عشق به قرآن
در مقابل، اگر هدف از آموختن و تلاوت قرآن، تعارض با آن و به سخره گرفتن آموزه هایش باشد[10] و یا اهداف مادی و خودپسندانه دیگری در پس چنین ارتباطی با قرآن وجود باشد، نه تنها به رشد معنوی او نخواهد انجامید، بلکه اعتبار او را نزد پروردگار از افرادی که با قرآن مرتبط نیستند نیز پایین تر خواهد آورد.
روایات فراوانی وجود دارد که انواع ارتباط با قرآن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:
1. پیامبر گرامی اسلام فرمود: سزاوارترین مردم به خشوع، نماز و روزه چه در آشکار و چه در پنهان، آن است که قرآن را در سینه دارد. سپس با آواز بلند اعلام کرد: ای آن که قرآن در سینه داری! خود را با قرآن متواضع گردان تا پروردگار بر مقامت بیفزاید و به دنبال کسب افتخار با قرآن مباش که خداوند بر زمینت زند! با قرآن، خود را در برابر پروردگار زینت کن تا خدا بر زینتت افزاید و قرآن را وسیله ای برای زینت خود نزد مردم قرار مده تا خدا تو را سرافکنده نماید.
آن که تمام قرآن را به خوبی تلاوت کند، گویا بدون ارتباط با وحی، پیام رسالت در سینه های او جا گرفته است. آن که با قرآن است با نادانان رفتار جاهلانه ای ندارد، در برابر خشم دیگران، غضبناک نمی شود، با پرخاشگران پرخاش نمی کند، بلکه برای بزرگداشت قرآن، صبر و گذشت و چشم پوشی را سرلوحه رفتار خویش قرار می دهد و ….[11]
“ای پیامبر! بگو که این قرآن تنها به هدایت و درمان مۆمنان می پردازد و آنانی که ایمان ندارند، گوشهایشان ناشنوا بوده و قرآن جز بر کوری آنان نخواهد افزود“
2. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: قاریان قرآن سه گروه اند:
اول: فردی که قرآن را وسیله کسب روزی خویشتن قرار داده و نزد صاحب منصبان به تلاوت پرداخته و بر مردم فخر فروشی می کند.
دوم: آن که در رعایت موازین ظاهری تلاوت، دقت کافی داشته، اما آموزه های آن را از یاد می برد!… خداوند بر شمار چنین قاریانی نیفزاید!
سوم: آن که قرآن می خواند و داروی آن را بر دردهای قلبش گذاشته و شب و روز خود را با آن گذرانده و با آن به نماز برخاسته و از بستر خود جدا می شود. این دسته از قاریانند که پروردگار به برکت وجود آنان بلاها را بر می گرداند و دشمنان را دور کرده و باران رحمت را از آسمان سرازیر می کند… .12
3. جابر در گفت و گویی با حضرتشان عرضه می دارد که گروهی وجود دارند که با تلاوت یا شنیدن قرآن خود را (جهت جلب توجه) به بیهوشی می زنند تا جایی که گمان می شود اگر دست و پایشان را ببری، متوجه آن نخواهند شد. حضرت پاسخ فرمودند: سبحان الله! این روشی شیطانی است و خداوند چنین درخواستی از آنان ندارد. تلاوت باید نرمی دل، سبک بالی، اشک و ترس از خدا را به دنبال داشته باشد.13
پی نوشت ها:
[1] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 603، ح 4، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.
[2] إسراء، 82.
[3] فصلت، 44.
[4] إسراء، 9.
[5] ق، 45.
[6] نحل، 98.
[7] فرقان، 73.
[8] مریم، 58؛ إسراء، 109-107.
[9] زمر، 23.
[10] جاثیه، 45.
[11] کافی، ج 2، ص 604، ح 5.
[12] همان، ص 627، ح 1.
[13] همان، ص 616، ح 1.
صفحات: 1· 2