دستاوردهاي عمليات مرصاد
از طرفي، نظر بر اين که در آن برهه توجه عمده نيروهاي ايران به جنوب کشور بود، منافقين در اين فکر بودند که از طريق جبهه غرب در طي چند روز حكومت اسلامي ايران را براندازند.
اما بايد يادآور شد از آنجايي که حضرت امام خميني (رحمه الله علیه) درحوزه سياست خارجي ديپلماسي فعالي داشتند، ميتوان چنين عنوان كرد که مسعود رجوي انتظار پذيرش قعطنامه را در آن شرايط از طرف امام راحل نداشت و پذيرش قطعنامه توسط امام راحل به نحوي موجب غافلگيري وي شد.
او فرصت نيافت تا سازماندهي چندان منسجم و يکنواختي را بين نيروهايش ايجاد کند و مجبور شد در طي مدت زمان اندکي طرح حمله به ايران و فتح تهران و سقوط جمهوري اسلامي ايران را طراحي کند. اين طرح و برنامه مدون پيش از آن که شکل يک اتخاذ استراتژي نظامي داشته باشد، به طنز شبيه بود، اين طنز مصرح را ميتوان چنين تشريح کرد که شخصي ميپندارد حکومتي که يک ارتش تا بن دندان مسلح با انواع و اقسام حمايتهاي همه جانبه و سازماندهي نظامي عالي نتوانست آن را در طول هشت سال از پاي درآورد، ميتواند با يک ارتش بدون سازمان و غير نهادينه شده در طول چند روز سرنگون کند.
نقطه اتکا تئوريک مسعود رجوي، حمايتهاي مردمي بود، اما غافل از اين که مردم، تصور مطلوبي از وي و نيروهايش نداشته و کمترين اعتماد ممکن نسبت به آنها در لايههاي فکري و تجربي ملت ايران وجود نداشت.
غفلت رجوي و تئوريسينهاي نظامي وي از وضعيت فکري سياسي داخلي ايران را مي توان علت اصلي شکست سازمان منافقين در عمليات مرصاد محسوب کرد.
به هر حال اين عمليات به هر شکلي به انجام رسيد، اما با توجه به گستردگي حوزه مباحث در خصوص عمليات مزبور، دستاوردهايي از خويش به جاي گذاشت. حوزه تاثيرات عمليات مرصاد را شبيه هر عمليات بزرگ ديگري ميتوان به دو حوزه تاثيرات و دستاوردهاي داخلي و تاثيرات و دستاوردهاي خارجي تقسيم کرد.
تاثيرات و دستاوردهاي داخلي عمليات مرصاد
الف) تحکيم ثبات داخلي نظام و مشروعيت آن در بعد کارآمدي نظامي
با طولاني شدن جنگ، معمولا نيروهاي طرف هاي درگير تحليل رفته و به نوعي با بحران ثبات مواجه مي شوند. در جنگ تحميلي عراق عليه ايران، باعنايت به اين که مردم، نظام جمهوري اسلامي را حاصل تلاش هاي خويش و خون جوانان ملت ميدانستند، نظام به هيچ عنوان با بحران ثبات و خلاء مشروعيت در ميان مردم انقلابي خويش مواجه نشد. معدود ناراضيان نظام را افرادي تشکيل مي دادند که به نحوي از انحاء از پيروزي انقلاب اسلامي متضرر شده بودند.
اما با اعلام پذيرش قطعنامه توسط حضرت امام خميني(رحمه الله علیه) که ايشان همانگونه که اشاره شد از آن به عنوان نوشيدن جام زهر ياد کردند، برخي از همين اقشار سرخورده از انقلاب اسلامي زمينه و بستر لازم را براي شايعه سازي عليه نظام و فاصله انداختن در بين ملت و نظام مناسب ديدند و شروع به جوسازي و تنش آفريني کردند.
