لینک ثابت
خانواده با اهميّتترين نهاد اجتماعي است. «خانواده» كانون عشق و اميد و تحقّق آرزوهاي آدمي و مركز تولّد و پرورش نسل بشر است؛ به گونهاي كه هيچ جامعهاي نميتواند بدون خانواده پايدار بماند. در معارف الهي خانواده، مهمترين جايگاه پرورش انسان است. قرآن كريم همسران را «لباس» يكديگر ميداند و بدين ترتيب نقش هر يك را معيّن ميكند. زن و شوهر نزديكترين افراد به يكديگرند و همچون لباسي، يكديگر را از آفات و آسيبهاي عفت سوز و ايمان برانداز حفظ ميكنند. محمدحسين طباطبائي، الميزان، ج 3 افزون بر اين، آنان مانند لباس، ماية وقار و آراستگي يكديگرند. بيترديد اين نقش در پرتو تفاوت زن و شوهر شكل ميگيرد. چنانچه زن و شوهر از تعهدات خانوادگي رها باشند، نميتوانند براي يكديگر چون لباس به شمار آيند و عفّت و وقار و شخصيت هم را پاس دارند. حجاب از لوازم سامان يافتن چنين بنيادي است و بيحجابي با آن تعارض آشكار دارد؛ زيرا بيبند و باري در پوشش، بيبند و باري در تحريك و احساس نياز را در پي دارد و تأمين نيازهاي شعلهور، بنياد خانواده را نشانه ميرود. غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي
غريزة جنسي يكي از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است؛ امّا براي پايدارياش كافي نيست. بعد از ازدواج به تدريج با گذر زمان، اهداف جديدي شكل ميگيرد؛ خواستههاي زيستي و جنسي اندك اندك جاي خود را به نيازهاي رواني و امنيتي و عاطفي و شناختي ميدهد و ديگر سرمايه عشق ورزي به تنهايي براي تأمين اهداف خانواده و خواستهها كافي نيست. نخستين شرط دستيابي بدين اهداف و تأمين خواستهاي جديد، آن است كه زن و شوهر از هويّت و خواستهاي فردي دست شويند و به سوي پي ريزي هويتي جمعي، گام بردارند. چنانچه هر كس فقط خواهش خويش را پي گيرد؛ يعني، زن در جهت تجمل و خودنمايي و مورد پسند واقع شدن در اجتماع و جلب توجّه مردان گام بردارد؛ در دغدغه مقبوليت خويش فرو رود و نقش مادري را به فراموشي سپارد و از آن سوي مرد در انديشة رسيدن به تمكينهاي نوتر و پر رونقتر به سر برد و نقش پدري را فراموش كند، بنيان خانواده بر باد ميرود!! بيترديد كانون خانواده با اموري چون توجّه به لباس و بدن و روي و موي و انگشت نما شدن و مشخصتر معرفي كردن خود، پيوند تنگاتنگ دارد و پرداختن بدين امور و فراموش كردن اهداف خانواده و نيازهاي برتر، پايههاي خانواده را متزلزل ميسازد.
امروز تبلیغ در دنیا خیلی نقش پیدا کرده است و همیشه همین جور بوده است. قبلاً این ابزارها نبود؛ این ارتباطهای نزدیک نبود. ما معممین یک امتیاز داریم که تبلیغ رویاروی و چهرهبهچهره میکنیم. این یک کار بینظیری است که هیچ چیزی جای این را نمیگیرد؛ منبر رفتن، با مردم حرف زدن. این، از سایر شیوههای تبلیغ، از جهاتی کارسازتر است - آن جهات هنری و غیره، آنها هم در جای خود لازم است - اما این یک تأثیری دارد، یک خلأئی را پر میکند که سایر دستگاهها و شیوههای تبلیغی این اثر را ندارد. پس تبلیغ مهم است و امروز ابزار اساسی است. ما هم یکی از شیوههای مؤثر تبلیغ را در اختیار داریم.
