یاد پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم
متن زير خاطره اي از سفر به سرزمين وحي و ديار فرشتگان است. با خواندن آن لحظاتی از عمرمان را با یاد پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله متبرک کنیم.
اینجا….
به اینجا که می رسی،در میان امواج متلاطم و حیرت آور عاشقی گم می شوی..
به اینجا که می رسی ،صدای سایش بال فرشتگان را می شنوی..
اینجا از دغدغه های مادی دنیا و کینه های خاکستری آن هیچ خبری نیست..
اینجا اشک غم با شوق و احساس در هم آمیخته شده…
راستی اینجا چقدر نفس کشیدن غنیمت دارد…
اینجا چقدر حسرت داری که ساعتها ناگفته های دلت را برای محبوبت با زبان اشک بیان کنی و هیچ کس با اشاره به تو نگوید:ایرانی!بلند شو…
اینجا روبروی بقیع،فقط کوچه های بنی هاشم و مظلومیت حسن را نمی بینی بلکه سنگینی غربت بهانه آفرینش گلویت را سخت می فشرد…
اینجا صدای شکستن دلها بسیار می آید..
اینجا صدای امن یجیب و ناله های أستغفر الله وتُب علینا بسیار می آید..
اینجا کنار غربت بقیع،ناله های یا حسین و یا زینب بسیار می آید..
اینجا تنها نشستن و با چشم غلطیده در اشک نگاه کردن و هق هق گریه،عجب طعم خوشی دارد..
اینجا آوارگی و شیدایی با پای برهنه بر زمین گرم و مقدسی که رحمه للعالمین بر آن قدم گذاشته،چه لذتی دارد..
اینجا ناله های زهرا و درد دل های علی وجودت را ذوب می کند…
اینجا آتش گرفتن درب خانه علی را می بینی.اما نه!…احساس سوختن به تماشا نمی رسد..آتش بگیر..
اینجا هیچ چیز به اندازه اشک،انسان را به خدا نمی رساند..
راستی که اینجا چه بهانه عزیزی برای عاشقی داری..
اینجا نمی دانی به کدامین بارقه نور خیره شوی! این سرگردانی آزارت میدهد..
اینجا حس کودک یتیمی را داری! اشکهای خسته از غربت شیعه را با گوشه لباست پاک میکنی ولی هرچه می گریی آرام نمی شوی!
اینجا غربت مدینه،درد سنگینی را بر دلت وارد می کند که اشکهای بی امان آن را تسکین نمیدهد..
آری! اینجا مدینه با هوایی بارانی از ابرهای غم و اندوه و غربت است.
مدینه!..کاش دیدن تو تمام شادی هایم را از یادم نمی برد!
احساس می کنم که قلب تو در تاب و تب این غم گران،در هوای غبار آلود سینه ات،می خواهد از تپش بایستد.
می خواهم بگویم اینجا…
اینجا حضور صاحب الزمان را می شود احساس کرد..
به اینجا که می رسی غمگینانه پاهای خویش را برهنه می کنی تا اندکی از نیروی ملکوتی رسول الله را از این سنگ فرش های متبرک به خویشتن جذب کنی،آرام و متین در حریم پیامبر خدا قدم بر می داری و مرتب رب ادخلنی می خوانی و اشک می ریزی تا خود را روبروی باب جبرئیل برسانی و چون به اینجا میرسی و چشمت به نگین سبز خاتم آفرینش ،متبرک می شود،زمزمه های عارفانه ات در میان هق هق گریه ها و تکان تکان شانه هایت اندک اندک گم می شود.آخر اینجا اوج تمام غربت هاست….
به اینجا که رسیده ای،دنیا برای تو تمام شده است..
اینجا مدینه است!غمناک ترین شهر تاریخ…
رقیه رحیمی طلبه سطح سه
همایش مهارت های شادی آفرین در تبلیغ با توجه به معیارهای دینی
در تاریخ 93/11/6 همایش مهارت های شادی آفرین در تبلیغ با توجه به معیارهای دینی با حضور استاد ارجمند حجة الاسلام و المسلمین محمد اسماعیلی برگزار شد
سر فصل های ارائه شده عبارتند از جلب اعتماد مخاطب ، آرام سازی مخاطب ، زمینه سازی برای شادی مخاطب و…..
