لینک ثابت
کلمه قرض در قرآن 7 مرتبه به کار رفته است. در همه موارد به استثنای یک آیه (کهف/18)، این واژه به همراه وصف حسن به کار رفته است. همینطور در آیات یادشده، خداوند به عنوان قرض گیرنده معرفی شده است. نخست ببینیم قرض چیست و آنگاه برویم سراغ قرض الحسنه در قرآن که غایت اصلی این نوشتار است.
تحلیل معنای لغوی"قرض”
عرب به قیچی میگوید مقراض. مقراض اسم ابزار است از ماده قرض. راغب، لغتشناس شهیر اصفهانی، میگوید:
«قرض، نوعی است از بریدن، قطع مکان و گذشتن از آن را قطع مکان و قرض مکان گویند.»1
مرحوم امین الاسلام طَبرِسی که به غلط طَبَرسی گفته میشود، اصل این کلمه را به معنای بریدن با دندان میداند. 2
تعریف اصطلاح قرض در قرآن و فقه
قرض در اصطلاح فقهی به مالی گفته میشود كه دهنده آن رایگان آن را نمیدهد، بلكه قصد بازگشت و استرداد عین یا بدل مال (مالیت) را دارد. توضیح آنكه گاهی انسان مالی را بیعوض به دیگری میدهد كه این را به اعتبارهای گوناگون، «هبه» یا «صدقه» و مانند آن میخوانند، و گاه مال را رایگان نمیدهد، بلكه قصد استرداد آن را دارد، منتها نه قصد استرداد عین بلكه قصد بازگشت بدل آن را دارد كه به این نوع مبادله و معامله، به اعتبارهای گوناگون، «بیع» یا «اجاره» یا «صلح» و مانند آن میگویند. قسم سوم آن است كه كسی مالی را به دیگری میدهد، نه به قصد رایگان و نه تبدیل بلكه همان مال یا مالیت آن را میطلبد. این قسم اصطلاحاً «قرض» نامیده میشود. در حقیقت در معامله قرض، انسان مالیت مال را تملیك میكند و همان مالیت را نیز میطلبد نه بدل آن را. البته ممكن است قرضگیرنده هنگام ادا و وفا با موافقت قرض دهنده، آن مالیت را با عین خارجی دیگر تطبیق كند و بازگرداند یا خود همان مال را بدهد. 3
از اختصاصات دین مبین اسلام است که میگوید از سرمایهات بزن تا به سرمایه برسی. این سرمایه میتواند اجر و مزد مادی دنیوی باشد یا اجر و ثواب اخروی.
اما معنای قرآنی قرض از مصطلح فقهی آن، شمول بیشتری دارد. از منظر قرآن کریم هر کار خیری که انسان برای خدا انجام میدهد، قرض الحسنه به اوست، خواه عبادت اصطلاحی باشد؛ مانند نماز و روزه، یا انفاق مالی یا کارهای خدماتی و عام المنفعه باشد؛ مانند مسجد و مدرسه سازی، یا جبهه رفتن و جهاد در راه خدا. 4
قرض الحسنه عام و خاص
چنانکه گذشت در آیات 6گانهای از قرآن، کلمه قرض مقرون به وصف حسن به کار رفته است. مقصود از قرضاً حسناً نیز انفاق از اموال حلال دانسته شده است كه با منت و اذیت همراه نباشد.
اما آنچه در اینجا حائز اهمیت است اینکه در قرآن اصطلاح قرض الحسنه دو اطلاق دارد: اطلاق عام و خاص.
نخست به معنای انفاق فی سبیل الله است که گستره آن، انبوهی از کارهای نیک و خداپسندانه را در بر می گیرد.
قرض الحسنه در اصطلاح خاص به معنای نهاد قرض الحسنه است که به عنوان یکی از عقود اسلامی در نظام بانکی کشور تعریف شده است.
آیات دال بر قرض الحسنه در مفهوم عام
در تمامی آیاتی که قرض الحسنه در آن به کار رفته است، معنای آن همان مصطلح عام آن یعنی انفاق در راه خداست. تفصیل آیات به شرح زیر است:
1. بقره/245: كیست كه به خدا قرض نیكویی دهد [از اموالی كه خود او به وی بخشیده انفاق كند ] تا خداو ند آن را چندین برابر كند و خداوند [روزی بندگان را] محدود و گسترده می سازد و [انفاق هرگز باعث كمبود روزی آن ها نمی شود] و به سوی او باز م یگردید [و پاداش خود را خواهید گرفت].
