عوامل سلب توفیق عبادت
عواملی که موجب سلب توفیقات انسان در انجام تکالیف و واجبات میشود:
1ـ خوردن غذای حرام و شبهه ناک،
2ـ ارتکاب گناهان (از قبیل غیبت، دروغ و جلسات لهو و لعب و ….)،
3ـ موفق به نماز اول وقت نشدن، خصوصاً صبحها؛ یکی دیگر از چیزهایی است که بیشتر باعث سلب توفیق میشود.
شخصی به آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عرض کرد: هرچقدر میخواهم برای نماز شب بیدار شوم موفق نمیگردم؟ حضرت در جواب فرمودند:
«گناهانی که در روز انجام میدهی مانع میشوند».
برای حل این مشکل، نکات زیر را رعایت کنید:
1ـ غذای حلال بخورید،
2ـ شبها با شکم پر نخوابید و غذای شما ساده و مختصر باشد،
3ـ حتما با طهارت بخوابید،
4ـ دعاها و سوره هایی که از طریق معصومین (علیهم السلام) رسیده بخوانید (مخصوصا برای این که هر ساعتی در شب بخواهید بیدار شوید)
مانند آیه زیر که در آخر سوره کهف آمده:
«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا».
نماز شب کم کم عادی می شود
از فرمایشات آیت الله العظمی بهجت «قدّس سرّه»: شخص عربى براى من خدمت مى كرد، خواستم در پاداش زحماتش، نصيحتى به او كنم. گفت: هر نصيحتى مى خواهى بكن، فقط نگو نماز صبح بخوان! از قضا، همان را مى خواستم تذكر دهم. به او گفتم: هر وقت بيدار بودى يا توانستى، بخوان! در زمان پهلوى، ترك نماز صبح در پيش مردم سهل و آسان شده بود، به طورى كه براى تعريف از اشخاص هنگام خواستگارى، مى گفتند: نزديكانش، و يا خود او نماز صبح مى خوانند.
گمان مى كنم نماز شب هم همين طور است، يعنى مى شود كم كم براى انسان عادى شود، و خوابيدن در آن وقت به بيدارى مبدّل شود، و اگر فرضا مزاحمت با خواب و وقت خواب او داشته باشد، مى تواند دو برابر آن را در روز بخوابد، ولو بعد از نماز صبح!
هفته دفاع مقدس گرامی باد
بسم الله الرحمن الرحیم….شهدا از جان خود گذشتند، سلحشورانه مبارزه کرده و آمادگی خودشان را برای قطعه قطعه شدن در راه خدا اعلام کردند. خداوند هم جان آنها را بعد از سختیهای فراوان پذیرفت و الان آنها همه نورانیت خودشان را سخاوتمندانه در معرض بهره برداری ما قرار دادند. حالا سالها بعد رفتنشان ما را شریک نور خودشان کردند و ما میتوانیم با شرکت در مجالسی که به یاد آن هاست، نورانیت آنان را برای خودمان به ارمغان ببریم. این یک سخاوت بینظیری است که شهدا دارند. امام حسین (ع) با آن شهادت با عظمت در کربلا، آن حماسه بینظیر را آفرید و لحظههای آخر وقتی سر بروی سجده گذاشت، از خدا خواست تا همه دوستان او در نور آن حضرت شریک باشند. شما میبینید که در مجالس ختم میگویند ما در غم شما شریک هستیم. در محضر شهدا، آنها ما را در نور خودشان سهیم میکنند. خدا هم این درخواست امم حسین (ع) را پذیرفت و بدین ترتیب در روز قیامت هر کسی که یک قطره اشک برای سیدالشهدا ریخته باشد، جزای او بهشت خواهد بود و همچنین آن همه لطف و محبتی که آن حضرت به دوستدارانش دارند.
گذشت و بزرگواری
يكى از غلامان امام حسن علیه السلام خلافى را مرتكب شد.
حضرت قصد داشت او را مجازات كند.
غلام براى خلاصى از تنبيه ، اين آيه را خواند «الكاظمين الغيظ»
حضرت فرمود: خشم خودم را فرو خوردم .
غلام گفت: مولايم ! «والعافين عن الناس»
حضرت فرمود: از گناه تو در گذشتم .
