ویژگیهای دوستان اهلبیت علیهم السلام
پرنور بودن دل آنها
آه، آه علی قلوب حشیت نورا؛ چقدر دلهای آنان پرنور است! این که ما چقدر با این تعبیرات آشنا هستیم، بستگی دارد به این که چقدر با معارف اهلبیت علیهمالسلام انس داشته باشیم. باطن انسان، قلب و روح او، مانند ظرفی است، صندوقچه یا مخزنی است که چیزهای مختلفی در آن انباشته میشود. این مخزن پر از نیروهای متراکم است. همان طور که در محسوسات، میتوان نیروهای متراکمی را در جایی ذخیره کرد، در معنویات هم میتوان چنین کاری کرد. در قلب انسان، نیروهای معنوی ذخیره میشود. همان گونه که در عالم محسوسات، نور بزرگترین و شناخته شدهترین مظهر نیرو است، در عالم معنویات هم نورانیتی معنوی وجود دارد که در دل انسان جا میگیرد و انباشته می گردد. این نور، موهبتی خدایی است. هر انسانی میتواند با کسب لیاقتهایی، قلب خود را آماده کند تا دلش پر از نور گردد. نشانهی دل پر نور هم این است که توجهی به دنیا و زرق و برق آن ندارد، به لذتهای مادی دل نمیبندد، فقط توجهش به مسایل معنوی و اخروی است. اما به عکس، کسانی که به زرق و برق دنیا چشم میدوزند و دنبال هوسهای مادیاند، باطنشان ظلمانی است، چشمشان حقایق را نمیبیند و ارزش مسایل معنوی را درک نمی کنند. در نتیجه، گول ظاهر فریبندهی آن را میخورند.
اجتناب از دنیاگرایی
و انما کانت الدنیا عندهم بمنزلة الشجاع الارقم؛ دنیا نزد آنان (دوستان اهلبیت علیهمالسلام) هم چون ماری بسیار خطرناک است که منتظر فریفتن آنها است. برخی از مارها - که بسیار خطرناک هم هستند - گاهی در صحراها روی دم خود میایستند تا سایر جانداران را فریب دهند. هر که از دور آنها را ببیند تصور میکند شاخهی خشک درختی است، اما وقتی به آنها نزدیک میشود، او را میبلعند. امام صادق علیهالسلام میفرماید: دوستان ما دنیا را به صورت ماری فریبنده میبینند که در راهشان ایستاده و منتظر است تا آنها را فریب دهد. همیشه این گونه به دنیا نگاه میکنند و مواظبند تا فریب آن را نخورند. و العدو الأعجم؛ دنیا در نظر آنان همانند دشمنی بیمنطق است که حرف حساب نمیفهمد؛ هرگاه بر انسان تسلط پیدا کند، به او رحم نمیکند.
انس با خدا
انسوا بالله؛ انس اینان با خدا است؛ به خلاف دنیاپرستان که اصلا نمیتوانند با خدا انس بگیرند و انسشان تنها با هوسهای مادی است. دنیاپرستان اگر بخواهند مدتی در اتاقی تنها بمانند و دو رکعت نماز با حضور قلب بخوانند، گویی در زندان تاریک کشندهای گرفتار آمدهاند و میخواهند جانشان را بگیرند. اما اولیای خدا چنین نیستند؛ با این چیزها انس نمیگیرند. آنان منتظرند تا از بیگانهها کناره بگیرند و با محبوب اصلی خود ارتباط برقرار کنند. منتظر رسیدن وقت نمازند. منتظرند وقت نماز شب برسد تا در خلوت به عبادت بپردازند. آنان از چنین چیزهایی لذت میبرند. حضور در خلوت، و راز و نیاز با او بزرگترین لذت آنها است. استوحشوا مما به استأنس المترفون؛ از چیزهایی که مترفان و خوش گذرانها با آن انس دارند، وحشت میکنند. اولئک اولیائی حقا؛ اینان همان دوستان واقعی من هستند؛ همانها که شیطان به دنبالشان است و همش را صرف فریب دادن آنها میکند. و بهم تکشف کل فتنة و ترفع کل بلیة؛ اینها همان کسانیاند که خداوند به واسطه ایشان هر فتنهای را رفع میکند و هر بلایی را از جامعه برمیدارد.
منظور از «فتنه» در لسان قرآن و اهلبیت علیهمالسلام بیشتر فتنههای معنوی، اعتقادی وفکری است. انحرافات فکری و عقیدتی که در میان جامعه پیدا میشود، به وسیلهی چنین کسانی رفع میشود.
حاصل استفاده از این بخش از فرمایش امام صادق علیهالسلام این است که راه صحیح معرفت خدا و قرب به او در پرتو ولایت اهلبیت علیهمالسلام پیدا میشود. اولین نشانهی کسانی که دارای ولایت اهلبیت علیهمالسلام هستند، بیاعتنایی به دنیا است. البته این با عمل نکردن به وظایف دنیوی تفاوت دارد. فرق است بین دل بستن به دنیا با عمل کردن به وظایف دنیوی. دنیا محل انجام وظایف است. انسان باید ببیند هر لحظه چه وظیفهای دارد و با تمام قوت آن را انجام دهد، اما در عین حال به دنیا فریفته نگردد. کسانی که دارای ولایت واقعی اهلبیت علیهمالسلام باشند، از دوستان آنها به حساب میآیند؛ دنیا در نظرشان کوچک و آخرت در نظرشان بزرگ است و انسشان در عبادت خدا است، به خلاف دشمنان اهلبیت علیهمالسلام که انس آنها با امور دنیوی و شیطانی است.
صفحات: 1· 2