لینک ثابت
الف)تأثیرات جسمی:
پزشکان درباره ی بازی های رایانه ای نگرانی هایی ابراز کرده اند.بیماری های پوستی به دلیل قرارگرفتن دربرابر اشعه هایی که ازصفحه نمایش ساطع می شود،دردمفصل وماهیچه ناشی از فشردن پی درپی دکمه ها واهرم کنترل ،تاول،پینه،درد زردپی وکرختی انگشتها،دستها وآرنج ،ازجمله ناراحتی های جسمی است که دراثر بازی مفرط بارایانه،فرددچارآنها می شود.به علاوه مواردی ازجمله دردمچ دست،دردگردن وناراحتی ستون فقرات ،سردرد،آسیب رشته های عصبی پیرامونی ،اضطراب ودرنتیجه شب ادراری،بی اختیاری دفع،حمله های صرع وحتی توهم نیزدراین زمینه گزارش شده است.
ب)تأثیرات روانی
1)القای خشونت وپرخاشگری
ممکن است مادریاپدری اظهار کنند فرزند ماباوجود اینکه ساعتها سرگرم بازی های رایانه ای می شود امادررفتار اوبه هیچ وجه خشونتی نمی بینیم.شایان ذکراست انجام بازی های خشونت آمیز ،لزوما کودکان رابه افرادی خشن تبدیل نمی کند.امابه احتمال زیادیکی ازتأثیرهای زیررا برآنها خواهدگذاشت که بعضا شاید قابل مشاهده توسط اولیانیز نباشد:
1.تاثیرتهاجمی :یعنی تشویق آنها به رفتارخشونت آمیز
2.تأثیرقربانی:یعنی افزایش ترس ووحشت درآنان
3.تأثیرتماشاچی وناظر:به معنی پذیرش خشونت توسط آنان به عنوان رفتاری طبیعی وباثبات ودرنتیجه القای تدریجی بی رحمی دردل آنها
4.تأثیررغبت:به معنای ایجاد اشتیاق درآنان برای انجام هرچه بیشتر بازی های خشونت آمیز
(رایانه درخانه،سیده فاطمه شبیری،48-51)
قرآن چه دیدگاهی درباره ازدواج دارد؟
قرآن و به تعبیری اسلام، برنامه منسجمی برای این جهت از زندگی بشر دارد. (همان گونه که در سایر مسائل نگاه جامع وجود دارد) مساله ای که از یک سو، توالد و تناسل بشر در آن قرار دارد و از سویی نیاز غریزی انسان را تامین می کند و از سویی نیز اولین و مهمترین کانون اجتماع را تشکیل می دهد و اولین حلقه تربیتی نیز هست.
بیان کامل تمام ابعاد این مساله، بسیار فراتر از این مجال است و آیات آن نیز بسیار است. آیاتی که به ازدواج ترغیب و تشویق می کند، آیاتی که حقوق زن و شوهر را تبیین می کند، آیاتی که مربوط به فرزندان است. آیاتی که تخطی کنندگان از مسیر صحیح ازدواج را توبیخ کرده و مجازات آن ها را تبیین می کند، آیاتی که با بیان لزوم عفت و حجاب، عطش های بی جا را ریشه کن می کند. آیاتی که آفت های کانون خانواده را مورد بررسی قرار می دهد و راهکارهایی برای حل معضل تبیین می کند و … حتی آن جا که قرآن از نفس اماره می گوید، به این مساله گره می خورد، چون تمام ابعاد بشر به یکدیگر مرتبط است و تغییر در هر گوشه ای، ما را با معادله ای جدید مواجه می کند.
بنابراین ضمن توجه دادن به این سیستم منسجم و یک پارچه باید گفت که ازدواج در قرآن بسیار مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته است:
1 .وَ أَنْكِحُوا الْأَیامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ یَكُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ؛[نور/۳۲] مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهید و همچنین غلامان و كنیزان صالح را، اگر فقیر و تنگدست باشند. خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز مى سازد خداوند گشایش دهنده و آگاه است.
2 .وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِى ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛[روم/۲۱] و از نشانه هاى او این است كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید و در میانتاتان مودت و رحمت قرار داد. در این نشانه هایى است براى گروهى كه تفكر مى كنند.
