لینک ثابت
یکشنبه 92/7/21مصادف با هفتم ذی الحجه شهادت امام محمد باقر علیه السلام در مدرسه علمیه فاطمیه مراسم باشکوه معنوی قرائت زیارت عاشورا با مداحی مداح محترم برادر سیستانی و روضه خوانی در رثاء آن امام همام برگزار شد در این مراسم اساتید و کادر و طلاب حضور داشتند . از خداوند متعال میخواهیم که ما را از پیروان صادق آن امام عزیز قرار دهد اللهم عجل لولیک الفرج
کاش گناهان ما هم مثل گناهان شهدا (ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت) بود!
سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و
نماندند تا بمیرند. سلام بر شهدا!
جشن ميلاد همايون امام چارمين است
عيد مولـود وصي رحمةٌ لِلعالميـن است
عقل را کي مي رسد تا وصف آن صورت نمايد
مات برآن صورت و حيران ز صورت آفرين است
زينـت محـراب و منبـر از وجـود اوسـت، آري
آنـکـه در زهد و ورع آموزگار زاهديـن اسـت
**********
کيست سجاد(ع)؟ :
اصل ايمان، پايه ي دين، قبله ي اهل ولايت
پيشواي قائمين و راکعين و ساجدين است
در عبادت، در اطاعت، در فتوّت، در سخاوت
مقتداي خاضعين و خاشعين و حامدين است
مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد
پیک شادی ز بر حضرت جانان آمد
مژده ای دل که برای دل غمدیده ما
هدهد خوش خبر از نزد سلیمان آمد
خیز ای دل تو بیارای کنون بزم طرب
که دگر موسم اندوه به پایان آمد
مطربا نغمه نو ساز کن و پای بکوب
که به ما مژده وصل شه خوبان آمد
ساقیا باده بده خود بنما سرمستم
زان میای کو به تن خسته ما جان آمد
ظلمت و تیرگی شام الم رفت کن
روز شادی شد و خورشید فروزان آمد
غنچهی دهر در این روز بخندید دگر
که به بستان علی نوگل خندان آمد
عطر پاشید به بستان که همه عطرآگین
سمن و یاسمن و سنبل و ریحان آمد
بلبل از لب به ترنم بگشاید نه عج
که به گلذار نبی بلبل خوش خوان آمد
گوهری از صدف بحر کرم گشت عیان
که به توصیف رخش لولو مرجان آمد
نور حق جلوه به برج شرف زهرا کرد
بین به این نور که این گونه درخشان آمد
وه چه روزی است مبارک ز قدوم شه دین
موسم مغفرت و رحمت یزدان آمد
روز فرخنده میلاد حسین ابن علی(ع)
مژدهی خامُشی آتش نیران آمد
باعث کون و مکان منشاء ایجاد حسین
که وجودش به جهان مفخر انسان آمد
مظهر ذات خدا سبط رسول دو سرا
نور چشمان علی آن شه مردان آمد
حیف و صد حیف که در واقعه کرب و بلا
بر تن خسته او ظلم فراوان آمد
بر سر عهد و وفا در ره معشوق نگر
خود فدا کرد که سالار شهید آن آمد
ای غلامان اگرت بار گنه سنگین شد
غم مخور چونکه حسین شافع عصیان آمد
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر همگان مبارک
رتحال رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه حقا ًضایعه ای جبران ناپذیر و صدمه ای بزرگ بود .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
امام عزیز با حیات ، ابتکارو تحرک خود که از آن روح بزرگ و دل روشن بر می آید و همچنین با مرگ پر حادثه و عروج ملکوتی خود به اسلام و انقلاب خدمت کردند .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
امروز (در ارتحال امام )دشمنان انقلاب اسلامی تو دهنی سختی از مردم خورده اند .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
هنر بزرگ حضرت امام این بود که دیوارهای بین اجتماعات مردم را از بین برد و یک فضای وسیع با دل های آشنا بوجود آورد .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
خداوند امام عزیزمان را به عنوان گوهری یکدانه و ذخیره ای از سوی خود در میان ملت ما قرار داد .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
او زنده است تا اسلام ناب محمدی (ص) زنده است و او زنده است تا پرچم عظمت اسلام و وحدت مسلمین و نفرت از ظالمین بر افراشته است.