بیانات مقام معظم رهبری مدظله العالی در جمع طلاب و روحانیون
غالب دعاهاى مأثوره از اهل بيت(علیهم السلام) اين ويژگى را دارند البته تأثير پذيرى افراد نسبت به آنها متفاوت است. از جمله دعاهايى كه بسيار توصيه مىشود دعاى مكارم الاخلاق است كه عالى ترين مكتب تربيتى را حامل است. نيز دعاى ابوحمزه ثمالى مناجات اميرالمومنين(علیه السلام) در مسجد كوفه دعاى عرفه و…
در روايتي از پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه «خير الدعاء الاستغفار» بهترين دعا استغفار است. كافي، ج 2، ص 504. استغفار همان درخواست آمرزش از خداوند كريم است كه با گفتن الفاظي مانند استغفرالله، استغفرالله و اتوب اليه، اللهم اغفرلي و مانند آن محقق مي شود. در روايت ديگري از اميرمؤمنان علي(علیه السلام) نقل شده است كه «خيرالدعاء ما صدر عن صدر نقي و قلب تقي» (عوالي اللئالي، ج 4، ص )19. بهترين دعا دعايي است كه از قلب سينه اي پاك و قلبي پرهيزگار صادر شود. همچنين در روايتي از پيامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه بهترين دعا، دعاي من و انبياي قبل از من است كه اين دعا مي باشد: «لا اله الا الله وحده لا شريك له الملك و له الحمد يحيي و يميت و هو حي لا يموت بيده الخير و هو علي كل شيء قدير». (جواهر، ج 7، ص 200 و بحارالانوار، ج 83، ص 256). در روايتي نيز بهترين دعا، دعاي مخفي آمده است. (تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 321).
دوران زندگی بانوی آب و آیینه هر چند کوتاه اما سراسر درس زندگی بود تا ما با بهره برداری از سبک زندگی فاطمی، سعادتمندی را برای خود و اطرافیانمان به ارمغان بیاوریم.
یکی از جلوه های سبک زندگی فاطمی ساده زیستی و پرهیز از هر گونه تجمل بود که از نکات مهم دوران زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها ) است، همچنانکه در زیارت نامه ی حضرت می خوانیم: یا خلیفه الورع والزهد؛ ای هم پیمان با پارسایی و زهد؛مقام معظم رهبری نیز با توجه به این نکته می فرمایند: ” ساده زیستی دختر پیامبر یک نمونه برای زنان امروز جامعه ماست. ما روحیه مصرف گرایی را کنار بگذاریم و در زندگی به حد لزوم اکتفا کنیم و از افراط بپرهیزیم و آرزوهای حقیر و کوچک را فدای ارزش های بزرگ بکنیم؛ نمونه کامل آن را در زندگی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) می توان در تاریخ مشاهده کرد. جهیزیه دختر پیامبر، فقیرانه ترین جهیزیه ای بود که در آن روز در بین مردم رایج بود.”
ساده زیستی علاوه بر آنکه سبب تقرب و نزدیکی به خداست وسیله ای جهت نیل به آرامش حقیقی در زندگی نیز محسوب می شود، بسیاری از گرفتاریهای اجتماعی نتیجه تجمل گرایی و دوری از ساده زیستی است، اما متاسفانه این مهم هنوز برای مدیران رسانه ملی به خوبی روشن نشده است چرا که با مروری بر سبک زندگی های ارایه شده در سریالها و فیلمها مشاهده می شود نه تنها ساده زیستی تبلیغ نمی شود که رسانه ملی تا توانسته تجمل گرایی را به عنوان یک ارزش معرفی کرده است، حضرت زهرا (سلام الله علیها) ندار و فقير نبودند و در تاريخ نمونه های فراوانی از ثروت ایشان ذکر شده است که حضرت با بخشش آنها به دیگران، ساده زیستی را برای زندگی خود انتخاب نموده اند که به چند مورد اشاره می شود:
اول) حضرت زهرا(سلام الله علیها) در شب پیوند آسمانی اش با امیر مؤمنان، لباس عروسياش را به سائل ميدهد و با تنها پيراهن كهنهاي كه دارد به خانه شوهرميرود.