.3 وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِى الْیَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَیْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلَّا تَعُولُوا؛[نساء/۳] و اگر مى ترسید كه [به هنگام ازدواج با دختران یتیم] عدالت را رعایت نكنید [از ازدواج با آنان چشم پوشى كنید و] با زنان پاك [دیگر] ازدواج كنید دو یا سه یا چهار همسر و اگر مى ترسید عدالت را [در باره همسران متعدد] رعایت نكنید، تنها یك همسر بگیرید و یا از زنانى كه مالك آنهایید، استفاده كنید. این كار از ظلم و ستم بهتر جلوگیرى مى كند.
همچنین علاوه بر آیات، روایات بسیارى نیز در این زمینه وجود دارد چنان كه از پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله نقل شده است: «هر كس ازدواج كند، به درستى كه از نصف دینش پاسدارى كرده است».[۱
یا اینکه ایشان فرموده اند: «ما بنى بناء فى الاسلام احب الى الله عز و جل من التزویج؛[۲] هیچ بنایى در اسلام محبوبتر از ازدواج، نزد خداوند بنا نشده است.
بنابراین کوچکترین تردیدی در جایگاه عالی ازدواج در نگاه اسلام از منظر اخلاقی و اجتماعی نیست. هر چند ممکن است در بعضی از آئین ها، این پیوند را مقدس نداند و پرهیز از آن را نیکو بشمارند! مانند راهبان مسیحی که از نظر ما راهی صحیحی نمی روند.
برگرفته ازسایت pasokhgoo.ir
۱. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵.
۲. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳.
آداب تلاوت قرآن اززبان قرآن
1-لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩-واقعه﴾
ابتداقرآن می فرماید:قرآن راجز پاکان مس نمی کنند که اشاره به پاکیزگی ظاهر است که بایستی انسان باوضو وطهارت ،قرآن تلاوت نماید.
2-فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ﴿٩٨-نحل﴾
به هنگام آغاز تلاوت قرآن بایدازشیطان رجیم ورانده شده ازدرگاه حق ،به خداوند پناه برد.(یعنی بایستی قبل ازشروع تلاوت قرآن ((اعوذبالله من الشیطان الرجیم))گفته شود).
3- وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا ﴿٤-مزمل﴾
قرآن راباید به صورت شمرده وتوام باتفکرتلاوت نمود.
4-أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢-نساء﴾
علاوه برترتیل وشمرده خواندن دستوربه تدبروتفکر درآیات قرآن نیزداده شده است(آیا آنهادرقرآن نمی اندیشند)
4-وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿٢٠٤-اعراف﴾
این دستورالعمل خاص کسانی است که آیات الهی رامی شنوند ووظایف آنان رانیز روشن می نماید،چنانکه می فرماید:هنگامی که قرآن خوانده می شود گوش فرادهید.وخاموش باشید شایدمشمول رحمت حق شوید.
(گلی ازگلشن نور،هادی نگارش،ص49و50)
فردی،پسرپنج ساله خودرانزدامام صادق(علیه السلام)آوردوگفت:این بچه مراکلافه کرده است؛مدام سوال میکند که خدارابه من نشان بده ومن نتوانسته ام جواب اورابدم.اما م(علیه السلام )فرمودند:این کارتونیست من به اویاد میدهم .سپس بدون آنکه کودک متوجه شود ،امام(علیه السلام)دستوردادند:مقداری شکردرآب حل کرده وبیاورند.وقتی آنراآوردند،امام روبه کودک کرده وفرمودند:بنوش! سپس امام(علیه السلام سوال کردند:چه مزه ای می دهد؟کودک گفت:شیرین است.امام فرمودندچراشیرین است؟اوگفت:حتما قندیاشکرداخل آن است.