این همایش ازساعت 8 صبح تا 8شب بود
برگزاری نمایشگاه جاهلیت مدرن
برگزاری نمایشگاه جاهلیت مدرن ( آسیب های ماهواره و شبکه های اجتماعی ) از تاریخ93/11/5 تا 93/11/14 در مدرسه علمیه فاطمیه کرمان
سلام ای دلتنگی جمعه ها
یا اباصالح المهدی
نمی از چشم های توست چشمه، رود، دریا هم
کمی از رد پای توست جنگل، کوه ، صحرا هم
تو از تورات وانجیل و زبور از نور لبریزی
تو قرآنی ، زمین محو شکوهت، آسمان ها هم
جهان نیلی است طوفانی، جهان دلمرده ظلمانی
تویی تو نوح موسی هم، تویی تو خضر عیسی هم
نوایت نغمه ی داوود، حسنت سوره یوسف
مرا ذوق شنیدن می کشد شوق تماشا هم
تو آن ماهی که در پایت تلاطم می کند دریا
من آن دریای سرگردان دور افتاده از ماهم
اسیر روی ماه تو هواخواه نگاه تو
نشسته بین راه تو نه تنها من که دنیا هم
تمام روز ها بی تو شده روزمبادا نه
که می گرید به حال و روز ما روز مبادا هم
همه امروزها مثل غروب جمعه دلگیرند
که بی توتیره و تلخ است چون دیروز فردا هم
جهانی را که پژواک صدایت را نمی خواهد
نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم
سیدمحمد جواد شرافت
قدر بدانیم
رسول اکرم (ص) :
آنکس که بر رویش در خیری گشوده شد غنیمت بشمارد و از فرصت استفاده کند زیرا نمیداند چه وقت آن در برویش بسته میشود.
مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 9
محکومیت هتک حرمت به پیامبر مهربانی ها
ای مسلمان سکوت جایز نیست
وقت فریاد هر مسلمانی است
عالمی غرق در مصیبت شد
به رسول خدا اهانت شد
جهد شیطانپرست، بیاثر است
زان که از نور عشق بیخبر است
عشق احمد اساس دین خداست
شکر ایزد محبت طاهاست
پاکتر از نسیم و از شبنم
جسم و جان پیمبر اعظم
شعر حافظ به وصف او چه نکوست
“همه عالم گواه عصمت اوست»
هرچه خواهی به زعم خویش بکوش
نور احمد نمیشود خاموش
کوری چشم دشمن غافل
حق کند نور خویش را کامل
شده بیداری مسلمانان
آتش جان دشمن قرآن
به فدای پیمبران سرِ ما
مرگ بر دشمن پیمبر ما
ای جهان عهد نور نزدیک است
ماجرای ظهور نزدیک است
طالب خون انبیاء مهدی
وارث دشت کربلا مهدی
خیز و تیغ از نیام بیرون آر
بر گلوی ستمگران بگذار
حاج سعید حدادیان، مداح اهل بیت(ع)
مهدی جان بیا
شايد براي آمدنت دير كرده اي
وقتي نگاه آينه را پير كرده اي
ديريست آسمان مرا شب گرفته است
خورشيد من ، براي چه تاخير كرده اي؟
آرزو داری با ملائک پرواز کنی ؟
خداوند متعال به بنده خویش فرمود:
آرزو داری که با ملایک هم پرواز شوی؟
عرضه داشت: آری.
فرمود:پس باید به پنج خصلت آراسته شوی:
آنکه در مهرورزی همچون خورشید بی دریغ
در تواضع همچون زمین خاکسار
در سخاوت مانند جویبار روان فیض بخش
در تسلیم و رضا بسان مرده ای بی اراده
و در رازداری همتای شب تیره پرده دار و رازپوش باشی.