غلام در آخر گفت: «والله يحب المحسنين»
حضرت فرمود: تو را آزاد كردم و دو برابر آنچه پيشتر از من مى گرفتى براى تو مقرر مى سازم !
بحارالانوار، ج 43، ص 352
بهترین دارو از منظر امام محمد باقر علیه السلام
محمّد بن مسلم در ضمن حدیثی حکایت میکند: روزی در مدینه بیمار بودم، امام محمدباقر(ع) توسط غلامش ظرفی که در آن شربتی مخصوص قرار داشت و در پارچهای پیچیده بود، برایم فرستاد. وقتی غلام آن شربت را به من داد، گفت: مولا و سرورم فرموده است: باید برای درمان و علاج بیماری خود، آن را بنوشی، هنگامی که خواستم آن را بنوشم، متوجه شدم که آن شربت بسیار خوشبو و خنک است و چون شربت را نوشیدم، غلام گفت: مولایم فرموده است: پس از آنکه شربت را نوشیدی، حرکت کن و نزد ما بیا!
من در فکر فرو رفتم که چگونه به این سرعت خوب شدم؟! و این شربت چه دارویی بود؟ چون تا قبل از نوشیدن شربت قادر به حرکت و ایستادن نبودم، به هر حال حرکت کردم و به حضور امام(ع) شرفیاب شدم و دست و پیشانی مبارک آن حضرت را بوسیدم و چون گریه میکردم، حضرت فرمود: چرا گریه میکنی؟ عرض کردم: ای مولایم! بر غریبی و دوری مسافت خانهام از شما و همچنین بر ناتوانی خویش گریه میکنم، از اینکه نمیتوانم مرتب به خدمت شما برسم و کسب فیض کنم.
حضرت فرمود: و اما در رابطه با ناتوانی و ضعف جسمانیت، متوجه باش که اولیا و دوستان ما در این دنیا به انواع بلا و مصائب گرفتار میشوند و مؤمن در این دنیا هر کجا و در هر وضعیتی که باشد غریب خواهد بود تا آنکه به سرای باقی رحلت کند. اما اینکه گفتی در مسافت دوری هستی، پس به جای دیدار با ما، به زیارت قبر امام حسین(ع) برو و بدان آنچه را که در قلب خود داری و معتقد به آن باشی با همان محشور خواهی شد.
سپس حضرت فرمود: آن شربت را چگونه یافتی؟ عرض کردم: شهادت میدهم بر اینکه شما اهل بیت رحمت هستید، من قدرت و توان حرکت نداشتم، ولی به محض اینکه آن شربت را نوشیدم، ناراحتیم برطرف شد و خوب شدم، حضرت فرمود: آن شربت دارویی بر گرفته شده از تربت قبر مطهر امام حسین(ع) است، که اگر با اعتقاد و معرفت استفاده شود، شفا و درمان هر دردی خواهد بود.بحارالانوار ج 101 ، ص 120
امام محد باقر علیه السلام و گرگ باوفا
مرحوم شیخ مفید به نقل از محمد بن مسلم - یکی از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع)و از راویان حدیث میگوید: روزی به همراه امام محمدباقر(ع) از شهر مدینه طیبه به سوی مکه معظمه حرکت کردیم؛ من سوار الاغ بودم و حضرت بر قاطری سوار بود.
در بین راه، ناگهان گرگی از بالای کوهی نمایان شد و کم کم جلو آمد تا نزدیک ما رسید و حضرت متوقف شد، گرگ نزدیکتر آمد و سپس دستهای خود را بلند کرده و بر زین قاطر گذاشت و سر خود را تا نزدیک گوش امام باقر(ع) بلند کرد و حضرت نیز سر خود را فرود آورد.
گرگ لحظاتی در گوش حضرت سخنانی را مطرح و نجوا کرد، آن گاه امام(ع) گرگ را مخاطب قرار داد و فرمود: برو، مشکل تو را حل کردم، پس از آن، گرگ با سرعت بر گشت و از آنجا دور شد، من از مشاهده چنین صحنهای در حیرت و تعجب قرار گرفته و به امام محمدباقر(ع) گفتم: یا بن رسول الله! چیز بسیار عجیبی را دیدم، جریان چه بود؟!
