خانواده را فراهم می کنند. این افراد در روایات به شدت مورد توبیخ قرار گرفته اند:« هنگامی که زن به شوهرش بگوید: هرگز از توخیری ندیده ام، اعمال نیکش بی اثر می شود»(نهج الفصاحه،ح226)
«هرمردی که به همسرش آزاررساندتا آنجا که زن با پیشنهاد فدیه خود رابرهاند، خداوند به مجازاتی کمتر از آتش در حقش رضایت نخواهد داد»(وسایل الشیعه،ح28597).« هر زنی که با زبان، شوهرش را بیازارد، خداوند هیچ انفاق وعمل صالحی از او نمی پذیرد تاآنکه رضایتش را جلب کند، اگرچه روزها راروزه بگیرد وشب ها را (درحال عبادت) برپا دارد… همچنین است مرد، آن گاه که در حق همسرش ستم نماید».(بحارالانوار،ج76،ص334،ح1)
در مقابل، توصیه های فراوانی برای ایجاد مودت ومحبت صورت گرفته است:«هنگامی که مرد همسرش را با نگاه می نوازد وهمسرش نیز به او می نگرد، خداوند نیز نظر رحمت خویش را برآن دو می افکند»(نهج الفصاحه،ح621)؛ «هدیه ها،کینه ها را می زداید»(مستدرک الوسایل ومستنبط المسائل،ح15110)
4.توجه به تعدیل انتظارات
آموزه های دینی سفارش می کنند که زن وشوهر با کم کردن انتظارات وپذیرش عذر نسبت به کوتاهی های مقابل، فضای خانه را گرم وصمیمی نگاه دارند. چنانکه پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» به حضرت فاطمه«سلام الله علیها» می فرمایند:«دخترم، از همسرت چیزی مخواه مگر آنکه او خود برای تو آماده کند»(بحار الانوار،ج43،ص31)؛«بدترین زنان شما کسانی اند که… هیچ عذری را از شوهر نمی پذیرد وهیچ خطائی از وی را نمی بخشند»و…(وسائل الشیعه،ح24957)
5.کنترل خشم
خشونت چه از نوع فیزیکی وچه از نوع روانی وگفتاری، از سوی آموزه های دینی مورد تقبیح قرار گرفته است و بر ضرورت کنترل آن تأکید شده است:«جز شخص کریم، زنان را تکریم نمی کند وجز شخص پست به انان اهانت روا نمی دارد»(نهج الفصاحة،ح1520)،«هیچ جرعه ای نزد خداوند، پر ارزش تر از جرعه ای از خشم که شخص به خاطر خداوند آن را فرو می خورد نیست»(نهج الفصاحة،ح2628)؛«بدترین مردم کسی است که خانواده خویش را تحت فشار قرار دهد»(کنزالعمال،ح44972) و…
6.دعوت به اصلاح روابط زناشویی وپرهیز از طلاق وایجاد اختلاف میان زوجین
«خداوند،دروغ گویی به خاطر اصلاح را دوست دارد واز راستگویی در مسیر مفسده انگیزی متنفر است»(نهج الفصاحة،ح782)؛«کسی که میان مادروفرزند تفرقه اندازد، خداونددر بهشت میان او و دوستانش جدایی خواهد انداخت»(مستدرک الوسایل ومستنبط المسایل،ح15642)
«در نزد خداوندچیزی نکوهیده تر از خانه مسلمانی که با طلاق ویران شده باشد، نیست»(وسایل الشیعه،ح27874)؛ ازدواج کنید وطلاق ندهید که طلاق، عرش الهی را به لرزه می آورد»(وسایل الشیعه،ح27874)
مشاهده شده درکتاب رسالت های زن منتظر/مریم معین الدینی وعلی غلامی/ص112-118
با ادامه مطالب همراه ما باشید…
رسالت های شناختی زن منتظر در عرصه خانوادگی/قسمت دوم
اقدام اول:خانواده شناسی
برای شناخت خانواده، ابتدا به بررسی اهمیت شناخت خانواده می پردازیم، سپس نظر اسلام پیرامون کارکردهای خانواده را بررسی کرده ودر پایان آسیب هایی که کیان خانواده را تهدید می کند مرور می کنیم .