صحبتهاي اين عده بيشتر پيرامون اين موضوع بود که ايران از روي ضعف نظامي و به ناچار قطعنامه را پذيرفته است و رژيم جموري اسلامي ايران ديگر ياراي مقاومت در مقابل حملات خارجي را ندارد. اما با پيروزي شکوهمند و قاطعانه رزمندگان سپاه اسلام در عمليات مرصاد، اين دستاويز تبليغاتي از بدخواهان نظام سلب شد.
ب) شناخته شدن دوست از دشمن و تصفيه عناصر مردمي از ضد مردمي
در دوران هشت سال دفاع مقدس به لحاظ اين که شروع اين دوران قبل از قوام يافتن جمهوري اسلامي بود و در طول آن نيز فرصتي براي پردازش به ميزان وفاداري و عرق ملي شهروندان به صورت هدفمند و علمي نبود- به لحاظ اولويت داشتن مساله جنگ- برخي از عناصر مزدور توانسته بودند که خود را در بدنه نظام بويژه در استانهاي مرزي و به ويژه كرمانشاه جاي دهند.
با حمله منافقين و موفقيتهاي نسبي و اوليه آنان مانند اشغال کرند غرب، اين عده چهره واقعي خويش را نشان داده و به اشکال مختلف سعي در امداد منافقين داشتند. به هر حال اين گروه نيز در جريان غائله منافقان شناسايي شده و از نيروهاي انقلابي و مردمي تفکيک شده و به سزاي اعمال و افکار خائنانه خود رسيدند و يا به عراق متواري شدند.
ج) تحکيم وحدت در بعد داخلي و تبلور مشارکت عمومي و همبستگي عمومي و همبستگي ملي.
از جمله کارکردهايي که جنگها در پيدارند کارکردهاي مثبت است و از جمله آنها مي توان به شکل گيري اتحاد در بين شهروندان يک کشور اشاره کرد.
جنگ تحميلي به صورت ضمني و با درايت حضرت امام (رحمه الله علیه) به عنوان يک عنصر وحدت بخش در جامعه ايران عمل مي کرد. با اعلام پذيرش قطعنامه به گواه تاريخ، رزمندگان اسلام در جبههها در هالهاي از غم و اندوه فرو رفتند، چرا که اين انگيزه را داشتند که دست کم تا چند سال ديگر و نيل به پيروزي و تحقق شعار (راه قدس از کربلا مي گذرد) دست از مبارزه و مقاومت نکشند.
در اين بين، خبر حمله منافقين به کشور از محور غرب در سراسر ايران و جهان منتشر شد.
با اعلام اين خبر، نيروهاي مختلف اعم از ارتش، سپاه، بسيج و … از تمام ايران به سمت جبهه غرب رهسپار شدند که تبلور همبستگي ملي و مشارکت عمومي را در اين جريان مي توان مشاهده کرد.
استقبال گرم و پذيرايي درخور توجه استانهاي همجوار از آوارگان کرمانشاهي را نيز ميتوان ناشي از شکل گيري اين روحيه و تحکيم وحدت مضاعف در ملت ايران قلمداد نمود که منجر به نوعي وفاق ملي شد.
دستاوردها و تاثيرات عمليات مرصاد در بعد خارجي و بين المللي
الف: خنثي شدن نقشههاي صدام در چشمداشت به بهره برداري از اشغال ايران توسط منافقين
پس از آنکه صدام حسين دريافت که پيروزي در مقابل ملت مسلمان و انقلابي ايران امري دور از دسترس و محال است، دست به دامان قدرتهاي بزرگ و سازمانهاي بينالمللي متعدد و به ويژه سازمان ملل متحد شد تا ايران را مجاب به پذيرش صلح کنند.
در اين راستا وي سعي داشت تا تداوم جنگ را ناشي از سياستهاي ايران قلمداد کند و از اين امر به عنوان يک اهرم تبليغاتي استفاده ميکرد. اما در سطح تحليل خرد و فردي با در نظر گرفتن روحيه خشونت طلب و ذات توسعه طلب صدام حسين، وي قلبا از صلح با ايران رضايت چنداني نداشت و بر آن بود تا با استفاده از حمله منافقين به ايران فرصت جديدي براي گرفتن امتياز از ايرن پيدا کند.