دوم) حضرت زهرا(سلام الله علیها) زمانی به ازدواج با امام علی(علیه السلام ) پاسخ مثبت داد که علی(علیه السلام) هیچ سرمایه ای نداشت و تنها دارایی او برای ازدواج، یک زره بود که آن هم صرف تهیه ی وسایل ضروری زندگی مشترکشان شد که عبارت بود از: حصیر، لیوان، گلیم، کوزه، آسیاب دستی، مشک، پوست گوسند، پرده و…
سوم) مراسم ازدواج حضرت زهرا(سلام الله علیها) همراه دعا و اطعام فقرا و صدقه و نیز تهلیل و تکبیر بود ، مستحب است در مراسم عروسی غذایی تهیه شود و جمعی را اطعام کنند. ولیمه ی ازدواج فاطمه(سلام الله علیها) نیز بسیار مبارک بود، زیرا فقیران مدینه آن شب میهمان این جشن و سرور بودند. مراسم عروسی هم خالی از سرور و شادمانی نبود، پیامبر(صلی الله علیه و آله ) هنگام بردن عروس به خانه ی داماد، به دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار فرمان داد که همراه فاطمه(سلام الله علیها) بروند، شادمانی کنند و تکبیر و تحمید بگویند، اما چیزی نگویند که خداوند راضی نباشد. طبق روایات، اشعاری که خوانده می شد در عین شادمانی، پر محتوا و همراه با تکبیر و ستایش الهی بود.
چهارم) سلمان، روزی به خانه ی دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) می رود و می بیند که ایشان چادری کهنه و وصله دار به سر دارد سلمان متعجب و اندوهناک می شود و به یاد شاهزاده های ایرانی و شکوه و جلال آن ها می افتد، در حالی که یگانه دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) چادرش فرسوده است. گریه کنان می گوید: غم و اندوه بر ما باد، دختران پادشاهان ایران و روم بر تخت های طلا می نشینند و پارچه های زربفت و حریر بر تن می کنند و این دختر محمد(صلی الله علیه و آله ) است که چادری ساده با دوازده وصله به سر دارد.
پنجم) یکی دیگر از جلوه های ايثار و از خودگذشتگي كه ثمره و محصول ساده زيستي است، در زندگي مشترك حضرت علي(علیه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زماني محقق مي شود كه آن دو بزرگوار همراه با فرزندانشان، سه روز، روزه مي گيرند و در هر سه روز، هنگام غروب سائلي در خانه علي(علیه السلام) مي رسد و طلب كمك مي نمايد. علي(علیه السلام ) و زهرا (سلام الله علیها ) شكر خدا را به جا آورده، مختصر غذايي را كه تهيه ديده بودند، به سائل مي دهند و خودشان سه شبانه روز گرسنه مي مانند؛ و در این باره خداي سبحان در سوره انسان درباره ايشان مي فرمايد: “به يقين ابرار [و نيكان] از جامي مي نوشند كه با عطرخوشي آميخته است، از چشمه اي كه بندگان خاص خدا از آن مي نوشند و از هرجا بخواهند، آن را جاري مي سازند. آنها به نذر خود وفا مي كنند و از روزي كه شر و عذابش گسترده است، مي ترسند و غذا را، با اين كه به آن، علاقه (و نياز) دارند، به مسكين و يتيم و اسير مي دهند.”
