لینک ثابت
من هر چه فکر میکنم قیمت این نشستن ما و قرآن خواندن ما و قیمت این فهمیدنمان چقدر است فکرم به جایی نمیرسد! فقط کیفیت مسأله را که نگاه میکنم میبینم پیامبر اکرم(ص) فرموده است: اگر این لحظات را در یک طرف ترازو و ثقلین (دو جهان) را طرف دیگر ترازو بگذارند، این لحظات و حالات و توجهات، سنگینتر است. آن حضرت به کعببنمالک فرمود: شصت سال است که به دنیا آمدهای. ببین چه لحظاتی در این شصت سال بر تو گذشت، ولی لحظه دیشب تو که به خدا وصل شدی قابل سنجش با هیچ یک از آنها در این شصت سال نیست. مسأله توجه، مسأله کمی نیست. الان هم که نشستهایم و میگوییم و گوش میدهیم از خودش خرج میکنیم و تجلی خودش است. قیمت شما را الان هیچ کس نمیداند، چراکه وقتی به او وصل میشوید از او قیمت کسب میکنید و شب شما غیر از شب دیگران است، نشستن شما مانند قیام لله است. در سوره مبارکه بلد، نعمتها را برمی شمارد و میفرماید: )أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْن( آیا من برای انسان دو چشم قرار ندادم؟ امیرمؤمنان(س) میفرماید: همین دلیل برای دیدن خدا بس که در صورت شما دو ماده در دو طرف بینی شما قرار داده که آن هم پیه است و شما با این دو آنچه را بخواهید از رنگها و شکلها میبینید. اگر ضربه مختصری هم به چشم بخورد انسان دیگر نمیبیند و همه پزشکان و دانشمندان هم نمیتوانند آن را درست کنند. آن وقت پاستور میگوید آیا این دو چشم را طبیعت و ماده خلق کرده است؟! )وَ لِساناً وَ شَفَتَيْن(؛ آیا من زبان و دو لب برای بشر قرار ندادم؟ اگر انسان زبان نداشت چکار میکرد؟! و اگر دو لب را نداشت چه میکرد؟! )وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْن(؛ و راه باطل و حق را هم به او نشان دادیم. گفتیم این راه، راه درست و این، راه شیطان است.
استاد حسین انصاریان
امام سجاد علیه السلام :
اللَّهُمَّ هَذَا يَوْمُ عَرَفَةَ يَوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَه .
صحیفه سجادیه، ص220
خدایاامروز روز عرفه است روزی که آن
را گرامی داشتی و کرامت و عظمت دادی.
آيه شماره 127 از سوره مبارکه بقره وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و هنگامى كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاى خانه [كعبه] را بالا مىبردند [مىگفتند] اى پروردگار ما از ما بپذير كه در حقيقت تو شنواى دانايى
بانیان كارهاى نیك را فراموش نكنیم. «اذیرفع» «اذ» یعنى گذشته را یاد كن. در مسیر اهداف الهى، كار بنّایى و كارگرى نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولى آنرا مىخواهند. «یرفع ابراهیم القواعد… ربنّا تقبّل منّا» كار مهم نیست، قبول شدن آن اهمیّت دارد. حتّى اگر كعبه بسازیم، ولى مورد قبول خدا قرار نگیرد، ارزش ندارد. «ربّنا تقبّل» كارهاى خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذكر ندانیم. حضرت ابراهیم نامى از كار و بنایى خود نبرد و فقط گفت: «ربّنا تقبّل منّا» در روایات آمده است: از شرایط استجابت و آداب دعا، ستایش خداوند است. ابراهیم علیه السلام دعاى خود را با ستایش پروردگار همراه ساخته است. «انّك انت السمیع العلیم»
در فصول المهمة آمده است: آن حضرت را بدین لقب (باقر) می خواندند زیرا علوم را می شکافت و باز می کرد.در صحاح آمده است: «تبقر، یعنی توسع در علم» .و در قاموس گفته شده است : محمد بن علی بن حسین را باقر می خواندند چون در علم تبحر داشت.در لسان العرب نیز ذکر شده است: آن حضرت را باقر می خواندند چرا که علم را می شکافت و به اصل آن پی می برد و فروع علم را از آن استنباط می کرد و دامنه علوم را می شکافت و وسعت می داد.ابن حجر در صواعق می نویسد: «او را باقر می خواندند و این کلمه از «بقر الارض» اخذ شده است، یعنی آنکه زمین را می شکافد و مکنونات آن را آشکار می کند.زیرا او نیز گنجینه های نهانی معارف و حقایق احکام و حکمتها و لطایف را که جز از دید کوته نظران و ناپاکان پنهان نبود، آشکار می کرد.» از این رو درباره وی گفته می شد که آن حضرت شکافنده علم و جامع آن و نیز آشکار کننده و بالا برنده علم و دانش است.در تذکرة الخواص نیز آمده است: او را باقر لقب داده بودند زیرا در اثر سجده های فراوان، پیشانی اش شکاف برداشته بود.برخی هم گویند چون آن حضرت از دانش بسیار برخوردار بود او را باقر می خواندند.آنگاه به نقل سخن جوهری در صحاح می پردازد.