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
آری امام خمینی زنده است تا امید زنده است و تا حرکت و نشاط هست و تا جهاد و مبارزه هست .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
ـ بزرگداشت امام برای ما ، جنبه اعتقادی ، ایمانی، انقلابی، عاطفی و ملی دارد .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
ـ امام خمینی یک حقیقت همیشه زنده است ، نام او پرچم انقلاب ، راه او راه انقلاب و اهداف او اهداف ابن انقلاب است .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
حقیقتاً برای انسانی بزرگ و شخصیتی بی نظیر مانند امام خمینی جا داردکه برگزیده ترین انسانها و صافترین و پاکترین دلها از احساس تکریم نسبت به او سرشار شوند .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
امام به همه فهماند مه انسان کامل شدن ، علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
وظیفه همة ماست که با توکل به خدا و تقویت روح اخلاص و همبستگی ، حرکت عظیمی را که امام بزرگوار آغاز کرده اند ادامه دهیم .
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
راه ما راه امام خمینی است و در این راه با همة قدرت و قاطعیت خود حرکت خواهیم کرد .
به دلیل اهمیت حقوق والدین، خداوند پس از حق خودش ازحقوق والدین یاد نموده است . و در چندین آیه قرآن بعد از دستور به عبادت خالصانه برای خودش، دستور داده است که به والدین خودتان نیکی کنید .
واعبدوا الله ولا تشرکوا به شیئا . وباالوالدین احسانا / نساء 36
فقط خدارا عبادت کنید وهیچ چیزی را شریک خداوند قرار ندهید . و به پدر ومادر نیکی کنید.
آیه دوم
قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم الا تشرکوا به شیئا وبا الوالدین احسانا / سوره انعام 151
بگو . بیائید چیزهائی را برای تان بیان کنیم که پروردگار تان بر شما حرام نموده است اینکه هیچ چیزی را شریک خدا نکنید وبه پدر ومادر نیکی کنید .
آیه دیگر می فرماید
وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه وبا الوالدین احسانا. اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف ولا تنهرهما وقل لهما قولا کریما(13) واخفض لهما جناح الذل من الرحمه وقل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا
(24) اسراء
پروردگارت فرمان داده است که جز اورا نپرستید، وبه پدر ومادر نیکی کنید هرگاه یکی از آن دو، و یا هردوی ایشان نزد تو به سن پیری برسند، اف به آنان نگو، و بر سر ایشان فریاد نزن وبا سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو . وبازوی تواضع ومهربانی را برای شان فرود آور وبگو . پروردگارا بر اینها مرحمت بفرما، همانگونه که آنان در کوچکی مرا تربیت وبزرگ نمودند.
آیه دیگر می فرماید .
ووصیناالانسان بوالدیه حملته امه وهنا علی وهن وفصله فی عامین ان اشکرلی ولوالدیک الی المصیر / لقمان 13
ما به انسان درباره پدر ومادرش سفارش کرده ایم، مادرش به او حامله شده است و هر دو ضعف وسستی تازه ی دچار آمده است . پایان دوران شیر خوارگی او دوسال است که هم سپاسگزار من و هم سپاسگزار پدر ومادرت باشی، وبازگشت به سوی من است .
عبدالله این مسعود می فرماید . از رسولخدا سوال کردم . کدام عمل نزد خدا محبوب تراست ؟ فرمود . نمازی که سر وقتش خوانده شود .گفتم سپس کدام ؟ فرمود نیکی کردن به پدر ومادر . گفتم سپس کدام ؟ فرمود جهاد در راه خدا / بخاری
پس توصیه اسلام به نیکی کردن به پدر ومادر است و نه بدی کردن . بدی کردن به والدین چیست ؟
1_ ناراحت کردن کردن پدر و مادر به هر نحو ممکن ، چه با گفتار باشد ویا کردار و رفتاری که آنها دوست ندارند .
2_ دادن زدن بر سر پدر ومادر .
3_ اظهار ناراحتی کردن از دستورات پدر ومادر .