2. مائده/12: خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آن ها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند [به آن ها] گفت: من با شما هستم؛ اگر نماز بر پا دارید و زكات را بپردازید و به رسولان من ایمان آورید و آن ها را یاری كنید و به خدا قرض الحسنه بدهید [در راه او به نیازمندان كمك كنید ] گناهان شما را می پوشانیم [میبخشیم] و شما را در باغ های بهشت كه نهرها زیر درختان آن جا ری است، وارد میكنیم؛ اما هر كس بعد از این كافر شود، از راه راست منحرف شده است.
3. حدید/11: كیست كه به خدا وام نیكو دهد [و اموالی كه به او ارزانی داشته ، انفاق كند ] تا خداوند آن را برا یش چندین برابر كند و برای او اجر فراوان پرارزشی است.
4. حدید/18: مردان و زنان انفاق كننده و آن ها كه [از این طریق ] به خدا قرض الحسنه دهند ، برای آن ها مضاعف میشود و پاداش پرارزشی دارند.
5. تغابن/17: اگر به خدا قرض الحسنه دهید ، آن را برای شما مضاعف می سازد و شما را می بخشد و خداوند شكركننده و بردبار است.
6. مزمل/20: پس آن مقدار كه برای شما ممكن است از آن [قرآن] تلاوت كنید و نماز را برپا دارید و زكات ادا كنید و به خدا قرض الحسنه دهید[در راه او انفاق كنید] و [بدانید كه] آن چه را از كارهای خیر برای خود از پیش میفرستید، نزد خدا به بهترین وجه و بزرگ ترین پاداش خواهید یافت … .
قرض الحسنه به اصطلاح خاص
حقیقت آن است که از آیات یادشده نمیتوان نهاد قرض الحسنه به معنای خاص را استفاده کرد. اما «این بیان به معنای انسداد باب اثبات صحت و مشروعیت نهاد قرض الحسنه نیست؛ بلكه 1): تَعاونُوا علَى الْبِر ،( میتوان از عمومات و اطلاقات قرآنی نظیر أَوفُوا بِالْعقُود (مائد ه( 5 195 )، إِلَّا منْ أَمرَ بِصدقَة أَومعرُوف،( 2)، أَحسنُوا إِنَّ اللَّه یحب الْمحسنین (بقره( 2 ،( (مائده ( 5 قرض الحسنه، نگرشی روایی 31 114 ) برای صحت و مشروعیت قر ض الحسنه استفاده كرد؛ به ویژه آن كه روایات ،( (نساء( 4 مرویه از معصومان كلمة معروف در آیة اخیر را بر قرض تطبیق دادهاند. افزون بر این، احادیث بسیاری كه از معصومان در اصناف گوناگون در جهت عرضه و تقاضای قرض الحسنه و نیز مقایسة آن با عقود دیگر وارد شده است ، هرگونه تردید احتمالی در صحت و مشروعیت این نهاد را بیاساس می كند.»
نتیجهگیری:
از اختصاصات دین مبین اسلام است که میگوید از سرمایهات بزن تا به سرمایه برسی. این سرمایه میتواند اجر و مزد مادی دنیوی باشد یا اجر و ثواب اخروی.
قرض الحسنه از مترقیترین اصول نظام اقتصادی اسلام است که بر پایه زیربنایی عقیدتی و اخلاقی، پی ریزی شده و به منظور جلوگیری از حبس ثروت واحتکار، و در نتیجه تحقق تولید و ارزش افزوده، به روشهایی توصیه می کند که در نهایت به تحقق عدالت اجتماعی می انجامد. «انفاق، در تعدیل اقتصاد اسلامى نقش زیربنایى و ارزش عبادى دارد. قرآن با تأكید فراوان بدان امر مىكند و آن را جهاد مالى و در ردیف اقامۀ نماز مىشمرد. قصد قربت، پرهیز از منّتگذارى و مرغوب بودن مال، از شرایط انفاق خداپسندانه است. به قرض الحسنه در قرآن اهمیت خاصّى داده شده و آثار دنیوى و اخروى زیادى دارد و باارزشتر از صدقات است. بازپرداخت قرض در وقت تعیین شده، دادن و گرفتن رسید یا شاهد، دورى از ربا و مهلت دادن به افراد گرفتار، از آداب قرض الحسنه است.»5
پانویسها:
1. راغب اصفهانی، لسان العرب، ج7
2. آیت الله قرشی، قاموس قرآن، ج 5، ص: 307
3. آیت الله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج11، ص 598.
4. مجید حبیبیان نقیبی، فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 11.