حضرت(ع) فرمود: گرگ به من گفت: ای پسر رسول خدا! جفت من در این کوه هست و باردار است و هم اکنون درد زاییدن بر او بسیار سخت شده است، از خداوند متعال بخواه تا زاییدن را بر آن آسان و ساده گرداند، همچنین از خدا درخواست کن تا نسل مرا بر هیچ یک از دوستان و شیعیان تو مسلط نکند، در نهایت، من به آن گرگ گفتم: خواستهات را انجام دادم و حاجتش برآورده شد.الاختصاص شیخ مفید ص 300
عشق به اولاد
امام ششم (عليه السلام) از رسول خدا روايت مى كند : اَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ.فرزندانتان را دوست بداريد، و به آنان رحمت آوريد. بعضى از مردم علاقه چندانى به كودكان خود نشان نمى دهند، يا اگر علاقه دارند اظهار نمى كنند، و در رفتار با آنان خشن و تند، و سخت گيرند، اينان بدانند كه با اين روش، كه روشى غيرانسانى و اسلامى است خود را از رحمت حق محروم مى كنند.
امام صادق (عليه السلام) فرمود : اِنَّ اللّهَ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ. همانا خداوند به بنده اش محض شدت عشقش به فرزندانشان رحم مى كند.
امام هفتم (عليه السلام) فرمود : . . .اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيْسَ يَغْضِبُ لِشَيْء كَغَضَبِهِ لِلنِّساءِ وَ الصِّبْيانِ.خداوند بزرگ، به چيزى مانند خشمش به نفع زنان و كودكان خشم نمى گيرد. خشم حق محصول بىوفائى و بدرفتارى مردان نسبت به خانواده است.
امام ششم (عليه السلام) فرمود : موسى در كوه طور به حضرت حق عرضه داشت : اَيُّ الاَْعْمالِ اَفْضَلُ عِنْدَكَ قالَ حُبُّ الاَْطْفالِ. خداوندا چه عملى در نزد تو برترين عمل است ؟ خداوند فرمود : دوست داشتن اطفال.کافی ج 6 ص 49به بعد
فلسفه فرزند داشتن
الف - در مورد روایاتی که ترغیب به فرزند دار شدن کرده باشد به چند حدیث توجه نمایید :
1-إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ الْوَلَدُ يَعْرِفُ فِيهِ شِبْهَ خَلْقِهِ وَ خُلُقِهِ وَ شَمَائِلِه
حضرت باقر –ع- می فرماید : از سعادت انسان این است که فرزندی داشته باشد که در ظاهر و اخلاق و شمایل نظیر پدرش باشد .
الكافي ج 1 ص 306
2- سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ كُنَّا عِنْدَ النَّبِيِّ ص فَقَالَ إِنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِيفَةُ ……..؛ پیامبر –ص- فرمود : بهترین زنان شما زنانی هستند که زایا و عفیف و……باشند .
الكافي 5 324
3- َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْوَلَدُ الصَّالِحُ رَيْحَانَةٌ مِنَ اللَّهِ قَسَمَهَا بَيْنَ عِبَادِه؛ پیامبر –ص- فرمود : فرزند صالح گلی خدایی است که میان بندگان تقسیم شده است .
الكافي ج 6 ص 2
4- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْوَلَدَ الصَّالِحَ رَيْحَانَةٌ مِنْ رَيَاحِينِ الْجَنَّةِ؛ رسول خدا –ص- فرمود : فرزند صالح گلی از گل های بهشت است .
الكافي ج 6 ص 3
5- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ الْوَلَدُ الصَّالِحُ
رسول خدا –ص- فرمود : از سعادت انسان فرزند صالح است .
الكافي ج 6 ص 3
ب- اما در مورد تعداد فرزند در روایات عددی مشخص نشده ولی جهت گیری کلی روایات معصومین -ع- به سمت فرزند زیاد داشتن است ولی در عین حال رعایت شرایط مختلف فردی وامکانات لازم خانوادگی واجتماعی برای تربیت و رشد و تعالی آنها را متناسب با اوضاع زمان و فضای حاکم بر این دوران را نباید از قلم انداخت و باید این شرایط مورد دقت ومطالعه قرار گیرد