4_ اخم کردن در مجلس پدر ومادر . حتی اگر به علتی در بیرون از خانه ناراحت بود هنگام ورود به منزل در مجلس والدین ننشیند تا مبادا اخمی صورت گیرد
5_ چپ نگاه کردن به پدر و مادر، زیرا این یا حالت خشم است ویا حالت حقارت .
6_ امر کردن پدر ومادر به انجام کارهای خانه ، از جمله نظافت ، شستن لباس ، تهیه غذا
متاسفانه دختران امروزی مادران را کنیزان خودشان کردند ، ومنتظرند این کارهارا مادران انجام دهند .
7_ انتقاد ازغذائی که مادر آماده کرده است .
تذکر: عیب گرفتن از غذا در شریعت اسلام جایز نیست .
8_ کمک نکردن به پدرو مادر در کار منزل .
گناه کبیره است برای دخترانی که مادر کار کند و دختر نشسته نگاه کند و یا با گوشی سرگرم باشد .
9_ هنگامی که پدر ویا مادر حرف می زنند با حالت تنفر از آنان روی گردانیدن ، به این صورت که به حرف شان گوش نکند ، یا حرف شان را قطع ویا تکذیب شان کند.یا با آنها جر و بحث کند .
10_ اهمیت ندادن به نظر پدر و مادر خواه در هر موردی باشد . ازدواج ، طلاق، محل سکونت ، دوستان .
11_ بدون اجازه بر آنان وارد شدن
12_ ایجاد هر نوع مشکل برای والدین .
13_ سر زنش پدر و مادر پیش مردم وطعنه زدن به آنان وبیان نمودن عیبهای آنان .
14_ نا سزا گفتن و نفرین کردن پدر ومادر . یکی از گناهان کبیره است
15_ فراهم نمودن منکرات در خانه ، مانند وسایل لهو ولعب و ..
16_ دوستان بد را به خانه آوردن ، همچنین پرداختن به منکرات در جلوی پدر ومادر .
17_ تخریب شخصیت پدر ومادر .مثلا فرزند کارهای زشت را انجام دهد که شرف و جوانمردی را لکه دار کند .
18_ آرامش را از پدر ومادر بگیرد . مثلا پول مردم را به قرض بگیرد وپرداخت ننماید .
19_ شب ها دیر به منزل بر گردد .
20_ با خرید زیاد وسایل بر والدین فشار آوردن .
21_ ترجیح دادن همسر بر والدین
22_ ترک پدر ومادر و مشغول شدن به زندگی خودش .
23_ بیزار شدن از پدر و مادر، وخجالت کشیدن از گرفتن نام آنان .
24_ تحویل دادن پدر ومادر به خانه سالمندان . پدر ومادر دو نعمتی هستند که توسط اینها فرزند می تواند رحمت خداوندی را برای خودش به ارمغان بیاورد.
25_ درصورتی که والدین نیاز دارند بر آنها خرچ ننماید .
26_ منت گذاشتن بر والدین و حساب و کتاب کردن خوبیها بر آنها .
27_ دزدی از پدر ومادر
28_ ناله واظهار ناراحتی کردن پیش والدین . این یکی از نا فرمانیهاست .
29_ رفتن به سفر بدون اجازه آنها .
30_ آرزوی مرگ برای پدر ویا مادرکردن . من خودم خیلی شنیدم فرزندان دعای مرگ برای پدر خود کردند .
اینها بدیها بودن نسبت به والدین وضد اینها نیکی کردن نام دارند نسبت به والدین ، یعنی 30 مورد بدی و 30 مورد نیکی هستند که من به دلیل اختصارمطلب از ذکر آنها صرف نظر می کنم وبرای شما آن 30 نیکی مشخص گردید
دوری از نفرین پدر و مادر
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
ایاکم و دعوة الوالد فانّه ترفع فوق السحاب، یقول الله عزّ و جلّ: ارفعوها انّی استجیب له و ایاکم و دعوة الوالدة فانّها أحد من السیف.(182)
خود را از نفرین پدر دور کنید که از ما فوق ابر، بالاتر می رود. خدا می فرماید: بیاورید تا آن را قبولش کنم، و همچنین از نفرین مادر خود کناره گیرید که از شمشیر تیزتر است.
