دفاع از حریم ولایت توسط سلمان فارسی
آنچه در زندگى سلمان، بسیار چشمگیر و جالب است عدم بى تفاوتى اوست. او با هوشیارى و جدیت کامل در صحنه هاى مختلف حضور داشت و در پیروى از امام حق لحظه اى تردید نکرد. او همواره، از هر فرصتى، براى گفتن حق بهره مى برد و مسلمانان را به امامت حضرت على(علیه السلام ) فرا مى خواند. آن بزرگوار پیوسته این سخن رسول خدا را براى مردم تکرارمى کرد:
“همانا على(علیه السلام ) درى است که خداوند گشوده است، هر کس در آن وارد شود، مؤمن است و هر کس که از آن خارج شود، کافر است.”
بعد از رحلت جانسوز رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) و غصب خلافت و مظلومیت حضرت على(علیه السلام)، سلمان در خطبه اى بسیار فصیح، که مى توان آن را کوبنده و افشاگرانه خواند، چنین گفت: “اى مردم! هر گاه فتنه ها و آشوبها را همچون پاره ظلمانى شب دیدید که برجستگان در آن به هلاکت مى رسند، بر شما باد به آل محمد(صلی الله علیه و آله )، چرا که آنها راهنمایان به سوى بهشتند، و بر شما باد على(علیه السلام ). اى مردم! ولایت را در میان خود همانند سر قرار دهید."یعنى اگر ولایت اهل بیت (علیهم السلام ) را نداشته باشید، مسلمان حقیقى نیستید و دین شما سودى ندارد.
سلوک بزرگان(2)
مادرحضرت آیت الله سید رضا بهاءالدینی
فاطمه سلطان، مادر ایشان از بیت مرحوم صدرالمتألهین (ملاصدرای شیرازی- ره ) است.
آقا می فرمود:
« آن طوری که به ما گفته اند اینچنین است. »
آن مکرمه، بانویی بزرگوار و باتقوی و دارای حالات بلند عرفانی بود. قبل از ولادت فرزندش، سید رضا، خداوند فرزندی به او عنایت می فرماید که در سن دو سالگی از دنیا می رود. مادر دلسوخته تنها به صبر در مصیبت از دست رفته فرزند دلبندش بسنده نمی کند، بلکه سجده شکر بجای آورده و آن رخداد را از الطاف حضرت حق می داند و در حال سجده از خدا درخواست فرزندی می کند که از علمای بزرگ امامیه و اولیاء الله باشد.
با ولادت فرزندش سید رضا و آثار نبوغی که از دوران طفولیت در جبین او مشاهده می کند دعای خود را مستجاب می بیند، لذا در تربیت و پرورش و تعلیم او سرمایه گذاری بیشتر نموده تا ذاتیات بلند و نیکوی او به فعلیت برسد.
در کتاب آیت بصیرت آمده است :
صفا و صمیمیت، قناعت و ساده زیستی، عشق و علاقه به همسر و فرزندان و کیاست و صداقت، او را برای زنان فامیل و افراد محله الگو کرده بود. نورانیت روح و روان و صفای زندگانی، هدیه ای آسمانی بود که از برکت انس با قرآن و حفظ بسیاری از دعاهای معصومان (علیهم السلام ) برای آن بانوی پرهیزکار فراهم شده بود.
ولادت و خاطرات کودکی
درباره تاریخ ولادت و خاطرات کودکی، ایشان خود می فرمودند:
« آن طوری که به ما گفته اند تاریخ ولادت ما، 1327 هجری قمری بوده است، ولی ما از سنین یک سالگی را در خاطر داریم.
من تقریباً یک ساله بودم و در گهواره، در آن ایام به خیارک مبتلا شدم ( خیارک دمل بزرگی است که باید جراحی شود ). جراح آمد تا جراحی کند، اطرافیان ما که متوحش بودند از دور گهواره ما رفتند؛ چون طاقت نداشتند ببینند.