امام ازکودک خواستند قندیاشکررانشان دهد.کودک گفت:دیده نمی شود.امام سوال کردند:پس از کجامتوجه شدی که شیرین است ؟کودک گفت:ازمزه اش می فهمم.امام (علیه السلام)نیزفرمودند:آفرین،خداهم دراین عالم حضوردارد وهمان لذت هایی که از مشاهده ی کوه ،دشت ،طبیعت وبهرمندی از خوردنی ها ودیگرزیبایی هامی بری ،بیانگرحضورخالق آن هایعنی خداست که باچشم نمی توان آن رادید.همه این نعمت ها ولذت ها ازجانب خداست،همانطورکه شیرینی آب لیوان ،به خاطروجودشکراست.(آداب وآفات تربیت کودک ونوجوان،سیدداوود میرزایی؛سیدعلی شاهرخی؛هادی قطبی،ص63
اندرجهان هرآنچه عرض یاکه جوهراست
جوهرچه مادی،چه ز تجریدش افسراست
نوروجوداوست زمشکات فاطمی
کاندرازل تجلی فیاض داوراست
نوری که آفریدخداوندش ازازل
تادامن ابد،زشعاعش منوراست
خاتون هشت جفت وبانوی نه رواق
آری جمال خلد به زهرای اطهراست
بامصطفی صفات کمالش مشابه است
بامرتضی مقام جلالش برابر است
هریک زانبیا به کتابی است مفتخر
اوراکتاب جامع وصحف مطهراست
جای بهشت نیست که تفاحه بهشت
ازنکهتش دماغ دوگیتی معطراست
مستوره ای که درشب اسری کندظهور
روزحساب شافع وخاتون محشراست
درماورای قبه خضراچوبنگری
برپا،قباب زهره زهرای ازهر است
جبریل پرده دار حریم جلال اوست
زین روی،عالمش همه درزیر شهپراست
شعراز:مرحوم حاج شیخ محمدحسین آیتی بیرجندی
مظلومیت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
هرفردی درعمرکوتاه یابلندخویش،مظلوم واقع می شود؛واین نکته تازه ای نیست؛اما گاهی مظلومیت به گستره وژرفای اقیانوس است .گاه مظلومیت یک(شخص) دیگرمظلومیتی شخصی نیست،مظلومیت یک تفکرواندیشه است ومحرومیت وحرمان انسانیت ازتابناکی اندیشه آن.
فاطمه درسخنان آتشین خوددرمسجد،به سان هنرمندی چیره دست،روزگارمردمان راپیش از این باقلم موی زبان چنین ترسیم می کند)درآن هنگام شما مردم برکنارمغاکی آتش بودیدخوار.ودر دیده ی همگان بی مقدار.لقمه هرخورنده وشکارهردرنده ولگدکوب هررونده.نوشیدنیتان آب گندیده وناگوار.خوردنی تان پوست جانور ومردار.پست وناچیزوترسان ازهجوم همسایه وهمجوار.تاآن که خدا بافرستادن پیغمبرخود،شماراازخاک مذلت برداشت.وسرتان رابه اوج رفعت افراشت.(بحارالانوار/29/237)
همه اندوه این جاست که پدروهمسرش تمام عمر به خاطرخدا برای خوشبختی این جهان وآن جهان مردم تلاش کردند تاکشتی شکسته ی زندگی آنان رادردریای زندگی شوربخت به ساحل آسودگی برسانندوامروز،ازسوی همان مردم بایدفدک غصب ودرسوزانده شود ،بازووپهلوبشکند،محسن سقط وریسمان جاه طلبی برگردن علی افکنده شود و…ازهمه مهمتر ،جویبارمعارف دینی که اندک اندک کویراندیشه های تشنه کامان راسیراب می کرد،گل گرفته شودوانسان ،بازدر سرابستان مکاتب وفرقه های گوناگون ،پی آن ها بدود وهرسامری دعوی موسوی کند .شگفتافراموشکاری وناسپاسی انسان درجاده تاریخ وشگفتا ازچراغ راشکستن ودرتاریکی نشستن وانگشت حیرانی بردندان خستن و…چنین است که دیگرمظلومیت او (وعلی علیه السلام ) ،نه مظلومیت ودعوایی شخصی است،که دربرهه ای ازتاریخ رخ داده ومدعی ومنکر اینک نزد خدایشان شتافته باشند و(گذشته هاگذشته ) وباید(برآن صلوات فرستاد)وبحث علمی –ونه توهین_دراین مورد(آب درهاون کوبیدن )است؛که(انحراف تاریخ ازمسیرخود)است.
(خاطرنازک گل،حسین سیدی،ص184-186)