بسم الله الرحمن الرحیم
پيرامون حقيقت توبه و فلسفه آن است. ابتدا ديدگاههاي مختلف در خصوص نوع بندگي مطرح مي گردد و سپس در خصوص توبه بعنوان راهي براي ورود به دايره ي محبت خداوند توضيح داده مي شود.
در بخش ديگر، عنايات و الطاف خداوند متعال به انسان گنهکاري که توبه کرده است، برشمرده مي شود و شرح کوتاهي درباره آن بيان مي گردد.
چشم پوشي و محو گناهان، مداواي گناهان، نزول رحمت، اشتياق خداوند به بازگشت گنهکاران از جمله اين الطاف است.توبه بعنوان باب رحمت الهي، از زواياي مختلف قابل بحث است. اميرمومنان عبادت انسانها را به سه دسته تقسيم مي کنند. عبادت تاجران، عبادت بردگان و عبادت بندگان. هرکدام از افراد اين گروهها بر حسب معرفت خود به عبادت نگاه مي کنند. بهمين ترتيب توبه و بازگشت به درگاه الهي نيز در نظرشان معناي خاص خود را دارد.
طايفه اي از اين افراد بر طبق آيات و روايات، توبه را راهي براي دفع خشم و غضب خداوند مي بينند، راهي براي رهايي از عذاب جهنم، عذابي که از ميزان و شدت آن کم نمي شود، عذاب دهندگان از انجام کار خود خسته نمي شوند و به عذاب شونده نيز فرصت استراحت نمي دهند. در مورد شدت عذاب الهي در قيامت روايات متعددي نقل شده است.
امام صادق (ع) فرمودند: « إِنَّ أَهْوَنَ النَّاسِ عَذَاباً يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَرَجُلٌ فِي ضَحْضَاحٍ مِنْ نَارٍ عَلَيْهِ نَعْلَانِ مِنْ نَارٍ وَ شِرَاكَانِ مِنْ نَارٍ يَغْلِي مِنْهَا دِمَاغُهُ كَمَا يَغْلِي الْمِرْجَلُ مَا يَرَى أَنَّ فِي النَّارِ أَحَداً أَشَدَّ عَذَاباً مِنْهُ وَ مَا فِي النَّارِ أَحَدٌ أَهْوَنُ عَذَاباً مِنْهُ » آسان ترين عذاب در روز قيامت اين است که گناهکار را آتشي کم عمق قرار مي دهند، چيزي همانند کفش به پايش مي پوشانند. زمانيکه در پايش استقرار يافت تا مغز استخوانش مي جوشد و ذوب مي شود، همانند ديگي از جنس مس که به جوشش در مي آيد و اين سبک ترين عذابها در جهنم است.
توبه از يک منظر برطرف کننده اين عذابهاست.
اما من از منظر ديگري که برگرفته از فرمايش اميرمومنان علي (ع) است، مي خواهم در مورد توبه صحبت کنم.
توبه باب دوستي با خدا
قال علي عليه السلام: « تُوبُوا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ادْخُلُوا فِي مَحَبَّتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ » به سوي خداوند عز و جل توبه کنيد و با اين توبه در دايره ي محبت خدا داخل شويد که همانا خداوند توبه کنندگان را دوست دارد.
بحث من اين است که توبه آسان ترين راه براي ورود به دايره ي محبت خداست. خداوند بواسطه توبه بندگان، آنان را مورد لطف قرار مي دهد. در روايات چندين مورد از عنايات به توابين ذکر شده که عرض مي کنم:
1- توبه دعاي مقبول
قال الصادق (ع): « مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَيْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ أَنْ يَسْتَغْفِرَ» گنهکاري که گناهي را انجام داده و پشيمان شده و قصد توبه دارد، قبل از اينکه زبانش را به استغفار باز کند خداوند او را بخشيده است.
توبه دعاي مقبولِ بالسرعة است، اين اولين لطف خداست.
2- چشم پوشي و محو گناهان
دومين لطفي که خداوند از طريق توبه شامل حال بندگانش مي کند، محو گناهان گذشته است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): « التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ » کسي که توبه مي کند، مانند کسي است که گناهي نداشته است.
