لینک ثابت
شما اگر وارد منزلى شدید كه مىدانید این خانه نه صاحبى دارد و نه حسابى، نه دوربینى در كار است و نه كنترلى، هیچ دلیلى براى نظم و دقّت و انضباط در كارهاى شما نیست. در خانه رها، ما هم رها هستیم وهرچه ریخت و پاش نكنیم ونفس خود را كنترل كنیم ضرر كردهایم، ولى اگر بدانیم كه این خانه صاحب و حسابى دارد و تمام رفتار ما زیر نظر اوست، به گونهاى دیگر زندگى خواهیم كرد. اگر ایمان بیاوریم كه این هستى، صاحبى دارد به نام خداى حكیم و حسابى در كار است به نام معاد و براى تمام افكار و رفتار و گفتار ما پاداش یا كیفرى هست، ما نیز حساب كار خود را مىكنیم و خواستههاى نفس سركش خود را مهار مىكنیم. كارهایى را كه صاحب خانه نمىپسندد، انجام نمىدهیم، زیرا مىدانیم به حساب تمام كارهاى خیر یا شرّ ما رسیدگى مىشود و خداوند در كمین ماست.
الإمام علیّ علیهالسلام :
مَضغُ اللُّبانِ یَشُدُّ الأَضراسَ ، ویَنفِی البَلغَمَ ، ویَذهَبُ بِریحِ الفَمِ .
امام على علیهالسلام :
جویدن کُنْدُر ، دندانها را استحکام مىدهد ، بلغم را مىراند و بوى [بد] دهان را مىبَرَد .
بحار الأنوار ، جلد ۶۶ ، صفحه ۴۴۳ ، حدیث ۲ دانش نامه احادیث پزشکی : ۱ /۳۸۶
پژوهشگران اعلام کردند رعایت فاصله مناسب بین دو بارداری برای سلامت مادر و جنین بسیار اهمیت دارد. زنانی که 6 ماه پس از زایمان دوباره باردار می شوند، 70 درصد بیش از دیگران در خطر خونریزی سه ماهه سوم بارداری و پارگی زودرس پرده های جنینی قرار دارند. احتمال مرگ در این زنان نیز دو برابر بیش از دیگران است و دیگر عوارض بارداری در آنها نیز 30 درصد بیشتر است.
از سوی دیگر، اگر فاصله بین دو بارداری 5 سال یا بیشتر باشد، برای زن باردار خطرناک است. این زنان دو برابر بیش از دیگران در خطر مسمومیت حاملگی قرار دارند. این نوع مسمومیت با افزایش فشار خون، سردرد و مشکلات کلیه همراه است و در صورت بی توجهی، به تشنج و حتی مرگ منجر می شود. قابل ذکر می باشد که مناسب ترین فاصله بین دو بارداری 23 ماه است.
هدف از تشريع حجاب اسلامي و فلسفهي حجاب و پوشش چيست؟
هدف اصلي تشريع احكام در اسلام، قرب به خداوند است كه به وسيلهي تزكيهي نفس و تقوا به دست ميآيد:
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ؛[1] بزرگوار و با افتخارترين شما نزد خدا با تقواترين شماست.
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ4؛
اوست خدايي كه ميان عرب امّي (قومي كه خواندن و نوشتن هم نميدانستند) پيغمبري بزرگوار از همان قوم برانگيخت، تا بر آنان وحي خدا را تلاوت كند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاك سازد و كتاب سماوي و حكمت الهي بياموزد؛ با آن كه پيش از اين، همه در ورطهي جهالت و گمراهي بودند.
از قرآن كريم استفاده ميشود كه هدف از تشريع حكم الهي، وجوب حجاب اسلامي، دستيابي به تزكيهي نفس، طهارت، عفت و پاكدامني است. آياتي همچون:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ؛[2] اي رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، كه اين بر پاكيزگي جسم و جان ايشان اصلح است.
وَ إِذا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ؛[3] و هرگاه از زنان رسول متاعي ميطلبيد از پس پرده بطلبيد، كه حجاب براي آن كه دلهاي شما و آنها پاك و پاكيزه بماند بهتر است.
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛[4] و زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشستهاند و اميد ازدواج و نكاح ندارند، بر آنان باكي نيست كه اگر اظهار تجملات و زينت خود نكنند، نزد نامحرمان جامههاي خود را از تن برگيرند و اگر بازهم عفت و تقواي بيشتر گزينند، بر آنان بهتر است و خدا به سخنان خلق شنوا و آگاه است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛[5] اي پيغمبر با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادرهاي خود فروپوشند كه اين كار براي اين كه آنها به عفت و حريت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوسرانان) آزار نكشند بر آنان بسيار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.
چون نگاه به نامحرم توسط مردان، باعث تحريك و تهييج جنسي آنان و در نتيجه منجر به فساد ميشود، خداوند در كنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، به مردان نيز دستور به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر آنان حرام كرده است؛ چنانكه از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است:
حُرّم النظر الي شعور النساء المحجوبات بالازواج و غيرهنّ من النساء لما فيه من تهييج الرجال و ما يدعوا التهييج الي الفساد و الدخول فيما لا يحلّ و لا يجمل؛[6] نگاه به موهاي زنان با حجاب ازدواج كرده و بانوان ديگر، از آن جهت حرام شده است كه نگاه، مردان را برميانگيزد و آنان را به فساد فرا ميخواند در آنچه كه ورود در آن نه حلال است و نه شايسته.