ما این مطلب را می فهمیدیم. جراح نیشتر را زد و ما راحت شدیم.
ما شش ماهگی را یادمان هست و از سنین یکی، دو سالگی مطلب را می فهمیدیم و اینجور کارها را از وجعش (دردش) خائف و ناراحت بودیم، اما کاری نمی توانستیم بکنیم.مرحوم حاج آقا حسین (اخوی) سه سال از ما کوچکتر است و کاملاً تولدش را من یادم هست. کجا نشسته بودم، کجا مرا خواباندند، کجا متولد شد.ایشان گریه می کرد آنها چه می کردند، همه را مثل این که با بچگی ضبط کردم. یعنی مشاهده می کردم و می فهمیدم. »
معنویت در کودکی
در بیانی فرمودند:
« خداوند از دو سالگی معرفتش را به ما داد. »
نويسنده کتاب آیت بصیرت از قول ایشان نقل کرده است :
«… یک ساله که بودم افراد پاک طینت و نیکو سرشت را دوست داشتم و علاقه ای قلبی به آنان پیدا می کردم. خیر و شر را می فهمیدم و اهل آن را می شناختم. در همان ایام بود که بین انسانهای خیر و نیکوکار و افراد شرور و طغیانگر فرق می گذاشتم.
از این رو، مادربزرگم را که جلسات روضه امام حسین علیه السلام را اداره می کرد و در آنها روضه می خواند دوست می داشتم. پاکی، خوبی و نورانیت او را حس می کردم و از او خوشم می آمد.
روزی مرا همراه خود به جلسه ای برد و این در حالی بود که به دو سالگی نرسیده بودم. آن جلسه مجلس جشن میلاد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله ) بود. در آن روز شعر:
« تولد شد محمد(صلی الله علیه وآله ) ـــ به دنیا آمد احمد(صلی الله علیه و آله ) »
خوانده شد و بقیه همراه مادربزرگم جواب می دادند. در همان حال، جملات را می فهمیدم و لذت می بردم. از آن روز این شعر را از حفظ دارم. »
سلمان فارسی و حکومت مدائن
مدائن، یکی از شهرهای سرسبز و خرم پایتخت ساسانیان در ایران بود که به دست مسلمانان فتح شد. خلیفه دوم، با مشورت حضرت علی(علیه السلام) سلمان را پس از “حذیقه بن یمان” حاکم مدائن قرار داد. شاید دلیل این انتخاب، هم زبانی سلمان با مردم این شهر بود و مردم پارسی زبان آنجا، با یک حاکم ایرانی الاصل بهتر می توانستند کار کنند و نام سلمان برای ایرانیان، تا اندازهای آشنا بود. وقتی خبر یافتند که سلمان به حکمرانی مدائن منصوب شده و قرار است به آن دیار بیایند، برای استقبال از والی جدید در بیرون شهر تجمع کردند. ناگهان پیرمردی را دیدند که تنها بر مرکبی سوار است و بسوی آنان می آید، مردم چون او را نمی شناختند پرسیدند آیا صحابی پیامبر(صلی الله علیه و آله ) و امیر و حاکم جدید مدائن را در راه ندیدی؟ او گفت: امیر و حاکم را ندیدم اما اگر سلمان را می خواهید من هستم. اینچنین ساده و بی آلایش وارد شهر شد و حکومت مدائن را به دست گرفت و بر دلها حکومت کرد.
زندگی ساده و مردمی سلمان، انتقادی غیرمستقیم به کسانی بود که در حکومت به دنبال سود شخصی بودند
سلمان در ایام حکومت خود، بیتالمال را صرف مردم می کرد و حتی حقوق شخصی خویش را نیز به نفع جامعه و نیازمندان خرج می کرد. زندگی ساده و روش مردمی سلمان، بر محبوبیت او می افزود و این گونه رفتار، طبیعتاً انتقادی غیر مستقیم از شیوه کسانی بود که در حکومت، به سود شخصی می اندیشیدند و در سایه امکانات به دست آمده از بیتالمال، به وضع خود سر و سامان بخشیده و زندگی راحتی برای خود فراهم می کردند.