يوسف (ع) ده برادر داشت. اين برادران چهل سال دو پيامبر الهي را آزار و اذيت کردند. يوسف (ع) را از پدر جدا کردند و يعقوب (ع) را به فراق فرزندش مبتلي ساختند. پدر چهل سال در فراق فرزند آنچنان گريست که قرآن مي فرمايد چشمانش سفيد شد. به پدر دروغ گفتند، قصد جان پسر کردند، او را به چاه انداختند به اين تصور که مي ميرد. خداوند او را از چاه بيرون آورد. يوسف را به غلامي به دربار پادشاه بردند. چشم ناپاک هوس بازان ايمان او را نشانه گرفت ولي يوسف جواب رد داد. سالها در زندان بود، تا بيرون آمد و امير دربار شد. به منصبي رسيد تا گره از مشکلات خلق باز کند. در ماجراي قحطي، پسران يعقوب نزد او آمدند در حاليکه او را نمي شناختند. بعد از اتفاقاتي که افتاد برادران، يوسف را شناختند و فهميدند امير همان کسي است که در دوران کودکي او را در چاه انداخته بودند. امروز چهل سالش شده. سرشان را پايين انداختند. گفتند: « کنا لخاطئين» ما اشتباه کرديم. مي دانيد يوسف چه جواب داد؟ « قالَ لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ » امروز ملامتي بر شما نيست، خدا شما را مي بخشد که خداوند بسيار مهربان است.
3- مداواي گناهان
سومين لطف خدا به تائبين اين است که درمان گناهانشان را به آنها تجويز مي کند.
رسول خدا فرمودند: « لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ وَ دَوَاءُ الذُّنُوبِ الِاسْتِغْفَارُ » براي هر دردي درماني وجود دارد و آن چيزي که گناهان را مداوا مي کند استغفار است.
4- نزول رحمت
لطف ديگر نزول رحمت الهي است. رحمت الهي با توبه شامل حال گنهکار مي شود.
حضرت علي (ع) فرمودند: « التَّوْبَةُ تَسْتَنْزِلُ الرَّحْمَةَ » توبه رحمت خدا را نازل مي کند.
راوي مي گويد که خدمت پيامبر نشسته بودم. شخصي آمد و عرض کرد: يا رسول الله! شهر ما دچار خشکسالي شده است. چه کنيم؟ حضرت فرمودند: توبه کنيد! شخص ديگري آمد و عرض کرد: يا رسول الله! وضع مالي ام خراب است. چه کنم؟ حضرت فرمودند: توبه کن. شخص ديگري آمد و عرض کرد: يا رسول الله! چند سال است که ازدواج کرده ام ولي خداوند به من فرزندي عنايت نکرده است، چه کنم؟ باز حضرت فرمودند: توبه کن. فرد ديگري آمد و عرض کرد: يا رسول الله! مدتي است کار اقتصادي شروع کرده ام، اما رونق ندارد، چه کنم؟ حضرت فرمودند: توبه کن.
راوي مي گويد به حضرت عرض کردم: يا رسول الله! هرکس براي درمان مشکلش مراجعه کرد، شما امر به توبه کرديد. چگونه است؟ حضرت فرمودند: مگر قرآن نخوانده اي؟
سوره مبارکه نوح آيات 10 تا 12 نوح نبي (ع) خطاب به امتش مي فرمايد: « فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً » من به امتم گفتم شما استغفار کنيد، خداوند را بسيار آمرزنده مي يابيد، « يرسل السماء عليکم مدرارا » بواسطه اين استغفار، آسمان پي در پي بر شما مي بارد، « وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ » اموالتان را زياد کرده و به شما فرزند عنايت مي کند، « وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً » باغهايتان را بارور کرده و رودها را جاري مي کند.
5- توبه کنندگان بهترين خلق
لطف ديگر خدا در حق تائبين اين است که در زمره ي بهترين خلائق قرارمي گيرند. پيامبر اکرم (ص) فرمودند: « كل بني آدم خطّاء و خير الخطّائين التوابون » فرزندان آدم خطاکارند، اما بهترين خطاکاران، توبه کنندگان از آنان هستند.
