چرا باید روزه بگیریم؟
صفای دل: سیری باعث زیاد شدن بخارات در مغز انسان می شود و مغز حالتی شبیه مستی پیدا می کند و نمی تواند خوب فکر کند. (احساس سنگینی بعد از غذا خوردن نشانه این حالت است) سرعت انتقال او کم شده و قلب او کور می شود. بر خلاف گرسنگی که باعث رقت و صفای قلب می شود و قلب را ماده تفکری که باعث شناخت می شود می کند و نوری شکار پدید می ورد. از رسول خدا روایت شده است که کسی که شکم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت می شود. (شکم سیر انسان را دچار غفلت میکند)
تواضع: نفس انسان برای اینکه سرکشی نکند باید توسط خود انسان، در درونش خوار و شکسته شود. گرسنگی این مأموریت خطیر را انجام میدهد. نفسی که خوار و شکسته شود در برابر پروردگارش خاضع شده و دست از سرکشی برمی دارد.
احسان: آنکه گرسنگی را احساس می کند بیش از هر کسی، حال نیازمندان برایش ملموس می شود و در نتیجه بهتر از دیگران میتواند احسان کند، هدیه دهد و انفاق نماید.
سلامت جسم: تأثیر گرسنگی بر سلامت معده و دستگاه گوارش و به واسطه آن بر سلامت کل جسم، چیزی انکار ناپذیر است. دستگاه گوارش مانند همه اعضای دیگر بدن، بعد از فعالیتهایش احتیاج به استراحت دارد. گرسنگی همان استراحت این سیستم است که آثار آن بر سلامتی کل بدن شکار می شود.
روزه برخواسته از فطرت انسان است به همین دلیل از اقوام بى دین نیز نقل شده است. مصریان قدیم و یونانیان و رومیان قدیم و حتى بت پرستان هندى (وثنی ها) تا به امروز هر یك براى خود روزهاى داشته و دارند. مىتوان گفت عبادت و وسیله تقرب بودن روزه از امورى است كه فطرت دمى به آن حكم مىكند.
ولى در اسلام روزه معامله و مبادله نیست، زیرا خداى عزّ و جلّ بزرگتر از آن است كه بتوان برای او فقر و احتیاج و یا تأثر و اذیت تصور کرد. خداى سبحان برىّ از هر نقص است، پس هر اثر خوبى كه عبادتها داشته باشد ـ هر عبادتى كه باشد ـ تنها عاید خود عبد مىشود، نه خداى تبارک و تعالى، هم چنان كه اثر سوء گناهان نیز هر چه باشد به خود بندگان برمىگردد:
(إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها)
اگر نیكى كنید، به خود نیكى كردهاید، و اگر بدى كنید، به خود [بد نمودهاید] اسراء/7
هر انسانى با فطرت خود این را درك مىكند كه اگر بخواهد به كمال و انسانیت دست یابد، اولین چیزى كه لازم است به آن عمل کند این است كه از افسار گسیختگى خود جلوگیرى كند و بدون هیچ قید و شرطى سرگرم لذتهاى جسمى و شهوات بدنى نباشد ( این خوی حیوانی است). خود را بزرگتر از آن بداند كه زندگى مادى را هدف خود قرار دهد. سخن كوتاه آنكه از هر چیزى كه او را از پروردگار و معبودش دور می سازد، بپرهیزد (تقوا)
شاهراه رسیدن به این تقوا، روزه و خوددارى از شهوات است. شهوت جنسی و شهوت شکم، چیزی است که همه مردم در همه اعصار به آن مبتلا هستند و هر بلای جسمی و روحی از کنترل نکردن این دو بر می خیزد پس مۆثرترین و عمومی ترین رژیمی که همه مردم در همه اعصار بتوانند ازآن بهرهمند شوند، خودداری از شهوت شکم (خوردن و آشامیدن) و شهوت جنسی است. این رژیمی است که هم مردم اهل آخرت از آن سود می برند و هم شكمبارگان اهل دنیا (روزه برای سلامت جسم بسیار مفید و لازم است)
کسی که مدتى از این سه چیز (خوردن و آشامیدن و شهوت جنسی) پرهیز كنند و این ورزش را تمرین نماید، به تدریج نیروى خویشتندارى از گناهان در او قوت مىگیرد و بر اراده خود مسلط مىشود. آن وقت در برابر هر گناهى عنان اختیار از كف نمىدهند و در تقرب به معبود خویش دچار سستى نمىگردند، زیرا پر واضح است كسى كه خدا را در دعوتش به اجتناب از خوردن و نوشیدن و عمل جنسى كه امرى مباح است اجابت مىكند، قطعا در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نافرمانىها که اثر بدی نها شکار است، شنواتر و مطیعتر خواهد بود.
آنچه بیان شد گوشه ای از فواید و آثار گرسنگی است. پر واضح است که اگر این گرسنگی در حالت روزه و برای قرب الهی و اطاعت امر الله باشد، نتایجی حاصل خواهد شد که جز خدا کسی از احصا و تعیین کیفیت آن بر نمی آید.
منبع: ترجمه المیزان، ج2، ملکی تبریزی، المراقبات، فصل دهم.
صفحات: 1· 2