نکاتی در باب محاسبه
به هر صورت، آن گونه که دین معرفی میکند، این دنیا محل ابتلا و خودسازی است. باید خود را برای عالم دیگر مهیا کنیم. اگر با این نگرش نگاه کنیم، میبینیم در مقابل سرمایهای که از کف میدهیم، چیزی به دست میآوریم که برای زندگی ابدیمان بسیار سودمند است و باید خدا را شکر کنیم؛ ان رأی حسنة استزاد منها. اما اگر نگرشی غیر از این داشته باشیم یا دچار غفلت شویم، در مقابل صرف سرمایهی گرانمایه، بدبختی اخروی برای خویش مهیا ساختهایم. پس باید به فکر جبران آن برآییم؛ ان رأی سیئة استغفر منها لئلا یخزی یوم القیمة. چقدر فرق است بین این که کسی معاملهای بکند، و مشکلش فقط این باشد که از آن سودی نبرد، اما در هر صورت سرمایهاش بر جای باقی بماند، و این که کسی در معامله سود که نمیبرد، ضرر هم میکند و اصل سرمایه را از کف میدهد. گناه کردن از همین سنخ معامله دوم است؛ یعنی از دست دادن سرمایه و خریدن زیان؛ از کف دادن عمر و سعادت اخروی و دچار عذاب ابدی گردیدن.
توجه به کمیت گناهان انجام شده
نکته دوم در مورد محاسبه نفس این است که وقتی فهمیدیم گناه بسیار زشت است، باید ببینیم چقدر گناه کردهایم و در صدد جبران آن برآییم. انسان باید به گناهان خود نزد خداوند اعتراف داشته باشد، نه آن که آنها را انکار کند یا به فراموشی بسپارد. البته انسان نمیتواند مشخص کند که دقیقا هر روز از اول صبح تا شب، چند گناه کرده است (مثلا چند غیبت کرده، چند دروغ گفته، چند تهمت زده و…) اما به هر حال باید دقت کنیم، ببینیم چقدر وقت ما صرف گناه شده است. این مسألهی مهمی است که بتوانیم به کمیت گناهانمان بیندیشیم. این چنین است که محاسبه در تکامل انسان اثر میگذارد و موجب میگردد هر روز زندگی او نسبت به گذشته بهتر شود.
توجه به کیفیت گناهان انجام شده
نکته سوم توجه به کیفیت گناهان است. بعضی از گناهان به قدر هفتاد سال ارتکاب نوع دیگری از گناه عظمت و اهمیت دارند، با آن که ممکن است انجام آنها یک لحظه بیشتر طول نکشد. توجه به صغیره یا کبیره بودن گناه مهم است؛ مثلا، دربارهی غیبت و اهمیت آن روایات متعددی وارد شده که قبح بسیار آن را میرساند. در این باره، به این نکتهی مهم نیز باید توجه داشت که درست است برخی از گناهان صغیرهاند و اهمیتشان از کبایر کمتر است، اما باید دانست که کوچک شمردن گناهان صغیره، خود گناه کبیره به حساب میآید و این از جمله دامهای شیطان است که انسان را به غفلت میافکند.
انجام همهی واجبات
نکته چهارم آن که، باید مراقب باشیم همه واجباتمان را به جا آوریم. شاید ابتدا تصورمان این باشد که ما نماز، روزه و وظایفی مانند آن را ترک نمیکنیم، پس کدام واجب را ترک کردهایم؟ این همان دام شیطان است؛ زیرا بسیاری از تکالیف مورد غفلت ما است. حتی آنان که به طور دایم، با فقه، آیات قرآن و سخنان اهلبیت علیهمالسلام سر و کار دارند نیز از بسیاری واجبات غفلت میکنند. نیکی به والدین، صلهی رحم، قضای حاجت مؤمنی که اظهار حاجت کرده و بسیاری دیگر، همه از جملهی واجبات است که ممکن است گاهی تا سالها، ما به فکر انجام بسیاری از آنها نباشیم. اگر واجبات اجتماعی و سیاسی را هم به آنها اضافه کنیم، میبینیم تعدادشان بسیار بیشتر میشود. امروز به برکت انقلاب، مردم ما به مسایل سیاسی و اجتماعی خود تا حد بسیاری توجه پیدا کردهاند، ولی زمانی بود که از بسیاری از این وظایف غفلت داشتند؛ اگر چه هنوز هم عدهای هستند که از این وظایف غافلند و آنها را جزو تکالیف خود به شمار نمیآورند. امربهمعروف، نهیازمنکر، ارشاد جاهل، مبارزه با ظلم، مبارزه با انحرافات عقیدتی، فکری و دینی و… از اهم واجبات است که کوتاهی در آنها گناه کبیره به حساب میآید.
وقتی میتوانیم به خوبی به همهی این وظایف عمل کنیم که از قبل، برای فردایمان برنامه ریزی کرده، جدولی از تکالیف فراهم آورده باشیم تا بتوانیم بهتر به آنها عمل کنیم.
توجه به شروط صحت اعمال
نکته پنجم این است که گاهی ما دل خوش میکنیم که تکالیفمان را انجام دادهایم، غافل از آن که کارمان از ارزش واقعی بیبهره است و در حین یا پس از انجام عمل، آن را فاسد کردهایم؛ مثلا، وظیفهی ما این است که نماز بخوانیم. خوشحال هم هستیم از این که نماز میخوانیم، در جماعت هم شرکت میکنیم تا ثواب بیشتری ببریم؛ اما توجه نمیکنیم که آیا نمازمان درست و مورد قبول خداوند هست یا نه؛ آیا ریایی مرتکب نمیشویم؟ آیا شرایط حسن عمل را رعایت میکنیم؟ پس از انجام کار، با عجب و غرور، نتیجهی آن را از بین نمیبریم؟ یا اگر مثلا انفاق میکنیم آیا با منت گذاردن، اجر کارمان را تباه نمیسازیم؟… بنابراین باید به شرایط صحت و قبولی اعمال نیز توجه کنیم.
صفحات: 1· 2