در حديث ديگري از ساحت مقدس نبوي آمده است که فرمودند: « طُوبَى لِمَنْ وَجَدَ فِي صَحِيفَةِ عَمَلِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَحْتَ كُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ » خوش به حال کسي که در روز قيامت، در زير هر گناهي که در صفحيه ي عملش قرار دارد، يک استغفار باشد. پيامبر (ص) مباهات مي کنند و مي فرمايند که اين فرد، بنده خوبي است.
6- رفع عذاب از توبه کننده
لطف ديگر خدا اين است که توابين اهل عذاب نيستند و خداوند عذابشان نمي کند.
در مورد آيه شريفه ي « ان الله يحب التوابين » از امام صادق (ع) سوال شد که خداوند با توابين چه مي کند؟ حضرت فرمودند: « فَمَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ لَمْ يُعَذِّبْهُ » هر کسي را که خدا دوست بدارد، عذابش نمي کند.
7- اشتياق خدا به بازگشت تائبين
از ديگر عنايات خداوند براي اهل توبه اين است که خداوند مشتاق توبه کننده است. در مناجات خمس عشر در صحيفه سجاديه مناجات مشتاقين را مي خوانيد. مناجات کساني است که مشتاق خدا هستند. اما خدا براي توبه کننده مناجات مشتاقين مي خواند. در حديث قدسي به حضرت عيسي (ع) فرمود: « يَا عِيسَى كَمْ أُطِيلُ النَّظَرَ وَ أُحْسِنُ الطَّلَبَ وَ الْقَوْمُ فِي غَفْلَةٍ لَا يَرْجِعُون » عيسي! چقدر چشم به راه باشم و چقدر از خودم اشتياق نشان بدهم، در حاليکه اين قوم در غفلت هستند و باز نمي گردند. خدا مشتاق بازگشت تواب است.
در حديث ديگري از حق تعالي آمده که به داوود (ع) فرمود: « و لو عَلِمَ المُدبِرون عَنّي کيف اِنتِظاري بِهِم وَ شوقي اِلي توبَتِهِم لَماتوا شوقاً اِليَّ َ لِتَفَرَّقتَ اَوصالَهُم» » کساني که با من قهر کرده اند اگر بدانند من چقدر منتظرشان هستم و چقدر مشتاق توبه آنان هستم، از شدت شوق مي ميرند و بند بند وجودشان از هم جدا مي شود. خدا مشتاق توبه ماست، منتظر توبه ماست.
من همه ي اين روايات را گفتم براي اين حديث آخر:
خداوند متعال مي فرمايد: « يا بني آدم! حَقُّکَ عَلَيَّ اَنّي اُحِبُّک، بحقي عليک اَحِبَّني » اي فرزندان آدم! به حقي که بر من داري، من تو را دوست دارم، و به حقي که من بر تو دارم، تو نيز مرا دوست داشته باش!
ذوالنون مصري که او را از پيامبران مي دانند، نقل مي کند که من در کنار برکه اي ايستاده بودم. عقربي را ديدم که به شکلي غير منتظره و با سرعت به سوي اين برکه مي رود. انگار که ماموريتي دارد. ديدم که قورباغه اي از درون برکه بيرون آمد، عقرب بر پشت قورباغه سوار شد و قورباغه برکه را طي کرد. عقرب بسوي ديگر برکه رسيد. خيلي تعجب کردم. به دنبالش حرکت کردم تا ببينم قضيه چيست؟ ديدم که عقرب به سرعت از درختي بالا رفت. جواني در کنار آن خوابيده بود. فکر کردم عقرب مي خواهد آن جوان را نيش بزند. متوجه ماري شدم که حلقه زده و آماده حمله به جوان است. عقرب با يک نيش آن مار را از پاي درآورد و کشت.
پيامبر خدا با خود گفت صبر مي کنم تا اين جوان از خواب بيدار شود، او حتما يکي از اولياء خداست. از خواب که بيدار شد، ديدم که جواني است مست. به او گفتم که از جرياني که بر تو گذشت خبر داري؟ جواب داد: نه. و ذوالنون جريان را برايش گفت.
خدايي که با اهل غفلت اينچنين مهرباني مي کند، با دوستانش چه مي کند؟ با کساني که هر شب و روز، يا رب، يا رب مي گويند.
خدايي که با مستان اين کند با دوستان چه کند؟