گام اول:شناخت اهمیت خانواده
در فرهنگ اسلامی، ازدواج گیوندی الهی وبهترین نهاد سازنده اجتماع محسوب می شود. لذا در آموزه های دینی تصریح شده است که:
«مابنی فی الاسلام بناء احب الی الله عزوجل واعز من التزویج؛ در اسلام، هیچ بنیانی در نزد خداوند، دوست داشتنی تراز ازدواج نیست»(بحارالانوار، ج103، ص22)
«ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودة ورحمته؛ واز نشانه های او اینکه از بین خودتان همسرانی برای شما آفرید تا درکنارشان آرام بگیرید ودر میانتان دوستی ومهربانی نهاد»(روم،21)
درآموزه های دینی ازدواج زمینه سازرشد وکمال دانسته شده وبی توجهی به آن، عامل انحطاط وعقب ماندگی برشمرده شده است:
«من تزوج فقد احرز نصف دینه، فلیتق الله فی النصف الباقی؛ هر کس ازدواج کند، پس به تحقیق نصف دینش را کامل نموده، پس در نطفه ی دیگر تقوای الهی پیشه کند»(بحارالانوار، ج103،ص219،ح14)
«من احب ان یلقی الله طاهرا مطهرا فلیلقه بزوجه: هر کس که د وست دارد خداوند را در حالی که پاک ومطهر است ملاقات کند، باید در حالی که زوجی اختیار کرده است به ملاقات خداوند بشتابد»(بحارالانوار،ص220،ح18)
آموزه های دیگری همچون:« کسی که ازدواج را بخاطر ترس از تنگدستی ترک کند به خداوند سوء ظن نموده است؛ چرا که خداوند می گوید: اگر فقیر باشند ازفضل خود بی نیازشان خواهیم نمود»(وسایل الشیعه،ح24984) ، «خانواده تشکیل دهید که موجب افزایش روزی است»(وسایل الشیعه،ح 24985) ،«سه گروهند که حمایت از آنان برعهده خداست ویکی ازآن سه، کسی است که به خاطر عفت(دوری از گناه) ازدواج می کند»(نهج الفصاحة،ح1219) و…همگی نشان از اهمیت تشکیل خانواده در نظرخالق هستی دارد.
با ادامه مطالب همراه ما باشید…
اساس و بنیان حرکت و نهضت حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) آیا بر پایه معجزه است یا روندی عادی و طبیعی مانند انقلاب های دیگر جهان داد؟
نهضت جهانی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به دو گونه می توان تفسیر کرد، الف: تفسیری اعجازآمیز و مافوق طبیعی ب: تفسیری عادی و در چارچوب نوامیس طبیعت که از سوی خداوند، بر هستی حکم می راند.
بر اساس تفسیر نخست که گاه از آن، با عنوان «نظریه حصولی بودن ظهور» یاد می شود، نهضت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پدیده ای است که با اراده مستقیم الهی و به کمک عوامل غیبی آغاز می شود و به انجام می رسد و اقبال و ادبار مردم و نیز توجه و تلاش یا غفلت و سستی آن ها، هیچ تأثیری در تقدیم یا تأخیر این حادثه بزرگ ندارد. اما طبق دیدگاه دوم که با عنوان «نظریه تحصیلی بودن ظهور» شناخته می شود، حرکت جهانی آن حضرت، روالی عادی و طبیعی دارد و از این رو نیازمند فراهم شدن بسترها و شرایط، توسط توده مردم است. از میان این دو دیدگاه، دیدگاه دوم، به طریق صواب، نزدیک تر است، چرا که دیدگاه نخست، از اشکالات متعددی برخوردار است که در ادامه، پاره ای از آن ها را به اختصار خواهیم گفت:
1. اعتقاد به اعجازآمیز بودن نهضت امام مهدی(علیه السلام) اعتقادی بر خلاف اصل و روال طبیعی است. اصولاً در جهان هستی که جهان اسباب و مسببات است، هیچ پدیده عادی ای را نمی توان نشان کرد که بدون اسباب و علل عادی، تحقق یافته باشد، برای نمونه، برای سیر شدن، باید غذا میل کرد و برای سیراب شدن باید آب نوشید. همچنان که برای تحصیل یک گیاه باید دانه اش را کاشت و نهال آن را پرورش داد و آب و نور کافی را برایش فراهم کرد. این توقع که گرسنگی و تشنگی، بدون خوردن غذا و نوشیدن آب، بر طرف شود یا بدون فراهم کردن شرایط رشد یک نهال، آن نهال به بار نشیند، توقع بی جایی است، چرا که به تعبیر امام صادق(علیه السلام):
«أبی اللّه ان یجری الاشیاء الا بأسبابها؛, خداوند، ابا دارد از این که پدیده ها را جز به واسطه اسباب، تحقق بخشد» شیخ کلینی، کافی، ج 1، ص 183
بر این اساس، طبیعتاً نهضت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز مشمول همین قانون خواهد بود و اگر کسی مدعی باشد که این مهم، با دخالت عوامل فوق طبیعی و بدون فراهم شدن بسترهای عادی، شکل خواهد گرفت، باید بر مدعای خود دلیلی قاطع اقامه کند.