بدين لحاظ وي از هيچگونه کمکي اعم از نظامي، لجستيکي و اطلاعاتي و تبليغاتي به ارتش اصطلاحا آزادي بخش رجوي دريغ نميورزيد که در اين خصوص اسناد معتبر وجود دارد.
با شکست مفتضحانه نيروي منافقين، آخرين اميد صدام نيز تبديل به ياس گرديد. به عبارتي، شکست نيروهاي منافقين مهر تاييدي بر شکست نظام عراق از ايران بود و ميتوان ناکامي رجوي را «شکست مضاعف» صدام حسين قلمداد نمود.
ب: تثبيت قطعي نظام جمهوري اسلامي ايران در نظام جهاني
در پي پيروزي انقلاب اسلامي ايران و شکل گيري نظام جمهوري اسلامي ايران، دول منطقه به ويژه کشورهاي عربي از يک طرف و استکبار جهاني از طرف ديگر، از ورود يک عنصر جديد با انديشههاي انقلابي به صحنه نظام بينالملل احساس بيم و ناامني نموده و سعي در حذف و دست کم تحديد نظام ايران داشتند. بدين لحاظ رژيم عراق را بهترين گزينه براي حمله به ايران تعريف مي نمودند. زمينه هاي تاريخي اختلاف ميان اين دو کشور نيز بر قوت يابي اين تئوري دامن زد.
حمله عراق به ايران را مي توان به نحوي ناشي از شکلگيري اين ايده محسوب کرد.
پس از شکستهاي سنگين و پي در پي ارتش عراق در عملياتهايي از قبيل ثامنالائمه (علیه السلام)،طريق القدس، مطلع الفجر و به ويژه بيتالمقدس و والفجر 8 که منجر به آزادسازي خرمشهر و فتح فاو شد، حمله گروهک منافقين به ايران در واقع آخرين اميد رژيم بعث عراق، قدرتهاي استکباري و کشورهاي منطقه براي خلع يد انقلابيون مسلمان از نظام ايران بود.
اما با رشادهاي رزمندگان، پشتيبانيهاي مردمي و رهبري بينظير حضرت امام (رحمه الله علیه) اين عمليات- بطور اخص- و جنگ تحميلي - بطور اعم- با پيروزي ايران خاتمه يافت و بدين ترتيب زمينه هاي لازم براي تثبيت قطعي نظام جمهوري اسلامي ايران در افکار عمومي جهان فراهم شد.
ج: افزايش مشروعيت اسلامي ايران در افکار عمومي جهان بواسطه حمايتهاي مردمي
رژيم عراق و قدرتهاي جهاني با دستگاههاي تبليغاتي گسترده اي که در اختيار داشتند به افکار عمومي جهان چنين وانمود مي کردند که مردم ايران از جنگ خسته شده و طولاني شدن جنگ در ايران موجب رويارويي رژيم با «بحران مشروعيت» شده است.
با شکل گيري و حمله منافقين به ايران - جهانيان در اين انديشه بودند که مردم از حمايت نظام دست کشيده و به منافقين ملحق خواهند شد و در نتيجه نظام ايران سرنگون خواهد گرديد.
اما با پخش خبر حمله منافقين در کشور وضعيت به گونهاي متفاوت از اين تعابير خود را نشان داد. بدين ترتيب که گروههاي مختلف مردمي از سراسر ايران به سمت جبهه غرب سرازير شده و نيروهاي رجوي در حالي که هنوز به کرمانشاه نرسيده بودند، زمينگير شده و تار ومار گرديدند.
شرکت گسترده نيروهاي مردمي در اين عمليات حاکي از حمايت همه جانبه مردم از نظام جمهوري اسلامي و مشروعيت فوق العاده سياسي آن در افکار عمومي جهان بود. در واقع ميتوان پيروزمندان نهايي و ظفرمندان قطعي جنگ تحميلي عراق عليه ايران را ملت سلحشور ايران قلمداد کرد.
صفحات: 1· 2