5. جعفر وفا، ثروت از دیدگاه قرآن
با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم اووه ! معذرت میخوام … من هم معذرت میخوام. دقت نکردم … ما خیلی مؤدب بودیم، من و اون غریبه خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم؛ اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم ؟! کمی بعد از آنروز، در یک غروب غمگین مشغول پختن شام بودم. دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد اما همینکه برگشتم به او خوردم و تقریبا انداختمش ولی بدون کمترین توجهی با اخم به او گفتم: “اه ! ازسرراه برو کنار” قلب کوچکش شکست و رفت ! اصلا نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم …وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای آرام خدا در درونم گفت: وقتی با یک غریبه برخورد میکنی، آداب معمول را رعایت میکنی اما با بچه ای که دوستش داری بد رفتار میکنی ! برو به کف آشپزخانه نگاه کن. آنجا نزدیک در، چند گل پیدا میکنی. آنها گلهایی هستند که او برایت آورده بود. خودش آنها را چیده. صورتی و زرد و آبی … او تنها به این خاطر آرام ایستاده بود که سورپرایزت بکنه هرگز اشکهایی که چشمهای کوچیکشو پر کرده بود ندیدی در این لحظه بود که احساس حقارت کردم و بی امان اشکهایم سرازیر شدند. آرام رفتم و کنار تختش زانو زدم … بیدار شو کوچولو، بیدار شو. اینا رو برای من چیدی؟ گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاری که امروز داشتم. نمی بایست اونجور سرت داد می کشیدم دخترم گفت : اشکالی نداره مامان چون من به هر حال دوستت دارم مامان من هم دوستت دارم دخترم و گلها رو هم دوست دارم مخصوصا آبیه رو … کوچولوی من ادامه داد : اونا رو کنار درخت پیدا کردم ورشون داشتم چون مثل تو خوشگل هستن. میدونستم دوستشون داری، مخصوصا آبیه رو … آیا میدانید که اگر فردا بمیرید شرکت یا موسسه ای که در آن کار میکنید به آسانی در ظرف یک روز برای شما جانشین جدیدی می آورد؟ اما خانواده ای که به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد کرد؟ و به این فکر کنید که ما خود را عجیب وقف کار میکنیم و به خانواده مان آنطور که باید اهمیت نمی دهیم! چه سرمایه گذاری ناعاقلانه ای ! اینطور فکر نمی کنید؟! به راستی کلمه “خانواده” یعنی چه ؟!
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله )فرمودند:
سه گروه از زنان، عذاب قبر ندارند و در قیامت هم با حضرت زهرا (سلام الله علیها ) محشور میشوند،
زنی که با فقر و تنگدستی همسر خود بسازد، زنی که با بداخلاقی همسر، صبر خود را از دست ندهد
و زنی که مهریه خود را به همسرش ببخشد (که بدین وسیله باری را از دوش او برداشته). (مواعظ العدیده، ص 75)
لبخند بیش از چند لحظه دوام ندارد ولی خاطره آن جاودانی است.
حرف های دل …
مولای من : تو را امام غریب می نامند ، می دانم بد میزبانی بودند و در مهمان نوازی
وفا نكردند .
مولای من : بعد از گذشت روزگار ، حال تو میزبان ما هستی ؛ تو میزبان گریهها و نیازها ؛
غمها و دلتنگی های ما هستی .
تو كه غریبی را احساس كردهای ! حال غریبهها به آستان كرم تو چشم دوختهاند و به دستان
پر مهرت توسل كردهاند .
مولای من : می خواهم از زائرانی بگویم كه جاده به جاده و شهر به شهر گذشته اند تا نفسی
مهمان شوند و از می عشق تو بنوشند .
مولای من : می خواهم از سنگ فرش آستان مقدّست بگویم كه سجده گاه قدوم مهمانانت
شده است ؛ از كبوتران عاشقی كه گرداگرد حرم پاک تو می چرخند و تو را طواف می كنند ؛ از
نسیم بگویم كه بیرق گنبدت را بوسه باران می كند و عطر دلربای تو و اشک تمنای زائرانت را
به اوج افلاک می برد .
مولای من : می خواهم از آسمان بگویم كه هر روز نه ، هر ساعت نه ، هر لحظه و ثانیه از تو
جان می گیرد و در پیشگاه شكوه تو جان می دهد .
ای آفتاب مهربانی : می خواهم از خورشید بگویم كه هر طلوع با انوار خود به پنجره فولاد تو
چنگ می زند و از ضریح تو نور می گیرد .
ای حجت خدا : خوش به حال جاده كه از قدوم زائرانت بغض تنهایی خود را می شكند و خاک
پایشان را به سینه زخمآلود خود می زند كه عمری است از طواف تو جا مانده است .
خوش به حال رواقها ، درها و دیوارهایی كه از نفس مهمانانت پر می گیرند و به ضریح پاک تو
می رسند . خوش به حال مناره ها و كاشی ها ..