لینک ثابت
8- حفظ استحکام نظام خانواده:
یکی از فواید مهم حجاب در بعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهای جنسی به محیط خانواده و در کادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذکور، باعث پیوند و اتصال قوی تر زن و شوهر و در نتیجه استحکام بیش تر کانون خانواده می گردد و برعکس فقدان حجاب باعث انهدام خانواده است.
غلامعلی حداد عادل تأثیر برهنگی را در اضمحلال و خشکیدن درخت تنومند خانواده را این گونه بیان کرده است: در جامعه ای که برهنگی بر آن حاکم است، هر زن و مردی همواره در حال مقایسه است مقایسه آنچه دارد با آنچه ندارد و آنچه ریشه خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند، زنی که بیست یا سی سال در کنار شوهر زندگی کرده و با مشکلات زندگی جنگیده و در غم و شادی او شریک بوده است، پیداست که اندک اندک بهار چهره اش شکفتگی خود را از دست می دهد و روی در خزان می گذارد، در چنین حالی که سخت محتاج عشق و مهربانی وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن جوانتری از راه می رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه با پوشش نامناسب خود به همسر او فرصت مقایسه ای می دهد؛ و این مقدمه ای می شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زنی که جوانی خود را نیز بر باد داده است؛ و همه خواهران جوان لابد می دانند که هیچ جوانی نیست که به میانسالی و پیری نرسد و لابد می دانند که اگر امروز آنان جوان و با طراوت اند در فردای بی طراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند که بتوانند برای خانواده فردای آنها، همان خطری را ایجاد کنند که خود آنان امروز برای خانواده ها ایجاد می کنند.
از دیگر آثار فردی و اجتماعی حجاب و عفاف به موارد دیگری چون:
- جلوگیری از تهییج و تحریک جنسی و خنثی نمودن لذایذ نفسانی
- حضور معنوی گرایانه زن و مردان در جامعه
- مصونیت زنان در همه زمان ها و مکان ها
- هدایت کنترل و بهره مندی صحیح از امیال و غرایز انسانی
- از بین بردن فشارهای اجتماعی نامشروع و نابهنجار، نیز میتوان اشاره نمود.
رعایت حجاب و پوشش اسلامی عفاف برای زنان و مردان مؤمن و مسلمان تکلیف الهی است. رعایت آن علاوه بر این که موجب عمل به دستورات الهی می شود شخصیت فردی اجتماعی و معنوی انسان محبوب و پاکدامن، سیر صعودی پیدا کرده و نردبان تعالی و تکامل را یکی پس از دیگری طی خواهد کرد و از سوی دیگر در تأمین بهداشت روحی و روانی و آرامش خانواده ها و صفا، نورانیت و امنیت در جامعه نقش به سزایی ایفا می کند.
به امید روزی که جوامع اسلامی و انسانی از تمامی آلودگی ها تصفیه شود و زمینه حضور زنان و دختران بدون دغدغه و دلواپسی، در اجتماعات فراهم شود.
امکانات مالی و درآمد همه افراد یکسان نیست.همه نمیتوانند دریک سطح زندگی کنند.هر خانوادهای باید حساب دخل و خرج خودشانرا بکنند و بر طبق درآمدشان خرج کنند.انسان همه طور میتواند زندگیکند.عاقلانه نیست که برای تهیه امور غیر ضروری دستبه قرض و نسیهبزند.
خانم محترم،تو کدبانوی خانه هستی،عاقل و فهمیده باش،حسابخرج و دخلتان را بکن. ببین چطور میتوانید خرج کنید که آبرویتان محفوظبماند و همیشه پولدار باشید، عاقبتاندیش باش،چشم و همچشمیهایبیجا را کنار بگذار،اگر فلان مد لباس را در تن خانمی دیدی و وضعاقتصادی شما اقتضای خرید آنرا ندارد،شوهرت را به تهیه آن وادار نکن، اگر چیز لوکس و قشنگی را در منزل همسایه مشاهده نمودی به شوهرتاصرار نکن که
نمونه ها
الف : پیامبر عزیز اسلام در آستانه رحلت ، تقاضای قلم و دواتی کرد و فرمود: می خواهم برای شما چیزی بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نشوید! خلیفه دوّم گفت : بیماری پیامبر شدید شده وسخنانش بی ارزش است ! شما قرآن دارید و نیازی به نوشتن نیست ! سر و صدا بلند شد حضرت فرمود: برخیزید و بروید، نزد من فریاد نکشید!.(1)
مرحوم علامه سید شرف الدین (صاحب کتاب المراجعات ) می فرماید: گرچه قلم و کاغذ نیاوردند و چیزی نوشته نشد، ولی ما می توانیم خط نانوشته را بخوانیم ! زیرا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: هدف من نوشتن چیزی است که هرگز گمراه نشوید؛ ((لَن تَضلّوا))، با کمی دقّت خواهیم دید که این کلمه را بارها در جای دیگر درباره قرآن و اهل بیت بیان فرموده است که من از میان شما می روم و دو چیز گرانبها را به جا می گذارم و اگر به آن تمسّک کنید، هرگز گمراه نشوید و آن دو چیز گرانبها قرآن و اهل بیت من هستند. پس چون بارها کلمه ((لَن تَضلّوا)) را درباره قرآن و اهل بیت بکار برده اند، در اینجا نیز که فرمود: برای شما چیزی می خواهم بنویسم که هرگز گمراه نشوید، مراد آن حضرت تمسّک به قرآن و اهل بیت است .