سلمان در ایام حاکمیت، هرگز به واسطه قدرت و ریاست از مسیر تواضع و حق گرایی دور نشد و فراموش نمی کرد که همیشه عبد و بنده خداست.
سلوک بزرگان(1)
پدرحضرت آیت الله سید رضا بهاءالدینی
او از ابتدای تأسیس حوزه علمیه قم به آسید صفی ( و فرزند بافضیلتش به آسید رضای آسید صفی ) شهرت داشت.
آسید صفی مرد بزرگوار و باتقوایی بود که افتخار خدمت آستانه مقدسه فاطمه معصومه سلام الله علیها را چون پدرانش دارا بود.
آسید رضا می فرمود:
« پدرم درسهای حوزوی را تا رسائل و مکاسب خوانده بود، درس حاج شیخ می رفت و به او شهریه هم می دادند و در ادبیات ید طولایی داشت. آشنایی او با قرآن و حفظ آن تا جایی بود که کشف الآیات علما و روحانیون بود؛ هر آیه ای را می پرسیدند، در ذهن خود حاضر داشت.
روزی بیست جزء قرآن می خواند و در آیات قرآن تدبر می کرد. از خصوصیات پدر ما این بود که شیطنت نداشت بلکه شیطنت هم یاد نمی گرفت. مرد خیلی آزادی بود. »
در کتاب آیت بصیرت آمده است :
از دیگر صفات برجسته سید صفی الدین، اندیشمندی در زندگانی و استفاده شایان از اوقات عمر بود.
ایشان در مورد والد محترمشان می فرمودند:
« همنشینی بسیار با علمای ربانی داشت و از مجالست و گفتگو با آنان لذت فراوان روحی و معنوی می برد. به طوری که از فیض درس و بحث آنها استفاده کرده، اندیشه های زلال معنوی به دست آورده بود.
ادبیات عرب را خوب می دانست و مقداری از رسائل و مکاسب را خوانده بود. همچنین، در درس حاج شیخ عبدالکریم حائری حاضر می شد.بسیار مشاهده می شد که دعاهایش به اجابت می رسند و بدون هیچ تأخیری انجام می شوند. »
سلمان فارسی دریای بی پایان دانش است
حضرت رسول (صلی الله علیه وآله ) در باره علم سلمان فرمود: سلمان دریای بی پایان دانش است، خدا دشمن می دارد کسی را که سلمان را دشمن بدارد و دوست می دارد کسی را که سلمان را دوست بدارد. در حدیث دیگری آمدهاست که: سلمان گنجینه پایان ناپذیر حکمت و برهان است. دانش سلمان به معارف فکری منحصر نمی شد و آگاهیهای فنی او هم در حد بالایی بود. در جنگ خندق، طرح کندن خندق را سلمان خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله ) پیشنهاد کرد و عملی نیز شد. همچنین در جنگ طائف، برای درهم کوبیدن
قلعه های مشرکان، طرح ساختن منجنیق، از ابتکاراتی است که به سلمان نسبت داده شدهاست.
فضایل و معارف علمی سلمان فارسی
سلمان به عنوان یک مسلمان وارسته، ارزشهای متعالی و فضایل گوناگونی را در جود خویش جمع کرده بود. پیامبر(صلی الله علیه و آله ) فرمودهاست: اگر دین در ثریا بود، سلمان به آن دسترسی پیدا می کرد و این جمله، میزان تلاش این مرد را در راه حق جویی می رساند.