شیخ صدوق در علل الشرایع به نقل از عمرو بن شمر آورده است: از حابر جعفی پرسیدم چرا به امام پنجم، باقر می گفتند؟ گفت: «چون علم را می شکافت و اسرار آن را آشکار می کرد» .در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته اند برای هیچ یک از فرزندان حسن و حسین (ع) این اندازه از علوم، از قبیل تفسیر و کلام و فتوا و احکام و حلال و حرام فراهم نشد که برای امام باقر (ع) .محمد بن مسلم نقل کرده است که از آن حضرت سی هزار حدیث پرسش کردم.
امام محمدباقر علیه السلام :
سه خصلت است که دارنده اش نمي ميرد تا عاقبت شوم آن را ببيند : ستمکاري ، ازخويشان بريدن ، و قسم دروغ که نبرد با خداست .
کافي ، ج 75، ص (174)
شما نگاه كنید به دختر پیغمبر اكرم صلی الله علیه و اله بهترین دخترهای عالم، فاطمه زهرا علیها السلام بود. بهترین زنهای اولین و آخرین، فاطمه زهرا علیها السلام بود. هرگز دختری به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است همهی زنهای عالم از اول تا آخر در مقابل او مثل خدمتكارهایی هستند. مثل ذراتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیر المؤمنین علیه السلام، بهترین مردان عالم. اگرچه همۀ فضائل و مكارمشان را جمع كنیم. همه مردان عالم به یك ناخن او هم نمی رسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با هم دیگر ازدواج كردند.
جهیزیه شان همان چند قلم ارزان قیمتی بود كه در كتاب ها نوشته اند. ضبط كرده اند: یك تكه حصیر، یك تكه لیف خرما، یك دست رختخواب و یك دستاس، یك كوزه، یك كاسه. همهاش را اگر چنانچه به پول امروز روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست كه چند هزار تومان بیشتر بشود.
همان مهریه را از امیر المؤمنین علیه السلام گرفتند و پولش را دادند جهیزیۀ مختصری را فراهم كردند و بردند خانۀ شوهر. حالا ما نمیگوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا علیها السلام جهیزیه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ما ها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیر المؤمنان علیه السلام شوهر فاطمه زهرایند. ما كجا آنها كجا؟! از زمین تا آسمان با هم فرق داریم، اما معلوم میشود راه، آن راه است.
جهت، آن جهت است. جهیزیه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نكنید، خرج زیادی نكنید. كار را برای انسان كه ندارند مشكل نكنید.
خطبه عقد ( مقام معظم رهبری )۷۲/۰۱/۰۵
عواملی که موجب سلب توفیقات انسان در انجام تکالیف و واجبات میشود:
1ـ خوردن غذای حرام و شبهه ناک،
2ـ ارتکاب گناهان (از قبیل غیبت، دروغ و جلسات لهو و لعب و ….)،
3ـ موفق به نماز اول وقت نشدن، خصوصاً صبحها؛ یکی دیگر از چیزهایی است که بیشتر باعث سلب توفیق میشود.
شخصی به آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عرض کرد: هرچقدر میخواهم برای نماز شب بیدار شوم موفق نمیگردم؟ حضرت در جواب فرمودند:
«گناهانی که در روز انجام میدهی مانع میشوند».
برای حل این مشکل، نکات زیر را رعایت کنید:
1ـ غذای حلال بخورید،
2ـ شبها با شکم پر نخوابید و غذای شما ساده و مختصر باشد،
3ـ حتما با طهارت بخوابید،
4ـ دعاها و سوره هایی که از طریق معصومین (علیهم السلام) رسیده بخوانید (مخصوصا برای این که هر ساعتی در شب بخواهید بیدار شوید)
مانند آیه زیر که در آخر سوره کهف آمده:
«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا».
از فرمایشات آیت الله العظمی بهجت «قدّس سرّه»: شخص عربى براى من خدمت مى كرد، خواستم در پاداش زحماتش، نصيحتى به او كنم. گفت: هر نصيحتى مى خواهى بكن، فقط نگو نماز صبح بخوان! از قضا، همان را مى خواستم تذكر دهم. به او گفتم: هر وقت بيدار بودى يا توانستى، بخوان! در زمان پهلوى، ترك نماز صبح در پيش مردم سهل و آسان شده بود، به طورى كه براى تعريف از اشخاص هنگام خواستگارى، مى گفتند: نزديكانش، و يا خود او نماز صبح مى خوانند.
گمان مى كنم نماز شب هم همين طور است، يعنى مى شود كم كم براى انسان عادى شود، و خوابيدن در آن وقت به بيدارى مبدّل شود، و اگر فرضا مزاحمت با خواب و وقت خواب او داشته باشد، مى تواند دو برابر آن را در روز بخوابد، ولو بعد از نماز صبح!