در روایت مشروحی که حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) از پدران خود از حضرت حسین بن علی(علیهما السلام)نقل کرده، چنین آمده است:یکی از دانشمندان یهود، پس از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در مدینه در جلسه ای که گروهی از صحابه؛ از جمله امیرمؤمنان(علیه السلام)حضور داشتند، شرکت نمود و در تفضیل حضرت ابراهیم(علیه السلام)و بعضی انبیای گذشته بر پیامبر اسلام، به صورت مناظره دلایلی ذکر کرد و امیر مؤمنان(علیه السلام) به یکایک دلایل او پاسخ گفت؛
نوجوان باید خود را بسازد چون روح «تربیتپذیری» دارد
نوجوان باید آیندهنگر بوده و خود را برای فردای بهتر آماده کند.
نوجوان باید روابط اجتماعی خود را تنظیم کند
نوجوان باید انواع آگاهی و علوم را به دست آورد
اما چگونه؟
و با چه روشهائی میتوان به برتریهای یاد شده دسترسی پیدا کرد؟
امام علی علیهالسلام میفرماید تمام مراحل یاد شده را تنها با صبر و بردباری میتوان سپری کرد.
و تمام ارزشهای یاد شده را با صبر و تحمل مشکلات میتوان در جان خویش پیاده ساخت.
ضرورت صبر و بردباری
قال علی علیهالسلام:
«و عود نفسک التصبر علی المکروه»
(نفس خویش را بر استقامت در برابر مشکلات عادت ده). نامهی 16/31 نهجالبلاغه المعجمالمفهرس.
انواع صبر
امام پس از آنکه به یکی از رهآوردهای صبر و بردباری اشاره فرمود، انواع صبر را مورد ارزیابی قرار میدهد، و این حقیقت را طرح میفرماید که، صبر و بردباری هیچگاه به ضرر و زیان کسی نخواهد بود، پس باید بر همهی سختیها و مشکلات بردبار بود.
قال علی علیهالسلام:
«الصبر صبران، صبر علی ما تکره و صبر علی ما تحب»
(صبر و بردباری دو قسم است، یکی صبر بر انجام کاری که خوش نداری و دیگری صبر بر کاری که دوست داری) .حکمت 55 نهجالبلاغه المعجمالمفهرس.
پس عامل اساسی، در مباحث نوجوانان، و به بارنشستن ارزشها، در خودسازی و تربیت نفس، صبر و بردباری و تحمل مشکلات است.
نوجوانان باید خویشتن را با صبر و بردباری عادت دهند و از عجله و شتابهای دروغین بپرهیزند.
انشاءالله
در قرآن مجید چون به آیاتی مانند آیه شریفه (وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللهِ وَالَّذِینَ آوَوا وَنَصَرُوا أُوْلَئِکَ هُمْ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ) [1] می رسیم، حمزة بن عبدالمطلب را در رأس این مؤمنان حقیقی مشاهده می کنیم:ایمان آوردن در وضعیت سخت، یاری کردن و پناه دادن به رسول خدا در مقابل دشمنان، آنگاه که همه مشرکان و دشمنان بر علیه او بسیج شده بودند.
حمزة بن عبدالمطلب ملقّب به «سیدالشهدا»، «اسدالله» و «اسدالرسول» کنیه او ابوعماره و ابویعلی است. مادرش هاله دختر «وهیب» و دختر عموی «آمنه» بنت وهب، مادر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است.حضرت حمزه عموی پیامبر اسلام و برادر رضاعی او است؛ زیرا هر دو از سینهمادری بنام ثُوَیْبه شیر خورده اند.حضرت حمزه، بنابر نظر مشهور دو سال از رسول خدا بزرگتر بود