از مجموع آيات و حديث فوق به خوبي استفاده ميشود كه هدف و فلسفهي وجوب حجاب اسلامي، ايجاد تزكيهي نفس، طهارت و عفت و پاكدامني در بين افراد جامعه، و ايجاد صلاح و پيشگيري از فساد است.
پي نوشتها
——————————————————
[1]. سورهي حجرات (49)، آيهي 13.
[2] . سورهي نور (24)، آيهي 30.
[3] . سورهي احزاب (33)، آيهي 53.
[4] . سورهي نور (24)، آيهي 60.
[5] . سورهي احزاب (33)، آيهي 59.
[6] . مجلسي، بحارالانوار، ج 104، ص 34.
1. در ماجرای گاو بنی اسرائیل، تکّه ای از بدن گاو، مقتول را زنده میکند و او قاتل خود را معرّفی می کند. «انّ اللّه یأمر أن تذبحوا بقرة»[1]
2. عنکبوت، پیامبر را در غار حفظ می کند. «الّا تنصروه فقد نصره اللّه»[2]
3. کلاغ، معلّم بشر می شود. «فبعثه اللّه غرابا»[3]
4. هدهد، مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس می شود. «اذهب بکتابی هذا»[4]
5. ابابیل، مأمور سرکوبی فیل سواران می شود. «و ارسل علیهم طیرا ابابیل»[5]
6. اژدها، وسیلهی حقّانیّت موسی می شود. «هی ثعبان مبین»[6]
7. نهنگ، مأمور تنبیه یونس می شود. «فالتقمه الحوت»[7]
8. موریانه وسیلهی کشف مرگ سلیمان می شود. «تأکل منساته»[8]
9. سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانی می شود. «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید»[9]
10. چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم می شود. «فخذ اربعة من الطیر»[10]
11. الاغ، سبب یقین عُزیر به معاد می شود. «و انظر الی حمارک»[11]
12. شتر، گاو و گوسفند در حج، شعائر الهی می شوند. «و البُدن جعلناها لکم من شعائر اللّه»[12]
13. حیوان، وسیلهی خداشناسی می شود. «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت»[13]
14. حیوان، وسیلهی آزمایش انسان می شود. «تناله ایدیکم و رماحکم»[14]
15. حیوان، معجزه الهی می شود. «هذه ناقة اللّه»[15]
16. حیوان، وسیلهی قهر الهی می شود. «الجراد والقّمل و الضفادع»[16]
در قرآن چندین سوره به نام حیوانات است: بقرة، انعام، نحل، نمل، عنکبوت و فیل.
اثر حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
[1]. بقره، 63- 73
[2]. توبه، 40
[3]. مائده، 31
[4]. نمل، 28
[5]. فیل، 3
[6]. اعراف، 107
[7]. صافات، 142
[8]. سبأ، 14
[9]. کهف، 18
[10]. بقره، 260
[11]. بقره، 259
[12]. حج، 36
[13]. غاشیه، 17
[14]. مائده، 94
[15]. اعراف، 73
[16]. اعراف، 133
- “شبلی شمیل”
دانشمندی است که در سال 1335 هجری درگذشت، وی شاگرد برجسته مکتب داروین بود و نخستین کسی است که نظریه” قوه” را در شرق منتشر کرد سپس برخلاف مکتب استاد خود که فردی الهی بود، به انکار مقدسات و جهان ماوراء طبیعت برخاست وتا لحظه مرگ از مکتب مادیگری پیروی نمود.وی با اصراری که در انکار توحید داشت، در برابر شخصیت علی ( علیه السلام ) سرتعظیم فرود آورده و در مورد او چنین می گوید:” امام و پیشوای انسان ها علی بن ابیطالب بزرگ بزرگان و یگانه نسخه ای است که با اصل خود «پیامبر( صلی الله علیه و آله )» مطابق است هرگز اهل شرق و غرب، سخنرانی نظیر او در گذشته و حال ندیده است.”
روزی مخرمة بن نوفل که از بزرگان انصار بود و صد و پانزده سال از خدا عمر گرفته بود، در مسجد احتیاج به قضای حاجت پیدا کرد، اما چون نابینا شده بود، از اطرافیان خواست تا او را به محلی امن هدایت کنند، تا او رفع حاجت کند.
نعمان بن عمرو انصاری که خود یکی از صحابه پیامبر و مردی شوخ طبع بود، دست او را گرفت و اندکی گردانید و در نهایت او را به مکانی نزدیک صحن مسجد در میان مردم برد و گفت: همین جا بنشین. و بعد خودش گریخت.
مخرمة کشف عورت کرد و مشغول شد، مردم از هر طرف فریاد برآوردند، او شرمسار شد و گفت: چه کسی مرا فریفت؟ گفتند: این کار نعمان بود. گفت: و اللّه اگر دستم به او برسد، با این عصا چنان به سرش می زنم که تاکنون چنین ضربتی نخورده باشد.
چند روز بعد مخرمة و نعمان هر دو در مسجد بودند که عثمان بن عفّان وارد مسجد شد و در محراب نماز ایستاد، نعمان برخاست و در گوش مخرمة گفت: ای پدر، نعمان اینک در محراب ایستاده و نماز می خواند. مخرمه گفت: ای فرزند مرا به او برسان که از او دلی پر خون دارم.
نعمان دست او را گرفت، نزدیک محراب آورد و خود فرار کرد. مخرمة با قدرت تمام، عصای خود را بر فرق عثمان زد، چنان که سر او شکست، اطرافیان پیش آمدند که ای مخرمة چه کار کردی؟ اما کار از کار گذشته بود. بعد هم بستگان مخرمه از عثمان عذرخواهی کردند.