نمونه های ساده زیستی زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) تمام شدنی نیست و اینک این وظیفه ماست که با الگوبرداری از زندگی حضرت، ساده زیستی را برای زندگیمان انتخاب کنیم، از دل بستگی های دنیوی دور شویم و با افتخار نسبت به این انتخاب آرامش و آزادگی را برای خود به ارمغان آوریم.
میگن اعتماد به نفس و خود اگاهی باید خوب توضیح داده شود.اعتماد به نفس ان هم این نفس که میخواهد ما را به گناه بیاندازد اشتباه است!!!!! در روایات دارد دشمن ترین دشمن تو در خود تو است!!!!!حتی شیطان از یاران و لشکریان نفس است!!!!!ما خیال میکنیم شیطان امیر نفس است در صورتیکه شیطان یکی از سربازان است به قول استاد قبلیم که فوت کردند شیطان نفس را کیش کیش میکند. نفس را قلقلک میدهد!!خوب ادم عاقل به این دشمن اطمینان میکند؟؟؟!!خود اگاهی هم همینطور است .ما باید خدااگاهی داشته باشیم.ما باید از یک عالم ومعلم تهذیب نفس کرده وعالم ربانی کمک بگیریم.در مرتبه اول حضرت رسول وامامان بعد از ایشان هستند.در مرتبه بعد هم علمای پاک وبا شرف .حلال وحرام را بدانیم. استاد میگه ادم بدون استاد یک تومن هم نمی ارزد.این استاد افرادی مثل اقای بهجت و. ……هستند که هم مجتهد هستند هم در باطن کار کردند.هم بیرون واحکام را درس میدهند هم کلاسهای بالاتر را.
ما وقتی شیطان ونفس امدند جلو میگیم گمشو ما باکمک خدا جلویت می ایستیم وبا توسل به ائمه کمک میگیریم.در مورد خود اگاهی هم ما باید یک مشاور عالم مثلا مثل اقای بهجت باید داشته باشیم.ان وقت این بزرگواران میشوند مشاور اگاهیهای ما . در زندگی روزمره هم همینطور است.وقتی یک مشکل برخورد میکنیم میرویم پیش یک مشاور امین ومتدین مثلا عالم مسجد یا مشاوران مذهبی .هم به اگاهیهای خودمون اضافه میکنیم هم از تجربیات دیگران.پیامبر بعضی اوقات به جبرئیل میگفت من را موعظه کن. در صورتیکه هر چیزی که جبرئیل میدانست ار پیامبر میدانست ومنشا فیض به جبرئیل هم خود پیامبر بود و چیزهایی را هم میدانست که جبرئیل نمیدانست ولی با این حال میگفت من را موعظه کن.
یک نکته :این همه میگن استاد اخلاق مهمه اگر جوانهای ما از استادهای اخلاق ربانی استفاده کنند مثلا بتوانند خشم خود را کنترل کنند یا جلوی فحاشی را بگیرند فکر میکنید این همه طلاق پیش میاید؟؟؟؟اگر استاد اخلاق داشته باشیم وکمک کند درست بشویم دیگر مردی جرات میکند زنش را کتک بزند؟؟………………………….فکر میکنید این همه جوان دارند طلاق میگیرند به خاطر نفس نیست؟؟؟؟؟؟نفس هست که به مرد میگه تو زن داری ولی برو با یک خانم دیگه رابطه داشته باش.نفسه که به زن میگه مگه تو کلفت این مرد هسی غذا بپزی؟؟؟به مرد میگه غذا شور شده یک بار که کتک برنی زنتو دیگه این کار را نمیکنه.ولی اگر استاد اخلاق داشته باشی و روی شما کار بکند خوبیها ملکه ذهن شما میشود.وقتی نفس میگه تو زن داری ولی برو با یک زن دیگه رابطه داشته باش ان نورانیت می اید جلو میگه نه! این اسرافه!این قناعت نیست.خدا که یک نعمت حلال به من داده من باید شکرگزار این نعمت خدا باشم باید مواظبش باشم.وقتی زن میگه من کلفتم ان نورانیت میگه شوهرت برای رفاه تو کار میکند حالا تو هم باید کمک کنی خانه راحت باشه و علاوه بر این خدا که میبینه !!تو ثواب هم میبری.زن وقتی کمک میکنه به شوهر ثواب میبره.وقتی غذا شور بشه مرد با خودش میگه من این همه اشتباه تو زندگیم میکنم این هم بنده خداست خوب اشتباه میکنه همونطور که دوست دارم خدا وخلق من را ببخشند من هم میبخشم.تازه با هم شوخی هم میکنند که غذا چه شور شده و ………..