2. این دیدگاه با محتوای پاره ای از آیات قرآن کریم نیز ناسازگار است، برای نمونه آیه شریف: «انّ اللّه لایغیّر ما بقومٍ حتّی یغیّروا ما بانفسهم»( سوره رعد، آیه 11) به روشنی تغییر سرنوشت جوامع را از رهگذر تحوّلاتی می داند که می بایست در درون آن جوامع شکل گیرد. به تعبیر دیگر، سنت الهی بر این است که سرنوشت جوامع، نه با دخالت عوامل غیبی و نامرئی،که بر اساس شایستگی و لیاقت های خود آن ها رقم بخورد. تغییری که در آخر الزمان به دست امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عالم انسانی تحقق خواهد یافت نیز مصداقی از آیه مورد اشاره است؛ از این رو، برای ایجاد چنین تحوّلی که از نظر وسعت و عمق، بی نظیر است، نباید منتظر دخالت عوامل فوق طبیعی نشست، بلکه می بایست در توده مردم، زمینه چنین تحوّلی شکل بگیرد.
3. سومین اشکالی که به دیدگاه نخست وارد است این است که: اگر ما به اعجازی بودن حرکت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) معتقد باشیم، برای این سؤال اساسی که چرا غیبت آن حضرت، صدها سال به طول انجامیده است، پاسخی نخواهیم داشت، چون اگر بنا است کار آن بزرگوار، به وسیله اعجاز به سامان برسد، بسیار منطقی است که بپرسیم چرا این اعجاز، صدها سال به تأخیر افتاده است؟! حال که قرار نیست برای ساخته شدن دنیایی سرشار از خوبی ها و تهی از رنج ها و حرمان ها، در مردم تحوّلی به وجود آید و به رشد و بلوغ برسند و این مهم، تنها به یک اشاره خداوند توانا و به امدادهای غیبی، شدنی است، چرا این اشاره خداوندی، قرن ها به تأخیر افتاده است و از همان نخست کارها به سامان نرسید؟!
دیدگاه دوم به سادگی به این سؤال پاسخ می دهد که اگر ظهور، فرایندی است عادی، برای تحققش نیز باید مردم مهیا شوند و شرایط و زمینه های آن را فراهم کنند و چون تاکنون چنین نکرده اند، ظهور نیز به تأخیر افتاده است.
از آنچه گذشت، روشن شد که دیدگاه درست، همان نظریه دوم است؛ البته تذکر این نکته ضروری است که عادی دانستن نهضت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف به معنای نفی امدادهای غیبی نیست، چرا که بی گمان، آن حضرت از آغاز تا سرانجام حرکت الهی خود، به وسیله امدادهای ویژه الهی، تأیید و مساعدت خواهند شد و این موضوع، از روایات متعددی به دست می آید.
همچنان که نهضت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) نیز پدیده ای کاملاً عادی و طبیعی به شمار می رود؛ با وجود آن که دست غیبی خداوند، همواره یاریگر بود. در آیه 124 سوره آل عمران، آمده است: «…الن یکفیکم ان یمدّکم ربّکم بثلاثة آلافٍ من الملائکة منزلین؛ آیا این شما را کفایت نمی کند که خدا، سه هزار فرشته به یاری شما فرو فرستد؟
لزوم تأیید حرکت های الهی، توسط امدادهای غیبی و عوامل فوق طبیعی خود، یکی از قوانین حاکم بر هستی است. خداوند، اراده کرده است افراد یا اجتماعاتی را که با نیاتی زلال در مسیر کمال، گام بر می دارند، در شرائط بحرانی با نیروهای پیدا و پنهان خود یاری کند، از این رو نمی توان به استناد احادیثی که از تأیید شدن امام مهدی به وسیله فرشتگان و سایر نیروهای فوق طبیعی سخن می گویند، غیر عادی و معجزه آسا بودن نهضت آن حضرت را برداشت کرد؛ چرا که این احادیث، ناظر به موارد خاصی و جزئی اند. تفاوت، بسیار است میان این که نهضت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از اساس معجزه گر تفسیر کنیم یا این که معتقد باشیم جریان انقلاب جهانی آن حضرت از روال عادی و طبیعی برخوردار است و امدادهای غیبی در موارد خاص، آن را تأیید می کنند.
مشاهده شده درحوزه نت با همکاری واحد پرسش و پاسخ مرکز تخصّصی مهدوی