استغفار از نماز
خداوند جسم نیست که رو و صورت ما به طرف او باشد، بلکه دل ما باید به طرف خدا باشد. وقتی دلمان متوجه او نیست مثل این است که رویمان را از او برگردانیدهایم. در این صورت، آیا چنین نمازی استحقاق ثواب دارد؟ آیا باز هم باید به خودمان ببالیم که چنین عبادتی کردهایم؟ یا باید شرمنده باشیم که چقدر بیادب بودهایم؟
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که میفرماید: کسی که در نماز توجهش به غیر خدا است، آیا نمیترسد از این که خداوند او را به صورت الاغی مسخ کند؟ [4] آنهایی که از ما بالاترند وقتی اعمال خود را محاسبه میکنند، برای مثال، از خود میپرسند، نماز صبحی که خواندیم، یا دعا و قرآنی که خواندیم، چقدر با حضور قلب و توجه به خدا همراه بود؟ به این دلیل، همیشه استغفار میکنند؛ چون میبینند چیزی ندارند که عرضه کنند، حتی در جایی که خواستهاند با محبوبشان انس بگیرند، بیادبی کردهاند.
البته امثال بنده در این سطح نیستیم، اما توجه به این مقامات کمترین فایدهاش این است که بدانیم که هستیم و چه میکنیم و به این عبادتهای دست و پا شکسته خود مغرور نشویم. اگر یک شب موفق شویم دو رکعت نافله بخوانیم، شیطان ما را وسوسه میکند و دچار عجب میشویم که عجب عبادتی کردهایم! اولیای خدا نه از گناهانشان، که از ذکر و عبادتشان نیز به درگاه خداوند استغفار میکنند. ما هم باید از خدا بخواهیم به ما توفیق دهد گاهی به آنها شباهتی پیدا کنیم. تشیع و پیروی کردن از اهلبیت علیهمالسلام یعنی این که انسان سعی کند شباهتی به آنها پیدا کند. حضرت علی علیهالسلام میفرماید: الا انکم لا تقدرون علی ذلک و لکن اعینونی بورع و اجتهاد و عفة و سداد؛ [5] بدانید که شما قدرت آن را ندارید (که مثل من به قرص نان و جرعهی آبی بسازید) ولی با اجتناب از محارم، کوشش، پاک دامنی و خود نگهداری مرا یاری رسانید. باید تلاش کنیم مثل آنها بشویم. انسان وقتی بداند چنین افرادی هم وجود دارند، از خدا میخواهد به او توفیق دهد که گاهی از این حالات پیدا کند.
به هر حال، یکی از مراتب محاسبه این است که بعضی از بندگان خدا توجه به غیر خدا را «در هر حالی» برای خودشان گناه میدانند، همان طور که توجه به غیر خدا در نماز، برای مقربان گناه است و نمازهای امثال بنده، جزو سیئات آنها به شمار میآید.
البته مقربان هم درجاتی دارند، حتی انبیاء علیهمالسلام نیز در یک مرتبه نیستند و با یکدیگر فرق دارند: تلک الرسل فصلنا بعضهم علی بعض؛ [6] بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری بخشیدیم. بعضی از اولیای خدا اگر توجهی به غیر او پیدا کنند آن را برای خودشان یک گناه میدانند؛ زیرا همیشه در حضور خدا هستند؛ در حالی که ما فقط نماز را حضور در مقابل خدا میدانیم و در حالات دیگر، به فکر کار، درس، بحث، خانه و فرزندمان هستیم. خودمان هم طمعی نداریم که در اوقات غیر نماز توجهی به خدا داشته باشیم. اما بعضی از بندگان خدا همیشه او را حاضر میبینند؛ بنا به فرمایش امام راحل رحمهالله، عالم را محضر الهی میدانند و همیشه خودشان را با خدا روبرو میبینند. بنابراین اگر توجهی به غیر او پیدا کنند و قلبشان از او منصرف شود، استغفار مینمایند. خداوند در وصف آنان میفرماید: رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله؛ [7] مردانی که تجارت و معامله، آنان را از یاد خدا غافل نمیسازد. این مقام بسیار عالی است. هستند در میان طلبهها کسانی که در حین درس و بحث از یاد خدا غافل نیستند، وقتی هم که در عمق تفکراتشان هستند و میخواهند یک مشکل علمی را حل کنند، آن جا نیز دلشان با خدا است.
پی نوشتها:
[1] بحارالانوار، ج 82، باب 1، روایت 36.
[2] همان، ج 82، باب 4، روایت 9.
[3] همان، ج 78، باب 16، روایت 138.
[4] بحارالانوار، ج 84، باب 15، روایت 3.
[5] نهجالبلاغه با ترجمه فیض الاسلام، نامه 45.
[6] بقره (2)، 253.
[7] نور (24)، 27.
صفحات: 1· 2