در میان صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله ) کسی در علم و دانش به پای سلمان نرسیده است. او در عمر طولانی خود به صورت مداوم در راه کسب آگاهی و معرفت می کوشید و به همین منظور هم سالیانی دراز در خدمت رجال بزرگ مسیحیت بود و پس از مسلمان شدن هم، از یاران ویژه پیامبر(صلی الله علیه و آله ) محسوب می شد؛ در اوقات خاصی با آن حضرت خلوت می کرد و کسب علم می کرد ؛ بیجهت نیست که در روایات او را نظیر لقمان حکیم دانستهاند.
امام صادق(ع) درباره او می فرماید: در اسلام، مردی همچون سلمان که فقیه تر از همه مردم باشد، آفریده نشده است. حضرت علی(علیه السلام ) و دیگر پیشوایان معصوم(علیهم السلام ) نیز از سلمان به عنوان دانا به علوم گذشتگان و آیندگان یاد کردهاند. هنگامی که امیرالمؤمنین(علیه السلام ) احوال یاران رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) را بیان می کند، چون به نام سلمان می رسد، می فرماید: سلمان از ما اهل بیت(علیهم السلام ) است، شما همانند سلمان را کجا می یابید؟ او همچون لقمان حکیم است و علم اول و آخر را می داند؛ سلمان دریای بیکران است.
سلمان فارسی محمدی است
سلمان دست پرورده اسلام است و اختصاص به قوم و قبیله خاصی ندارد. هنگام کندن خندق در جنگ احزاب، انصار می گفتند سلمان از ماست چون جز مهاجران از مکه نبوده است و مهاجران می گفتند او از ماست چون اهل مدینه نبوده است و پیامبر(صلی الله علیه و آله ) با شنیدن این سخنان، آنان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: سلمان، از ما اهل بیت(علیهم السلام ) است.
سلمان بیش از اینکه به نژاد عرب یا عجم وابسته باشد به اسلام منتسب است و از این رو به سلمان محمدی معروف گشت. سلمان از کسانی است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) با او قرارداد بهشت بسته است؛ درباره او نوشته اند که خداوند سلمان را دوست دارد و با خشمناک شدنش، خشمگین می شود. او جز خانواده رسالت و از پرورش یافتگان خانه وحی محسوب می شد و در تمام لحظات از حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله ) و امام علی(علیه السلام ) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) بهره های معنوی می برد. از جمله فیضهایی که سلمان از حضرت زهرا(سلام الله علیها ) آموخته بود، دعای نور است که حضرت زهرا(سلام الله علیها ) از پدرش رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) فراگرفته بود و هر صبح و شام می خواند و آن را به سلمان هم آموخت.
سلمان فارسی ، یار راستین پیامبر و افتخار ایران
دین مبین اسلام از آغاز تولد، شاهد تربیت و پرورش افراد برجسته و وارسته ای بود که گام به گام با پیامبر پیش رفتند و هیچ زمان دچار گمراهی و انحراف نشدند. یکی از این شخصیتها که نژاد ایرانی داشت و موجب افتخار این مرز و بوم است، سلمان است که از یاران خاص و حواریون آن حضرت به شمار می آید.
اسلام آوردن سلمان، برآمده از انگیزه احساسی و عاطفی یا مصلحت جویی نبود، بلکه او پس از اینکه در جستجوی دین حق، از وطنش مهاجرت کرد و رنجهای زیادی در این راه کشید، با اسلام آشنا شد و به علت اقناع فکری و پذیرش قلبی، اسلام آورد.
سلمان، یار راستین پیامبر(صلی الله علیه و آله )، پس از رحلت آن حضرت، سعی در زنده نگه داشن سنت و سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) داشت. دوران استانداری او در مدائن، آمیخته با زهد و تقوا و اخلاص بود و با عدالتی مثال زدنی که نشأت گرفته از راه و روش امام علی(علیه السلام ) بود، سراسر حکمت و عبرت و تعهد و مسئولیت را به نمایش گذاشت که می تواند به عنوان یک الگوی ناب، مورد استفاده و بهره برداری جوامع امروز بشری قرار گیرد.