آیا پاداش ده برابر، براى انجام هركار نیك است؟
قرآن مىفرماید: «مَن جاءَ بالحَسنَة فلهُ عَشر أمثالها»(سوره انعام، آیه 160) هر كس كار شایستهاى بیاورد، ده برابر پاداش دارد. آنچه مهم است آوردن كار شایسته به قیامت است، نه انجام آن در دنیا.
رساندن جنس به مقصد ارزش دارد، ولى اگر جنسى را در وسط راه از بین بردیم، ارزشى ندارد. بسیارى از كارهاى به ظاهر نیك دچار آفاتى مىشود كه به مقصد نمىرسد:
یا در آغاز، كار را با ریا و خودنمایى شروع مىكنیم و هدف الهى نداریم، یا در وسط كار گرفتار غرور و عُجب و خودخواهى مىشویم و یا بعد از انجام كار، گناهى مىكنیم و آثار آن را محو مىكنیم.
گرچه در این سه مورد كار شایسته انجام گرفته، ولى سالم به مقصد نرسیده است. لذا قرآن نمىفرماید: هركس كار شایسته انجام دهد ده برابر پاداش دارد، بلكه مىفرماید: هر كس كار شایسته خود را تا قیامت بیاورد، ده پاداش دارد. «مَن جاء بالحسنة»
در شب يازدهم رجب 1388 ه ق مطابق 12/7/1347 ه ق، بر اثر مراقبت و حضور ، التهاب و اضطراب شديدي داشتم و با برنامه عملي جناب استاد علاّمه طباطبائي رضوان الله عليه روزگار مي گذراندم. تا قريب يك ساعت به اذان صبح كه به ذكر كلمه طيبه لا اله الاّ الله اشتغال داشتم . ديدم سرتاسر حقيقت و همه ذرّات مملكت وجودم با من در اين فكر شريف همراه اند و سرگرم به گفتن لا اله الاّ الله اند . نا گهان به فضل الهي جذبه اي دست داد كه بسيار ابتهاج به من روي آورد. مثل اين كه تند بادي سخت وزيدن گيرد. آن چنان صدايي پي در پي بدون هيچ مكث و تراخي بر من احاطه كرد و سيري سريع پيش آمدكه هزار بار از سرعت سير جت سريع السّير در فضا فزون تر بود و رنگ عالم را بدان گونه كه ديده ام از تعبير آن ناتوانم. عجب اين كه در آن اثنا گفتم : چه خوش است كه به دنيا بر نگردم، وقتي اين معنا در دلم خطور كرد به ياد عائله افتادم كه آنها سرپرست مي خواهند، بازگفتم : آنها خودشان صاحب دارند، به من چه ، تا چيزي نگذشت كه از آن حال شيرين باز آمدم و خودم را در آنجا كه نشسته بودم ديدم.
انّ الله سبحانه فتّاح القلوب منَاح الغيوب.
واقعه 3 از کتاب (انسان در عرف عرفان) علاّمه حسن زاده آملی
امام علی علیه السلام :
مَن دَخلَ مَداخِلَ السُّوءِ اتُّهِمَ؛
هر كه به جاهاى بد رفت و آمد كند، مورد بدگمانى و تهمت واقع مى شود.
بحار الأنوار : 75/91/8